آیا شغل من با شخصیت من همخوانی دارد؟

1398/01/24 1:18 PM - 5 سال قبل


اگر در محیط آنلاین جستجو کنید افراد چند مرتبه در طول حیات شغلی خود، کارشان را عوض می ‎کنند پاسخ بین 3 تا 7 مرتبه است. با آن که این محدوده به علت پارامترهای مبهمی که برای تعیین تغییر شغل استفاده شده است، تنها یک تخمین به شمار می‎رود اما هر فردی به احتمال قریب به یقین در برهه ه‎ایی از زندگی این سوال را از خود خواهد پرسید «آیا شغل اشتباهی را انتخاب کردم؟»

بین جواب این سوال و تیپ شخصیتی فرد ارتباط نزدیکی وجود دارد. زمانی که بین شغل و شخصیت شما همخوانی وجود نداشته باشد شاخص‎ های ظریفی پدیدار خواهد شد. نظریه تناسب شخصیت با شغل اشاره می‎ کند ویژگی‎های شخصیتی یک فرد در مورد سازگاری او با فرهنگ یک سازمان اطلاعاتی را نشان خواهد داد و مبنایی برای درک این قضیه به وجود می ‎آورد که چرا بعضی از تیپ‎ های شخصیتی در ساختارهای سازمانی و زمینه‎ ای خاصی به شکل موثرتری جا می‎ گیرند.

در این مطلب ما به نشانه ‎های هشدار دهنده شغلی که با شخصیت شما همخوانی ندارد نگاهی می ‎اندازیم. بدین طریق، اگر در یک موقعیت شغلی اشتباه قرار دارید، می ‎توانید نسبت به یک تغییر مثبت شغلی آگاهانه تصمیم بگیرید.

چطور شخصیت روی رضایت از شغل تاثیر می‎ گذارد.

  • تیپ عمومی شخصیت

به طور کلی، شخصیت ‎های خاصی به نسبت سایرین رضایت شغلی بیشتری دارند. شاخص ‎های مربوط به این قضیه مبتنی بر ویژگی‎ های شخصیتی خاصی است که باعث می‎ شود افراد بتوانند ساده ‎تر با مواردی مانند استرس، مشکلات فردی و روزمرگی ‎های شغلی مقابله کنند.  

به عنوان مثال تیپ‎ های شخصیتی ISFP و ESTP (طبق آزمون شخصیت‎ شناسی MBTI) به نسبت سایر تیپ ‎ها عموما رضایت شغلی کمتری دارند. در افراد دارای تیپ شخصیتی ISFP این قضیه تا حدی باعث می‎ شود آن ها از نظر بیان عاطفی خود با مشکلات بیشتری روبرو شوند. این دسته از افراد بخش زیادی از چیزهایی که تجربه می‎ کنند را درون خود می ‎ریزند، در نتیجه برای مقابله با شرایط سخت امکانات کمتری در اختیار دارند. آن‎ها همچنین برای دنبال کردن رفتار غیر ارادی خود یک نوع فشار را حس می‎ کنند که ممکن است در راستای ساختار سنتی یک شغل قرار نگیرد.

اولین چیزی که احتمالا در مورد تیپ‎ های شخصیتی ESTP متوجه می ‎شوید سطح انرژی آن ‎ها است. قدرت آن‎ ها در حل مشکل منطقی و کوتاه مدت زیاد است، در حالی که توانایی برنامه ‎ریزی برای دراز مدت چالش‎ هایی را برای این دسته از افراد به وجود می‎ آورد. افراد دارای تیپ شخصیتی ESTP در موقعیت‎ هایی شغلی موفق می ‎شوند که به تصمیم‎ گیری و عمل فوری نیاز دارند. آن‎ ها باید دائما درگیر باشند، بنابراین نتیجه منطقی این است که احتمال بی قراری آن‎ها در شغل‎ هایشان بیشتر می ‎شود.

در سوی دیگر سکه تیپ ‎های شخصیتی خاصی قرار می‎ گیرد که عموما در مقایسه با سایر تیپ ‎ها رضایت شغلی بالاتری را گزارش می ‎دهند. از جمله آن‎ ها می‎ توانیم به افراد دارای تیپ شخصیتی ESFJ و ESFP اشاره کنیم. افراد دارای تیپ ESFJ در کمک به برآورده ‎سازی نیازهای دیگران یک نوع مسئولیت شخصی حس می‎ کنند. آن ‎ها همیشه دوست دارند به دوستان و همکاران خود کمک کنند و کار را به نسبت لذت و تفریح در اولویت قرار می ‎دهند. آن‎ ها به مقدار زیادی برای نظم، امنیت و توانایی کمک به دیگران ارزش قائل می ‎شوند، ویژگی ‎های شخصیتی که در اکثر سازمان‎ ها مورد استقبال زیادی قرار می‎ گیرد.

افراد دارای تیپ ESFP در لحظه زندگی می‎ کنند و از تمامی چیزهایی که زندگی به آن‎ ها عرضه می‎ کند لذت زیادی می ‎برند. آن‎ ها از فرصت کمک به سایرین، به ویژه به طریقی که ملموس و عملی باشد، لذت می‎ برند. آن‎ ها افرادی سازگار و خوش ‎بین هستند و همچنین به خوبی مسائل مهم در زندگی را درک می ‎کنند. چنین ویژگی ‎هایی باعث می‎ شود آن‎ ها کارمندانی واقع‎ گرا و مشتاق باشند، یعنی افرادی که می‎ توانند در موقعیت‎ های شغلی متعدد لذت را پیدا کنند.

تناسب شغل و شخصیت

دلیل دوم رضایت شغلی پایین بیشتر به شغلی بر می ‎گردد که انتخاب کرده‎ اید. زمانی که شغل افراد با شخصیت آن ‎ها همخوانی نداشته باشد، در مقایسه با افرادی که از نظر شخصیتی برای این شغل مناسب ‎تر هستند، افت رضایت شغلی را بیشتر مشاهده می ‎کنیم. براساس تحقیقی که از سوی وب‎سایت CIO انجام شده است یک آمار قابل توجه 41 درصدی از کارگران آرزو می‎ کنند ای کاش زمان انتخاب حوزه شغلی خود بیشتر راهنمایی می ‎شدند و با افراد مشورت می‎ کردند، بنابراین بهتر می ‎توانستند براساس نکات قوت و علایق خود شغلشان را انتخاب کنند. ظاهرا افراد زیادی از پدیده عدم همخوانی شغل و شخصیت رنج می برند.

در تئوری 16 شخصیتی که توسط مایرز و بریگز مطرح شد، 4 بعد تیپ شخصیتی وجود دارد، سبک متفکر، سبک انرژی، سبک ارزش ‎ها و سبک زندگی. ترکیب این ابعاد روی سازگاری فرد با یک حوزه شغلی خاص تاثیر منفی یا مثبت می‎ گذارد.

به عنوان مثال، یک شخصیت مراقب از انجام کارهایی که با استفاده از روش‎ های کاربردی و عملی بتواند باعث بهتر شدن زندگی افراد شود، بیشتر از همه لذت می‎ برد. بنابراین، اگر به عنوان مثال از تمامی شخصیت‎ های دارای تیپ ESFJ در حوزه آموزش ابتدایی استفاده کنیم، باید انتظار یک رضایت شغلی بالاتر از سطح متوسط را داشته باشیم. گرچه، اگر همین افراد را وارد حوزه شغلی مهندسی نرم ‎افزار کنیم، باید انتظار داشته باشیم رضایت شغلی به شکل قابل توجهی افت کند.

علایمی که نشان می ‎دهند شغل شما با شخصیت ‎تان همخوانی ندارد

نگران این هستید که ممکن است شغل اشتباهی را انتخاب کرده باشید؟ 4 نشانه هشدار دهنده این قضیه عبارتند از:

بی حوصلگی – به همین سادگی. کار شما دیگر برای تان لذت‎ بخش و جالب نیست. ممکن است در دوران دانشگاه توجه شما را به خود جلب کرده باشد ولی حالا که «صاحب این شغل» هستید، زرق و برق اولیه خود را از دست داده است. بی حوصلگی یکی از واضح ‎ترین نشانه ‎های همخوانی نداشتن شخصیت و شغل است.

هرچه بیشتر خود را روزانه درگیر کار می ‎کنید، به شکل اجتناب ناپذیری از کاری که انجام می‎ دهید سردتر و سردتر می ‎شوید. اگر با چنین شرایطی روبرو شده‎ اید، در یک آزمون شغلی شرکت کنید تا متوجه شوید چه نقش ‎های شغلی بیشتر از همه با تیپ شخصیتی شما هماهنگ هستند.

احساس نارضایتی – زمانی که شغل اشتباهی دارید، کم کم احساس نارضایتی و موفق نبودن در شما شکل می ‎گیرد، به ویژه زمانی که شغل مورد نظر با ارزش ‎های محوری شما هماهنگی ندارد. این ارزش‎ ها از این نظر جالب هستند که برای مدت زیادی نمی ‎توانید آن‎ ها را نادیده بگیرید. آن ‎ها به شکلی تاثیر خودشان را نشان می ‎دهند تا حس کنید باید شغل‎ های جایگزینی را انتخاب کنید که در شما احساس شادی و رضایت بیشتری به وجود می‎ آورند. به عنوان مثال، فرض کنیم مدیرعامل یک شرکت بزرگ هستید، پول و ابهت اجتماعی این شغل عالی است. مشکل ماجرا این است که شما تیپ شخصیتی ISFJ را دارید، یعنی دوست دارید در یک سطح عمیقا احساسی به افراد و جوامع کمک کنید. به احتمال فوق ‎العاده زیاد در نقش خود به عنوان مدیر احساس پوچی خواهید کرد، احساسی که هیچ مقدار پولی نمی‎ تواند برطرف کند.

نبود فرصت رشد – انسان‎ ها ذاتا خواهان رشد هستند. چنین میلی در تمامی حوزه‎ های زندگی، نه تنها شغلی، دیده می‎ شود. زمانی که یک کارمند احساس می‎ کند جایی برای رشد در سازمان ندارد، یک نوع احساس اسارت در او شکل خواهد گرفت.

برخی از تیپ‎ های شخصیتی چنین موقعیتی را به نسبت سایرین بهتر تحمل می‎ کنند. به عنوان مثال، یک فرد ISFP کاملا در لحظه زندگی می ‎کند و با جریان زندگی خود را پیش می ‎برد. از سوی دیگر یک ESTP بعید است بیکار بنشیند و منتظر این باشد ترفیع شغلی خود به خود پیش او بیاید. این نوع تیپ شخصیت و سایر تیپ ‎های رقابت‎ جو به احتمال قریب به یقین به دنبال فرصت‎ های جدید می‎ گردند چون آن‎ ها میل شدیدی به موفقیتی بر پایه دستاوردها دارند.

رویاپردازی – زمانی که سر کار هستید، آیا در مورد کارهای عالی فکر می‎ کنید که می‎ توانستید به جای شغل فعلی‎تان انجام دهید؟ آیا در مورد صرف وقت بیشتر برای سرگرمی‎ هایتان رویاپردازی می‎ کنید؟ اگر جواب این سوالات مثبت است، پس به احتمال زیاد شغل شما با شخصیت ‎تان همخوانی ندارد.

بررسی پروژه ‎هایی که افراد نسبت به انجام آن اشتیاق زیادی دارند یک راه عالی برای کمک به آن‎ها برای پیدا کردن شغلی است که با شخصیت ‎شان هماهنگی دارد، چون افراد براساس عمیق ‎ترین ارزش‎ های درونی سرگرمی‎ های خود را انتخاب می ‎کنند نه عوامل خارجی مانند امنیت شغلی یا حقوق. به عنوان مثال، مدیری که از نظر عاطفی با شغل خود ارتباط برقرار نمی ‎کند، ممکن است متوجه شود خود را مشغول یادگیری طراحی گرافیک کرده است. توجه به این علایق نتایج مثبت خود را به همراه می‎ آورد، چون اغلب اوقات آن ‎ها روزنه ‎ای برای در پیش گرفتن یک مسیر شغلی رضایت‎مند تر هستند.

جمع ‎بندی

نویسنده و سخنران الهام ‎بخش معروف زیگ زیگلار می‎ گوید «مهم نیست از کجا شروع می ‎کنید، جایی که به پایان می‎ رسانید مهم است.» ممکن است با شغلی اشتباه شروع کنید، ولی مسئولیت شما این است که از هر گامی که در دنیای شغلی بر می‎ دارید چیزی یاد بگیرید. از بررسی و امتحان کردن چیزهای جدید نترسید. با انجام این کار می توانید شناسه ‎ای از ظاهر ایده ‎آل و غیر ایده ‎آل شغل خود درست کنید و در یک مسیر شغلی بهتر قرار گیرید. 


mbti (ام بی تی آی) شخصیت شناسی توسعه فردی


برای ثبت نظر بایستی ابتدا وارد شوید.