صفراویها مردمانی
برونگرا و مغرور هستند و به عنوان شخص الف شناخته میشوند.
صفراویها کارگردانان و
رهبران هستند. دوست دارند تا همه چیز را تحت کنترل داشته باشند و در راس و بهترین
باشند. این بدان معنی نست که این افراد الزاماً رهبران گروهها یا شرکتها باشند
این بدان معنی است که این افراد در برخورد با اطرافیان و زندگی روزانه خود حس برتری
جویی و کنترل را دارند. صفراویها حتی در کلمات خود معمولاً از ادبیات دستور و
اجبار استفاده میکنند تا از ادبیات درخواستی و خواهشی چیزی را مطالبه کنند. دنیای
این افراد سرشار از اعتماد به نفس و قاطعیت است و کمتر از کلمات شاید و احتمالاً
استفاده میکنند. این افراد در مقابل سختیها سرسخت و قاطع اند. به عشق دست نیافتنی
ایمان دارند و سعی میکنند دیگران را ترغیب کنند تا مانند آنها چالشها را
بپذیرند. اگر با طرف مخالف خود رو به رو شوند ، به جای اینکه از خود دفاع کنند، معمولاً سعی میکنند
بر او غلبه یابند حتی شده با استفاده از لحن و میزان صدای خود این قضیه را ثابت میکنند.
اکثر افراد قلدر صفراوی هستند اما اکثر صفراویها قلدر نیستند و ممکن است در مقابل قلدرهای زمانه خود قد علم کنند تا نگذارند آنها به راحتی هر کاری را انجام دهند. اعتماد به نفس و برتری جویی این افراد آنها را به رهبران ذاتی تبدیل کرده است. این بدان معنی نیست که این افراد از این کار لذت میبرند بلکه دوست دارند تا مسئولیت را به عهده بگیرند تا اینکه از آن طفره بروند و شانه خالی کنند. این افراد به این اعتقاد دارند که باید همه چیز ثابت شود. موضوعاتی که صفراویها بر سر آن جدال میکنند با سوداویها متفاوت است. صفراویها دوست دارند ثابت کنند که آنها قوی تر از شخص مقابلشان هستند تا اینکه به اثبات برسانند که حق با آنها است. این افراد ممکن است به خاطر برتری جویی خود، دروغ هم بگویند. بحثها را شخصی میکنند و هدف این افراد بیشتر شخصی است تا تلاشی برای بدست آوردن حقیقت پنهان شده. این افراد دوست دارند این موضوع را القا کنند که هر کسی میخواد با من در بیافتد بعداً آرزو خواهد کرد که ای کاش این کار را نکرده بود. این افراد رقابت را دوست دارند اما از باختن بیزار هستند. این افراد مبارزان قدرت هستند. به کسانی که زیر دست خود دارند با مهربانی رفتار میکنند. این افراد ممکن است در مقابل درد، ضعف و بد بختی دشمنان خود احساس خوبی داشته باشند و آنها را مسخره کنند تا غلبه خود را به آنها ثابت کنند. بر خلاف این افراد بلغمیها هستند که حتی راضی به درد کشیدن دشمنان خود نیز نیستند. کلماتی همچون آتشی مزاج، بی پروا، سلطه گر و ازخود راضی میتواند در توصیف این شخصیت بکار رود. صفراویها ممکن است بقیه را به خاطر اشتباهات خود سرزنش کنند و در این باره دروغ بگویند تا چهره خود را حفط کنند.
صفراویها بر این عقیدهاند که میتوانند افراد را بفهمند، تحلیل کنند و به آنها راه نشان دهند، اما افرادی که آنها را نصیحت میکنند را مسخره میکنند. نصیحت کردن دیگران، صفراوی ها را در موقعیت قدرت قرار میدهد و نصحت شدن، آن ها را در موقعیت ضعف قرار میدهد.
برونگرایی
صفراویها برونگرا هستند و با استفاده از همین توانایی، غلبه خود را بروز میدهند. این افراد نسبت به محیط های جدید بسیار راحت هستند و به دنبال موقعیتهای چالشی هستند. این افراد در پی ثابت کردن خود هستند تا نشان دهند آنها بزرگ و عالی هستند و باید آنرا به همه نشان دهند. این افراد بسیار رک هستند و از حاشیه و طفره رفتن دوری میکنند. راه رفتن و منش این افراد، به نوعی به رخ کشیدن است تا نشان دهند که برتر از دیگران هستند. این افراد به نوعی موانع را بر نمیدارند بلکه آنها را شخم میزنند تا به هدف خود برسند.
غرور
به طور کلی صفراویها فکر میکنند که حق با آنها است. اصرار عجیبی در اعتراف نکردن به گناهان خود دارند و تنها زمانی اعتراف میکنند که این اعتراف آنها را بهتر از دیگران نشان دهد (من آنقدر قوی هستم که میتوانم بر خلاف تو به گناهانم اعتراف کنم). صفراوی ها انتظار احترام را از سوی دیگران دارند و بسیار کینهای عمل میکنند. این افراد برای نزدیکان و هوادارن خود هر کاری را انجام میدهند اما در مقابل افراد مخالف خود بسیار خشمگین و ظالم هستند. برایشان بسیار مهم است که قوی و شجاع باشند و از چیزی نهراسند. اگر زمانی بهراسند آن را تکذیب خواهند کرد. اغلب این افراد و نه همه آنها دارای عزت نفس هستند. چالشها را برای اثبات خود به راحتی قبول میکنند و به دنبال فرصت و موقعیتی هستند تا این کار را انجام دهند. برای آنها مهم است که سرسخت و قوی باشند. به طور کلی نقطه مقابل بلغمیها هستند مخصوصاً در کنترلگری، جرات داشتن و پیوستن به رقابت و چالش با تمام وجود. صفراویها مانند سوداویها لجباز هستند، اما صفراویها بیشتر سرسخت هستند در صورتی که سوداویها نامطمئن و حساس هستند. صفراویها همواره به دنبال استقلال هستند و بر این باورند که وابستگی یک نوع ضعف به حساب میآید. بسیار پوست کلفت هستند و در مقابل انتقادات ضد ضربهاند و با بی اعتنایی و خنده منتقدان خود را خاموش میکنند.
نقش
در زمانهای قدیم این افراد در راس قرار میگرفته اند و معمولاً لیدر بودهاند. به راحتی میتوانستهاند افراد را فرماندهی کنند. در چالشها با خشم سعی میکردهاند تا ثابت کنند آنها برتر هستند و برای فرماندهی یا رئیس بودن مناسب اند. در جوامع امروزی نیز معمولاً به عنوان نقشهای رهبری مانند مدیر، سیاست مدار، کاپیتان، رهبر گروه دیده میشوند. در داستانها بیشتر به صورت جنگجویان دلیر و پادشاهان خودکامه دیده میشوند.