1402/07/08 5:43 PM - 6 ماه قبل
در ادامه قسمت اول مقاله تعصبی یا یک طرفه بودن هر تیپ شخصیتی مایرز بریگز ، در این مطلب بررسی می کنیم سایر تیپ های سیستم مایرز بریگز چطور رفتار متعصبانه یا یک طرفه از خود نشان می دهند.
همانطور که در قسمت اول گفته شد در این مقاله به دنبال رفتارها و الگوهایی هستیم که هر تیپ ام بی تی آی در حالت تعصبی و غیر معقول از خود بروز می دهد که اگر این الگوها را ناآگاهانه تکرار کند در مرور زمان دچار آسیب های روانی شخصی و آسیب های اجتماعی میشود. به همین علت مقاله امروز مهم است و امیدواریم از آن استفاده کنید.
اما قبل از شروع اگر از تیپ شخصیتی خود مطمئن نیستید می توانید در تست MBTI تست و تایپ شرکت کرده و گزارش کامل آن را نیز دریافت کنید.
افراد با تیپ شخصیت ESFJ، به واسطه طبیعت حمایتگر و مراقب خود شناخته شده هستند، چون اغلب نیازهای سایرین را نسبت به نیازهای خود در اولویت قرار می دهند. اما این تیپ ها زمانی که متعصب باشند، به طریقی رفتار می کنند که به خودشان و سایرین آسیب می رساند.
یک نوع ESFJ یک طرفه بیش از حد، تا حد هم وابستگی و خودانکاری، به احساسات و نیازهای افراد توجه می کند که دیگر به خود توجهی ندارد. این ESFJها آشفته، خسته و درگیر روش های مختلف برای برآورده سازی نیازها و خواسته های سایرین هستند.
تمام وجود این افراد را ممکن است احساس پشیمانی بگیرد و حس تلخی نسبت به همان افرادی داشته باشند که سعی می کنند به آن ها کمک کنند. با آن که این تیپ ها ممکن است در ظاهر خونگرم و متوجه به نظر برسند اما در درون احساس پوچی و انرژی نداشتن می کنند.
یک نوع دیگر از ESFJهای یک طرفه به کنترل اجتماعی عقیده دارند و از سلاح هایی مانند غیبت، ایجاد حس شرم در سایرین و محروم کردن برای حفظ یک حس قدرت اجتماعی و کنترل روابط، استفاده می کنند.
این ESFJها اغلب در خفه کردن هر نوع انتقاد، یادآوری تمام لحظاتی که در کنار افرادی که به آن ها نیاز داشته اند، بوده اند و تصور خودشان به عنوان کسانی که حتما به آن ها نیاز است و شایسته انتقاد نیستند، استاد هستند.
افراد با شخصیت ESTJ، رویکرد منطقی و منظمی نسبت به زندگی دارند و اغلب به علت توانایی خود در برنامه ریزی و مدیریت منابع، نقش های رهبری را قبول می کنند. اما ESTJها یک طرفه می توانند آنقدر مشغول وظایف، کار و پروژه ها شوند که در این بین خود را خسته کنند.
آن ها احساس می کنند همیشه کار دارند و اغلب در روابط فردی شان با مشکل روبرو می شوند. هر نوع وقفه در برنامه آن ها مانند توهینی است که به وجود خود می کنند.
این دسته از ESTJها می توانند رفتاری غیرقابل انعطاف پذیر و تحکیم کننده در روابط خود داشته باشند، یعنی بر انجام کارها به شیوه مشخص پافشاری کرده یا هر نوع رویکرد یا ایده متفاوت را رد کنند. نتیجه آن عصبانی کردن اطرافیانشان است، به ویژه اگر ESTJ نخواهد با چیزی سازش کند.
ESTJهای یک طرفه ممکن است همچنین در بیان و به اشتراک گذاری آزادانه احساسات خود با مشکل روبرو شوند. آن ها اغلب در موقعیت های احساسی احساس ناراحتی می کنند و ممکن است در نتیجه آن سرد و بی توجه به نظر برسند.
اینطور نیست که آن ها برای سایرین اهمیت قائل نمی شوند، بلکه فقط احساسات و عواطف را بی اهمیت می شمارند. در مقابل این افراد ممکن است از بعضی لحاظ بسیار بی نیاز یا موفق باشند اما در درون عمیقا احساس غم و پوچی کنند. آن ها زمانی که نیاز به نوعی کمک احساسی دارند، ممکن است ندانند به کجا مراجعه کنند.
افراد با تیپ شخصیت ISFP، به واسطه روحیه خلاق و آرام خود شناخته شده هستند و در هر شرایطی که قرار می گیرند، انرژی متفاوتی را به آن جا می آورند. آن ها افرادی با ذهن باز و پذیرای سایرین هستند، در حالی که همچنین به احساسات خود توجه دارند.
گرچه، ISFPهای یک طرفه و متعصب مانند ISFPهای سالم آرام و پذیرا به نظر نمی رسند. حس درونی که این افراد نسبت به درست و اشتباه دارند، هدایت کننده شان در زندگی است و ممکن است برای افرادی که باورهای مشترکی با آن ها ندارند، ترسناک به نظر برسند.
آن ها به جای بررسی حقایق، شنیدن دیدگاه های مختلف یا پذیرفتن صحبت سایرین حتی اگر از صحت آن مطمئن نباشند، در زندگی یک رویکرد مطلق گرایی اخلاقی دارند. گرچه رفتارشان ممکن است مطلق گرایی اخلاقی به نظر نرسد، چون اخلاقیاتی که آن ها انتخاب به پذیرش می کنند کاملا خاص خودشان بوده و اغلب غیررایج هستند.
برای این دسته از ISFPها ممکن است اعتماد به سایرین و برقراری ارتباط با آن ها سخت باشد، چون اغلب به دنیای درونی خود به قدری توجه می کنند که برایشان برقراری ارتباط با واقعیت های بیرون سخت می شود. در نتیجه، ISFPها یک طرفه احساس می کنند با اطرافیان خود ارتباط ندارند و نمی توانند ارتباط های معناداری شکل دهند.
نتیجه آن می تواند شکلگیری احساس انزوا باشد و باعث شود ISFP بیشتر سر این موضع خود بماند که در جهانی که سرشار از فساد است، آن ها یک بیگانه تنها هستند.
علاوه بر این، برای این ISFPها ممکن است حفظ انگیزه و بهره وری سخت باشد، چون تمایل دارند اسیر احساسات لحظه ای خود شوند. یک مانع کوچک می تواند آن ها را کاملا از یک وظیفه یا پروژه دور کند و تا حدی جذب دنیای درون خود شوند که انجام کارها را فراموش کنند.
نتیجه چنین رفتاری می تواند به سختی حفظ یک موقعیت شغلی، مشکل داشتن در برنامه ریزی مالی یا رسیدن به اهداف معنادار باشد.
افراد با تیپ شخصیت ISTP، به واسطه ذات تحلیلی و مستقلی که دارند مشهور هستند و اغلب در زندگی یک رویکرد کنجکاوانه بدون نشان دادن واکنش را در پیش می گیرند. این افراد منطقی و عملگرا هستند و افکار هوشمندانه خود را صرف محک زدن و عمل کردن می کنند.
گرچه ISTPهای متعصب می توانند آنقدر تخصصشان را در یک حوزه و دانش افزایش دهند که سایر بخش های زندگی خود را نادیده بگیرند. برای این دسته از ISTPها سخت است با هرچیزی خارج از تخصص خود ارتباط برقرار کنند.
گفتگوهای سرسرانه و بی اهمیت کاملا انرژی این افراد را می گیرد و ممکن است یک رابطه یا دوستی را قطع کنند، چون هیچ کس نمی تواند توجه بیش از حدشان به فقط یک موضوع خاص را تحمل کند.
علاوه بر این تاکید آن ها بیشتر روی مسائل منفی است تا مثبت و تنها با دید انتقاد و بحث به چیزهای مختلف می نگرند تا تحسین. نتیجه آن در روابط این افراد می تواند خشم و سوء تفاهم و همچنین حس بی قراری باشد که باعث شود آن ها احساس کنند متوجه چیزی نمی شوند.
در نهایت این ISTPها در تصمیم گیری با مشکل روبرو می شوند. آن ها می خواهند راه حل بهینه را پیدا کنند که اغلب به علت نیازشان به کمال، منجر به «فلج تحلیلی» یا ناتوانی در تصمیم گیری می شود. در نتیجه این افراد ممکن است متوجه شوند که در یک حالت غیرقطعی گیر کرده اند و نمی توانند به جلو پیش بروند یا در چیزی پیشرفت کنند.
افراد با شخصیت ENFJ، به واسطه ذات شهودی و پرشور خود شناخته می شوند. آن ها به عنوان افرادی ایده آل گرا دوست دارند با انگیزه بخشی به افراد برای حرکت به سمت پتانسیل های درونی خود، جهان را به مکان بهتری تبدیل کنند.
گرچه ENFJهای یک طرفه می توانند به قدری درگیر کمک به سایرین شوند که مراقبت از خود را فراموش کنند. این دسته از ENFJها بیش از حد به خود سخت می گیرند، دائما دنبال برآورده سازی استانداردهای غیرممکن هستند و همیشه احساس می کنند به اندازه کافی کاری انجام نداده اند.
آن ها به صورت ذاتی آینده نگر هستند اما ممکن است همیشه آنقدر به رویا و آینده خود توجه کنند که از نیازهای اصلی و سلامت خود غافل شوند.
سایر ENFJهای متعصب برای آن که افراد را متقاعد به انجام خواسته های خود کنند، رفتار کنترل اجتماعی و فریب را در پیش می گیرند. این ENFJها ممکن است در نگاه اول دوستانه به نظر برسند اما در درون می توانند فردی فریبکار و کنترلگر باشند.
این افراد همچنین ممکن است برای حفظ تصویر خود یا فریب سایرین برای حرکت به سمتی که آن ها اعتقاد دارند بهترین مسیر برایشان است، دروغ های زیاد یا حرف های نیمه درست بزنند.
در نهایت، ENFJهای یک طرفه در پذیرش بازخورد مشکل دارند. مهم نیست انتقاد یا بازخورد چقدر ملایم باشد، چون هر نوع آن مانند حمله به شخصیتشان است. در نتیجه آن آن ها احساس ناامنی و آسیب می کنند که می تواند این وضعیت با نگاه به انتقاد به عنوان یک شکست فردی، بدتر شود.
انتقاد ممکن است این دسته از ENFJها را فلج کنند و نتوانند راهی برای حرکت به جلو پیدا کنند. بنابراین دائما از خود انتقاد کرده و احساس می کنند برای موفقیت در رسیدن به اهداف خود، هرگز به اندازه کافی درست نخواهند بود.
افراد با تیپ شخصیت ENTJ، اغلب رهبران بالفطره و با عطش برای کسب دانش و تسلط هستند که به آن ها برای حرکت به جلو در زندگی انگیزه می بخشد. این تیپ های منطقی دائما دوست دارند پیشرفت کنند و خصوصیت آینده نگری دارند که سایرین را به خود جذب می کند.
گرچه، ENTJهای یک طرفه ممکن است آنقدر به اهداف خود توجه کنند که افرادی که در کنارشان کار می کنند، از یاد ببرند. این دسته از ENTJها به قدری روی انجام کارها تمرکز می کنند که احساس همکاران خود را نادیده می گیرند یا حتی پا در کفش آن ها می کنند تا به سطح بعدی در جاده موفقیت خود برسند.
سایرین برای ENTJ متعصب به یک مهره پیاده شطرنج تبدیل می شوند و این تیپ ها ممکن است نتوانند درک کنند که چرا دیگر افراد به این موضوع به چشم یک مشکل نگاه می کنند.
آن ها اغلب ایمان دارند که اهدافشان در درازمدت به نفع سایرین است، بنابراین درک نمی کنند چرا دیگران نمی خواهند از آن پیروی کنند. علاوه بر این، این دسته از ENTJها ممکن است آنقدر سخت به خود فشار بیاورند که نسبت به سلامت، روابط و صلاحشان غافل شوند.
این افراد ممکن است به قدری به بهره وری و موفقیت توجه کنند که استراحت یادشان برود و در نتیجه احساس فرسودگی و خستگی کنند. همچنین، ENTJهای یک طرفه ممکن است احساس کنند که هیچ چیزی به اندازه کافی خوب نیست. بنابراین همیشه از خود و سایرین بابت کامل نبودن یا زندگی نکردن طبق استانداردهای متعالی آن ها، انتقاد می کنند.
ویژگی های این تیپ شخصیتی را در مطلب 24 نشانه که مشخص می کنند تیپ شخصیتی شما ENTJ است – قسمت دوم و قسمت اول آن بخوانید.
افراد با تیپ شخصیت INFP، بابت ذات خیال پرداز و آرامشبخش خود شناخته شده هستند. آن ها افرادی آرام و مهربان هستند که عمیقا به دنیای عاطفی توجه کرده و تلاش می کنند تفاوت مثبتی را در جهان رقم بزنند. گرچه، INFPهای متعصب ممکن است به قدری در تخیل و احساسات درونی خود اسیر شوند که برایشان ترجمه ایده هایشان به واقعیت، سخت شود.
این دسته از INFPها ممکن است ایده های بزرگی داشته باشند اما تمرکز و نظم لازم برای به ثمر رساندن آن ها را ندارند. در نتیجه زمانی که اوضاع طبق آن چیزی که تصور می کرده اند پیش نمی رود، احساس آشفتگی و عصبانیت می کنند.
آن ها همچنین به قدری ممکن است جذب احساسات خود شوند که برایشان هر نوع انتقاد یا واکنش منفی سایرین فوق العاده آسیب زننده و ناامیدکننده باشد. نقطه قوت تیپ شخصیتی INFP ایده آل گرایی است اما شدت آن در INFPهای متعصب بیش از حد می تواند باشد.
برای این دسته از INFPها، واقعیت مانند یک ناامیدی خوردکننده است. آن ها نگاهی عاطفی به دنیا دارند و استانداردهایی را برای خود و سایرین وضع می کنند که هیچکس در واقعیت قادر به زندگی طبق آن نیست. این دسته از INFPها ممکن است قربانی تفکر «ما در مقابل آن ها» شوند و باور داشته باشند که اعتقادهایشان اعتقادهای حقیقی است و با هر فردی که با دیدگاهشان مخالفت کند، بدرفتاری کند.
در نتیجه آن ها مردم را از زندگی خود حذف می کنند، بدون این که برای بررسی حقایق وقت بگذارند، فعالانه گوش کرده یا باورهای خود را به صورت جدی بررسی کنند.
توصیه می کنیم مطلب فهرست افراد مشهور با تیپ شخصیتی INFP را نیز مطالعه کنید.
افراد با شخصیت INTP، به عنوان افرادی مبتکر و با ذهن تحلیلگر شناخته می شوند. آن ها دوست دارند عمیقا فکر کنند و از نحوه عمل چیزهای مختلف سر در آورند که همین موضوع باعث می شود حلال عالی مشکلات باشند.
INTPهای یک طرفه می توانند به قدری اسیر ایده های خود شوند که مسائل حقیقی زندگی را از یاد ببرند. این دسته از INTPها ممکن است در افکار نظری خود گم شوند و نتوانند در دنیای واقعی دست به عمل بزنند.
این افراد می توانند به قدری وسواس فکری نسبت به این موضوع پیدا کنند که یک ایده به صورت نظری چطور است که از رویه های دنیای واقعی یا کاربرد حقیقی چیزهای مختلف غافل شوند. آن ها همچنین به قدری در ذهن خود گیر می کنند که از یاد می برند با سایرین تعامل داشته باشند یا از خود مراقبت کنند.
برای INTPهای متعصب همچنین برقراری ارتباط با سایرین سخت است. این دسته از INTPها بیش از حد به تخصص خود توجه می کنند و برایشان جا باز کردن برای چیزهای دیگر سخت است.
آن ها از گفتگوهایی که در مورد علایقشان نیست سر باز می زنند و برایشان سخت است که به شکل شایسته ای احساسات سایرین را ارزشمند بدانند. در نتیجه برایشان شکل دادن ارتباط های معنادار با سایرین سخت است که می تواند منجر به تنهایی و بروز احساس درک نشدن شود.
در انتها این افراد ممکن است به این باور برسند که دیگران به اندازه کافی هوشمند نیستند که با آن ها در یک مسیر پیش بروند یا از نظر اجتماعی گریزان می شوند و نمی توانند روابط شادی داشته باشند.
کلید رهایی از تعصب رسیدن به خود آگاهی و تلاش برای تعادل است. مهم است بدانید که متعصب بودن می تواند به سلامت، روابط و وجود کلی شما آسیب بزند و چیزی نیست که مجبور باشید از آن رنج بکشید.
برای تیپ های تفکری، معنای این حرف می تواند جذب اطلاعات بیشتر از جمله اطلاعات عاطفی باشد. چیزهای جدید را تجربه کنید، با افراد جدید حرف بزنید، ارزش های خود را ارزیابی کرده و درک کنید چه چیزی در نهایت حس معنا به شما می بخشد.
برای تیپ های احساسی راهکار می تواند ارتباط فعالانه با جنبه های منطقی و احساسی یک بحث یا موقعیت باشد. نیازی نیست احساسات خود را نادیده بگیرید. فقط مطمئن شوید که به اندازه کافی برای بررسی شرایط از یک دیدگاه منطقی نیز وقت می گذارید. دیدگاه های مختلف را بررسی کنید تا بفهمید منطق سایر افراد ریشه در چه چیزی دارد.
تیپ های شهودی می توانند اینطور عمل کنند که در ذهن خود جا برای دنیای واقعی در نظر بگیرند. زمانی که متوجه شدید غرق در ایده ها شده اید و احساس می کنید از دنیای واقعی دور هستید، کمی وقفه بیاندازید و به واقعیت توجه کنید. در طبیعت قدم بزنید، ببینید تشنه یا گرسنه هستید یا ذهن آگاهی را تمرین کنید.
تیپ های حسی می توانند احتمال های زندگی را بررسی کنند. نسبت به زندگی کنجکاوی به خرج دهید و مدتی را صرف خیالپردازی یا ایده پردازی کنید. از خودتان سوال های بزرگ بپرسید، مانند در پایان از زندگی چه چیزی می خواهید؟ شادی واقعی چه معنایی برایتان دارد؟ در حال ایجاد چه الگوهایی برای زندگی خود هستید و چه نتیجه ای خواهند داشت؟
با وقت گذاشتن برای شناسایی بخش هایی از زندگی تان شروع کنید که احتمالا دارید نادیده می گیرید؛ مانند دوستی ها، سرگرمی ها، سلامت فیزیکی و غیره. سپس همین کار را برای چیزهایی انجام دهید که شما را به چالش می کشند ولی در همین حین به شما حس رضایت و لذت می دهند.
علاوه بر این، مهم است متوجه باشید چه زمانی یک موقعیت از کنترلتان خارج شده است و تمرین کنید کمال گرایی و لجبازی را کنار بگذارید. گاهی ما به این دلیل متعصب و یک طرفه رفتار می کنیم، چون روی انجام کارها تنها به یک روش تمرکز داریم یا یک رویا یا هدف کاملی که باید به آن برسیم.
در پایان به نحوه برقراری ارتباط خود با سایرین دقت کنید. چه انتظارهایی دارید؟ آیا بیش از حد به خود و اطرافیانتان سخت می گیرید؟ آیا خود را بدون آن که الزامی داشته باشید از سایرین منزوی کرده اید؟ آیا آنقدر حواستان توجه به سایرین است که از خود غافل شده اید؟ مطمئن شوید بین وقت گذراندن به تنهایی و زمان برای ایجاد روابط معنادار، تعادل ایجاد کنید. برای ارزیابی اینکه چقدر نسبت به خود و دیگران آگاهی هیجانی و احساسی دارید، پیشنهاد میکنیم تست هوش هیجانی بار ان را در سایت تست و تایپ انجام دهید و نسبت به ویژگیهای خود در زمینه های خلق و خوی عمومی ، روابط فردی ، مدیریت استرس ، مولفه سازگاری و مولفه های درون فردی آگاهی لازم را بدست آورید.
