مبلغ آزمون | |
|
تعداد سوالات | |
75 |
مدت زمان | |
10 دقیقه |
تئوری طرح واره یک چارچوب نظری است که توسط جفری یانگ در سال 1994 ارائه شده است. طرحواره ها به عنوان ساختارهای ذهنی تعریف می شوند که تفسیر، طبقه بندی و ارزیابی تجارب فرد را مورد هدایت قرار می دهند، این طرحواره ها به عنوان «فیلتر» شناخته شوند، زیرا با استفاده از آن ها اطلاعات جمع آوری شده در مغز تفسیر و دریافت می شوند. ساختار طرحواره به چگونگی سازماندهی اطلاعات مربوط به خود فرد در ذهن اشاره دارد.
طرحواره ها از تجربیات ناخوشایند و منفی دوران کودکی نشأت می گیرد که به باورهای بنیادین و ناسازگار مبدل شده و خود را زنده نگه می دارند و بنابراین بدون معالجه مناسب، این طرحواره های نسبت به تغییر مقاومت شدید از خود نشان می دهند.
مفهوم طرحواره چیست؟
طرحواره که به نام تله هم نامگذاری شده است. تله زندگی، اصطلاحی عامیانه است و واژهای که متخصصان برای اشاره به تله زندگی به کار میبرند. شناخت تله ها میتواند به شما به خوبی کمک کند تا پی ببرید که چرا مشکلاتتان در مسیر زندگی مدام تکرار شده است و حوادث تکراری در انتخاب شریک عاطفی، کار، رشته و … برایتان رخ داده است. در حقیقت تلهها به نحوی عمل میکند که تجارب فعلی بازآفرینی همان تجارب گذشته است و شما تکرار شدن رویدادهای زندگی را مشاهده میکنید بدون اینکه بتوانید آنها را تغییر دهید.
طرحواره است که درواقع به باورهای عمیق و تزلزلناپذیری اشاره دارد که در دوران کودکی درباره خود، دیگران و جهان اطراف در ذهنمان شکل گرفتهاند. رها کردن این طرحوارهها مستلزم چشمپوشی از امنیتی است که در پناه آنها بدست آوردهایم.
تلههای زندگی شامل سه خصوصیت اصلی هستند:
1 – تلههای زندگی، الگوها یا درون مایههای دیرپای زندگی هستند.
2 – تلههای زندگی، خودآسیبرسان هستند.
3 – تلههای زندگی، برای بقای خودشان میجنگند.
هر یک از ما در دوران کودکی به شیوههای مختلف آسیب دیدهایم: طرد، انتقاد، حمایت افراطی، بدرفتاری، بیتوجهی یا محرومیت که در اثر این تجارب اولیه، تلههای زندگی بخشی از وجودمان شدهاند. البته شایان ذکر است برای اینکه در دوران بزرگسالی، فردی سازگار باشیم لازم نیست محیط دوران کودکی بدون عیب و نقص باشد، بلکه کافی است به اندازه کافی خوب باشد تا نیازهای بنیادین «امنیت»، «ارتباط سالم با دیگران»، «خودمختاری»، «خودابرازگری» و «پذیرش محدودیتهای واقعبینانه» که برای تعادل و بهزیستی در دوران بزرگسالی ضرورت دارد؛ به درستی برآورده شوند.
انجام تست طرحواره چه کمکی به ما می کند؟
طرحواره ها پیش زمینه هایی هستند که بر اثر تجربه های زیاد در انسان شکل می گیرند و همانند یک عینک دید فرد را به دنیا و محیط پیرامون آن تغییر می دهد. وقتی شما یک عینک سبز بزنید دنیا و محیط اطراف را از پشت همان عینک سبز می بینید و گویی همه چیز سبز است اما حقیقت این نیست و با چیزی که شما در پشت عینک مشاهده می کنید کاملا متفاوت است. به عبارتی دقیق تر طرحواره ها به شما نشان می دهند دنیا را از پشت چه نوع عینکی ببینید. با استفاده از تست طرحواره یانگ، می توانید باورهای بنیادی یا همان تله های طندگی خود را شناسایی کنید.
کاربرد های تست طرحواره یانگ کجاست؟
تست طرحواره یانگ در موقعیت های مختلفی در زندگی ما کاربرد دارد، برای مثال: انتخاب همسر، انتخاب شغل، تحریف های شناختی از اطلاعات محیطی، استدلال های منطقی برای درست بودن شیوه تفکر و..
هدف از تست طرحواره چیست؟
هدف از تست طرحواره ارزیابی طرحواره های مختلف در فرد است. در زیر به نام و مفهوم هر یک از طرحواره ها اشاره شده است.
1. محرومیت هیجانی: همیشه این احساس را دارید که نیاز شما به دوست داشته شدن هیچگاه از سوی دیگران برآورده نخواهد شد. احساس میکنید گول خوردهاید و دائم بین دو احساس عصبانیت از یک سو و تنهایی از سوی دیگر، سرگردان هستید. از دست دیگران عصبانی هستید و همین امر باعث کنارهگیری دیگران از شما میشوند و به محرومیت هیجانی بیشتر شما دامن میزند.
2. رهاشدگی: ترس از دست دادن اطرافیان به هر شکلی و ترس از تنهایی باعث میشود بهگونهای افراطی وابسته شوید و همین رفتارهای حاکی از وابستگی بیمارگونه کاری میکند که دیگران از شما دوری کنند و یا جداییهای معمولی و عادی باعث آشفتگی و عصبانیت شما میشود.
3. بی اعتمادی/بدرفتاری: هر لحظه منتظر این هستید که دیگران به شما صدمه بزنند و به نحوی با شما رفتار بدی در پیش بگیرند. واقعا نمیتوانید با دیگران صمیمی شوید و با آنها راحت حرف بزنید. اگر دیگران با شما بدرفتاری کنند، دچار عصبانیت و کینهتوزی میشوید و عطای روابط را به لقای آنها میبخشید.
4. انزوای اجتماعی/بیگانگی: این تله زندگی شما را مجبور میکند احساس کنید با بقیه فرق دارید، متفاوتید و شما را به دام انزواگزینی میکشاند. اگر همبازیها و همسالان شما در زندگی شما را نادیده گرفته باشند و حس تعلق خاطر به گروه دوستان در شما رشد نکرده باشد؛ در دوران بزرگسالی با اجتناب از روابط و معاشرتگریزی به ادامه این تله دامن زدهاید.
5. نقص/شرم: احساس میکنید عیبهای زیادی دارید و از ارزش چندانی برخوردار نیستید. باورتان نمیشود دیگران بهخاطر ارزشمندیتان بخواهند با شما رابطه صمیمی برقرار کنند و انتظار دارید طردتان کنند.
6. شکست: اعتقاد دارید که در دستیابی به موقعیتهای شغلی، ورزشی، تحصیلی شکست خوردهاید. معتقدید در مقایسه با همسالانتان شکست خوردهاید به این ترتیب همیشه احساس میکنید محکوم به شکست هستید.
7. وابستگی/بی کفایتی: احساس میکنید نمیتوانید بدون کمک دیگران از پس کارهای روزمره زندگی خود برآیید. در دوران بزرگسالی دائم به دنبال افراد توانمندی میگردید که به آنها وابسته شوید. به این افراد اجازه میدهید به جای شما تصمیم بگیرند و بر زندگی شما حکومت کنند. در محل کار از انجام کارها شانه خالی میکنید. پر واضح است که چنین تلهای باعث پسرفتگرایی شما میشود.
8. آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری: وجود این تله باعث میشود دائم نگران بروز فاجعه یا مصیبت باشید و احساس امنیت نداشته باشید. نگرانیهای شما به قدری واقعبینانه هستند که حاکم بیچون و چرای زندگی شما میشوند. نگرانیهایی که شما را همراهی میکنند مانند ترس از بیماری، زلزله یا دزدیده شدن وسایل، حتی ترس از پرواز یا ورشکستگی.
9.گرفتار: شما با این تله زندگی اکثرا هویت محکمی ندارید به عبارتی دیگر سست عنصر هستید یعنی وجود خود را بسیار وابسته به افراد نزدیک خود میدانید و به نوعی با آنها ادغام شده اید و هویت جداگانه ای ندارید.
10. اطاعت: شما با این تله زندگی نیازهای خود را فدای نیازهای دیگران میکنید تا دچار احساس گناه و طردشدگی نکنید. به احتمال زیاد در دوران کودکی یکی از والدین شما کاملا زندگی شما را تحت کنترل داشته و در دوران بزرگسالی نیز با افراد سلطهگر، کنترلگر و خودخواه وارد رابطه میشوید. شما جز افرادی هستید که داوطلبانه یا از روی ترس، برآوردهسازی نیازهای دیگران را اولویت زندگی خود قرار میدهید.
11. ایثار: افرادی که این طرحواره را دارند “نه” گفتن را بلد نیستند و به همین دلیل با اینکه میل به انجام کاری را ندارند باز هم آن را انجام میدهند و خود را قربانی خواسته های دیگران میکنند. این افراد سرلوحه زندگی خود را راضی نگهداشتن دیگران قرار داده اند و بسیار انسان های رعوف و مهربانی هستند و همیشه با دیگران همدردی میکنند همچنین دوستان بسیار خوبی هستند.
12. بازداری هیجانی: بازداری هیجانی یکی از طرحواره های ناسازگاری اولیه است که در آن شخص احساس تنهایی، تردشدگی، غم و افسردگی میکند و در کل زندگی اش مورد درک و پذیرش و محبت قرار نگرفته است. این افراد احساسات و هیجانات خود را بروز نمیدهند، چون میترسند دیگران را ناراحت کنند یا طرد شوند به همین دلیل ممکن است حتی خوشحالی خود را نیز پنهان کنند.
13. معیارهای سرسختانه: سرسختانه تلاش میکنید تا بتوانید به معیارهای بلندپروازانه خود دست پیدا کنید و ممکن است همان اندازه که به خودتان سخت میگیرید به دیگران نیز سختگیری کنید. همیشه انتظار بوده که شما بهترین باشید و به نظرتان عدم رسیدن به معیارها، آبروریزی بوده و هیچ چیز کمتر از آن شما را راضی نمیکند.
14. استحقاق: کسانی که در دوران کودکی لوس و نازپرورده تربیت شدهاند و دیگران آنها را وادار به خویشتنداری و محدودیتپذیری نکردهاند. چنین افرادی احساس میکنند افراد ویژه و منحصربه فردی هستند. آنها خودشان را کاردان و همهچیزدان میدانند و اصرار دارند که خیلی زود به خواستههایشان دست یابند. افرادی بیصبر، ناشکیبا، بیانضباط و ناخویشتندار میشوند که در صورت نرسیدن به خواستههایشان عصبانی میشوند.
15. خویشتن داری/خودانضباطی ناکافی: این طرحواره مربوط به کسانی است که بسیار بی حوصله هستند، هیچ برنامه ریزی مشخصی برای آینده ندارند، در انجام کار ها مسئولیت پذیر نیستند و به خود سخت نمیگرند، لذت های آنی را به لذت اهداف بلند مدت ترجیح میدهند و افراد منظمی نیستند.
این پرسشنامه به چه کسانی پیشنهاد می شود؟
از آنجا که همه انسانها در طول زندگی خود با حوادثی روبرو میشوند که باعث ایجاد جراحت های فراوان در روحشان می شود، این پرسشنامه به تمامی افراد پیشنهاد می شود. هر کس به میزانی مشخص با این طرحواره ها در ارتباط است. اما باید دانست که تشخیص هر کدام از این طرحواره ها در افراد، تنها باید به وسیله روانشناسان صورت بگیرد و از تفسیر شخصی خود نسبت به تشخیص یا راه های درمان آن بپرهیزید.
ذهنیت طرحواره ای چگونه است؟
ذهنیت های طرحواره ای حالات ذهنی هستند که هر انسانی ممکن است آن ها را در عمر خود تجربه کند. همچنین می توان گفت ذهنیت های طرحواره ای از مجموعه ای از طرحواره ها و سبک های مقابله ای تشکیل شده است. موقعیت های زندگی که فرد آن ها را آزار دهنده و نامطلوب می داند یا خاطرات بدی را در او بر می انگیزاند محرک نام دارند که طرحواره های هیجانی را فعال می کنند.
به طور کلی در افرادی که از نظر روانشناختی سلامت هستند طرحواره ها ملایم و انعطاف پذیرند و به راحتی توسط سایر حوزه های شخصیتی فرد تعدیل و مدیریت می شوند. اما در افرادی با اختلالات شخصیتی، طرحواره های هیجانی شدید تر و وخیم تر و غیر قابل انعطاف هستند و به نظر می توان گفت که جدا از سایر ابعاد شخصیتی فرد به حساب می آیند.