سنجش بازدارنده ها در تحلیل رفتار متقابل


مبلغ آزمون
1,330,000 برای مدت محدود 1,110,000 ریال
تعداد سوالات
60
مدت زمان
5 دقیقه

شروع آزمون


بازدارنده ها در تحلیل رفتار متقابل

بازدارنده ها دستوراتی هستند که فرد را از انجام کار، رفتار یا تجربه احساس خاصی باز می دارد و فرد به طور ناخودآگاه خود را مجاز به انجام دادن آنها نمی داند.

بازدارنده ها نقش مهمی در نمایشنامه زندگی هر فرد اجرا می کنند که اغلب با کلمات «نباش» و «نکن» همراه هستند. این بازدارنده ها به صورت غیر کلامی به کودک منتقل می شوند، ولی در این جا برای سهولت کاربرد از پیام های کلامی واضح و روشن استفاده می شود؛ مانند «وجود نداشته باش»، اما به ندرت جمله ذکر شده به این صورت به کودک گفته می شود بلکه از مجموعه حالت ها و رفتارهای والدین یا جانشینان آنها چنین پیامی استنباط می شود.

از آن جایی که بازدارنده ها قبل از اینکه زبان باز کنیم و به حرف زدن بیفتیم به ما منتقل می شوند، آنها را به صورت کلمات در ذهن خود نمی شنویم، بلکه احساس می کنیم. بازدارنده ها در تحلیل رفتار متقابل بررسی می شوند.

غیرکلامی بودن بازدارنده ها سبب می شود اگر با یک بازدارنده به مخالفت برخیزید احساس تنش و ناراحتی داشته باشید، اما در برخی موارد بازدارنده ها به صورت کلامی نیز ابراز می شوند.

بازدارنده ها در تحلیل رفتار متقابل، انواع بسیاری دارند که در دوازده موضوع کلی دسته بندی می شوند. این بازدارنده در جدول زیر به همراه معنای آنها نشان داده شده است.

1. «بازدارنده وجود نداشته باش» (Don’t Be)

اساسی ترین نیاز هر انسانی زنده بودن و وجود داشتن است. نوزاد از لحظه تولد پیام هایی در این مورد که آیا والدین از به دنیا آمدن او خشنود هستند یا خیر و آیا مایل به پذیرش وجود او هستند دریافت می دارد.

اگر والدین به هر علت کودک را نادیده بگیرند یا با خشونت و بدرفتاری با او برخورد کنند، او پیام «وجود نداشته باش» را کسب کرده و آن را در نمایشنامه زندگی خود قرار میدهد و در بزرگسالی ممکن است، افکار خودکشی داشته باشد یا حتی اقدام به خودکشی کند.

افرادی که بازدارنده وجود نداشته باش، در آنها قوی باشد، احساس پوچی، بی ارزشی و ناخواستنی بودن می کنند. این افراد علاوه بر پیام های غیر کلامی از والدین ممکن است پیام هایی مانند «برای این کار تو را می کشم»، «ای کاش هیچ وقت به دنیا نیامده بودی»، «اگر به خاطر تو نبود، مجبور نبودم با پدرت ادامه زندگی بدهم» را نیز در طول دوران رشد خود دریافت کرده باشند.

کودکی که تحت شرایط این بازدارنده بزرگ شود، به هر روشی سعی در به حداقل رساندن خواسته ها و نیازهایش دارد، بنابراین «کودک طبیعی» خود را آشکار نمی کند.

 

2. «بازدارنده خودت نباش» (Don’t Be You)

هر انسانی نیاز دارد ویژگی های جسمی و جنسی او مورد پذیرش قرار گیرد و صفات فیزیکی خود را مورد تایید ببیند به خصوص در مورد ویژگی های جنسیتی زنانه یا مردانه که از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

والدینی که نسبت به جنسیت فرزند خود ناخشنود هستند، پیام «خودت نباش» را به عناوین و شیوه های مختلف به او انتقال می دهند و رفتاری را با فرزند خود در پیش می گیرند که با جنس او همخوانی ندارد؛ به عنوان مثال ویژگی های جنسی آن جنس را تحقیر می کنند.

این مسئله به ویژه در مورد زنان بسیار اتفاق می افتد که جنسیت و ویژگی آنها مورد پذیرش قرار نمی گیرد. افرادی که پیام بازدارنده «خودت نباش» را دریافت کرده اند احساس ناشایستگی و دوست داشتنی نبودن پیدا میکنند.

 

3. «بازدارنده بچه نباش» (Don’t Be a Child)

پیام بازدارنده «بچه نباش» در دو حالت از طرف والدین به کودک منتقل می شود. حالت اول، زمانی است که خود والدین در دوران رشد خود اجازه نداشتند رفتارهای کودکانه داشته باشند و اکنون این بازدارنده را به فرزندان خود انتقال می دهند. معمولا چنین والدینی، پدر و مادر بسیار سخت گیری داشته اند که هر نوع رفتار کودکانه را زیر سوال می برده اند.این والدین خود ممکن است مشکلاتی داشته باشند.

در حالت دیگر بازدارنده «بچه نباش» توسط والدینی انتقال داده می شود که «کودک» درون آنها از وجود و حضور یک کودک دیگر احساس تهدید کند و بخواهد که فقط یک «کودک» وجود داشته باشد و ابراز وجود کند.

در حالت سوم این خود کودک است که به علت ناآگاهی و تصمیم های اشتباه، براساس شرایط تهدید کننده موجود، تصمیم می گیرد که زودتر بزرگ شود. کودکانی که در شرایط استرس زا قرار می گیرند، این تصور را پیدا می کنند که باید سریع تر بزرگ شوند تا بتوانند در مورد این مسئله کاری صورت دهند.

از مهم ترین نشانه های بازدارنده «بچه نباش» آن است که فرد خود را از شادی و تفریح محروم می کند. پیام «بچه نباش» به نوعی اشاره به این مطلب دارد که فرد اجازه ندارد مطابق سن خود رفتار کند یا حتی اجازه تجربه مجدد احساسات مربوط به سال های گذشته خود را ندارد.

هر انسانی نیاز دارد که برخی احساسات دوران کودکی را در سال های بزرگسالی تجربه کند، مانند لذت در آغوش گرفتن، اما فردی با این پیام بازدارنده، علی رغم احساس نیاز به چنین رفتارهایی، خود را از آن محروم می کند.

 

4. «بازدارنده بزرگ نشو» (Don’t Grow Up)

«بادارنده بزرگ نشو» مانند پیام قبلی اشاره به ممنوعیت تجربه احساسات مربوط به سن مورد نظر فرد را دارد؛ با این تفاوت که برعکس پیام «بچه نباش» به فرد آموخته می شود که همیشه مانند یک کودک رفتار کند.

اغلب والدینی که احساس تنهایی دارند و می خواهند یک هم بازی همیشگی در کنار خود داشته باشند، چنین پیامی را به فرزندشان منتقل می کنند. والدینی که از بزرگ شدن فرزند خود نگران هستند و احساس ارزشمندی را به وظایف پدر و مادری نسبت می دهند، با دادن پیام «بزرگ نشو» احساس امنیت می کنند.

این والدین برخلاف والدینی که پیام «بچه نباش» را به فرزند خود انتقال می دهند، از استقلال آنها نگران هستند، مانع استقلال می شوند و کودکانی را که وابسته باشند، ترجیح میدهند.


5. «بازدارنده موفق نشو» (Don’t Succeed)

اگر این پیام به کودک داده شود: «اگر تو از من موفق تر باشی، تو را دوست ندارم» یا «تو هیچ کاری را نمی توانی درست انجام دهی»، او با تفسیرهای خود یک پیام کلی به عنوان «موفق نشو» دریافت می کند. در چنین وضعیتی کودک برای موفق شدن تلاش زیادی می کند، اما از موفقیت خود لذتی نمی برد.

کودکانی که پیام «موفق نشو» در ذهن خود دارند، معمولا از وجود سایر پیام های بازدارنده نیز رنج می برند و به علت نداشتن احساس خوب نسبت به خود و نارضایتی حاصل از آن پیام، تجربه احساس موفقیت برای آنها مشکل است.

این افراد سایر نارضایتی های خود را در تلاش برای موفقیت پنهان می سازند، اما از موفقیت خود نیز احساس رضایت ندارد یا موفقیت را در حد محدود پذیرا هستند، زیرا به طور دائم تشویق شده اند که از آنچه که هستند، خوشحال و راضی باشند و به دنبال چیز بیشتری نروند.

چنین افرادی توانایی های خود را دست کم می گیرند و عملکرد آنها به صورتی است که فرصت ها را از دست میدهند و با هر شکست، پیام بازدارنده «موفق نشو» را در خود تقویت می کنند.


6. «بازدارنده مهم نباش» (Don’t Be Important)

کودکانی که به نحوی تحقیر می شوند، پیام «مهم نباش» را از والدین خود دریافت می کنند. آنها این طور می اندیشند که دیگران همیشه بر آن ها برتری دارند. این افراد زمانی که پیشنهاد نقش های مدیریتی و رهبری یک گروه به آنها داده می شود، احساس ترس و نگرانی دارند و از قبول مسئولیتی که آنها را در مقام مهمی قرار دهد، گریزانند و در صورت قبول، احساس فشار زیادی را تجربه خواهند کرد.

آنها از تقاضاهای خود احساس شرم می کنند و احساس طردشدگی دارند. والدین چنین کودکانی به صورت غیرکلامی، کودکان را از خود می رانند. اشخاصی که پیام بازدارنده «مهم نباش» را دارند، حتی اگر تصمیم بگیرند که فرد مهمی شوند، نمی گذارند که دیگران از این موضوع آگاه شوند و به طور کلی خود را فرد ارزشمندی به شمار نمی آورند.

 

7. «بازدارنده صمیمی نباش» (Don’t Be Close)

اگر والدین، کودک را از نزدیک شدن به خود و تماس جسمانی یا در آغوش گرفتن منع کنند، کودک آنها پیام بازدارنده «صمیمی نباش» را دریافت می دارد. گاهی در برخی موارد کودک به علت از دست دادن یک یا هر دو والد خود و یا به دلیل ترس از دست دادن آنها، تصمیم می گیرد از ابتدا به کسی نزدیک و به او علاقه مند نشود تا مبادا او را روزی از دست بدهد و رنج از دست دادن را تجربه کند.

این افراد تنهایی را انتخاب می کنند و برای ارتباط نزدیک و دوستی با دیگران دچار مشکل می شوند و از مهارت های برقراری ارتباط بی بهره هستند. آنها افرادی منطقی، اما فاقد صمیمیت اند و از احساسات خود زیاد صحبت نمی کنند.

به دیگران خیلی اعتماد ندارند، در ارتباط با آنها سوءظن داشته و حتی اگر از طرف کسی پذیرفته شوند، به دنبال نشانه هایی از طردشدگی خواهند بود؛ به صورتی که اگر در موردی احساس صمیمیت و نزدیکی با فردی داشته باشند، برای تخریب رابطه راه های مختلفی را آزمایش می کنند تا نشانه ای از عدم اعتماد و طرد شدگی پیدا کنند.


8. «بازدارنده تعلق نداشته باش» (Don’t Belong)

این پیام بازدارنده توسط والدینی به کودک القا می شود که به طور دائم به فرزند خود می گویند: «تو با دیگران فرق داری، به عنوان مثال تو دختر کم حرفی هستی». کودکی که چنین پیام هایی از والدین خود دریافت می کند، خود را به شخص یا گروه و یا جایی متعلق نمی داند و احساس تنهایی می کند.

اگر این شخص در جمعی قرار بگیرد، احساس غربت و تعلق نداشتن دارد و در نظر دیگران فردی غیراجتماعی تلقی می شود؛ زیرا از بودن در گروه احساس ناخوشایندی دارد و سعی می کند از آنها دوری کند. احساس خاص بودن و تفاوت با دیگران در این افراد بسیار قوی است که مانع از برقراری رابطه و داشتن احساس تعلق به دیگران می شود.


9. «بازدارنده سالم نباش» (Don’t Be Well)

هنگامی که والدین توجه و مراقبت خود را به کودک در هنگام سلامت او ابراز نمی کنند، اما در زمان بیماری توجه زیادی به او نشان میدهند و کارهایی که به ندرت برای کودک انجام می دادند، به انجام می رسانند، کودک نتیجه گیری می کند و این تصمیم را می گیرد که «اگر بیمار باشم به اندازه کافی به من توجه می شود»، به این ترتیب والدین بدون آن که بدانند این پیام بازدارنده را به کودک خود منتقل ساخته اند.

فردی با این پیام بازدارنده هر زمانی نیاز به نوازش و توجه داشته باشد، به جای درخواست و رفع نیاز طبیعی خود، بیمار میشود؛ همچنین کودکانی که در زمان ناسازگاری و نامتعادل بودن، توجه کسب می کنند، چنین پیامی دارند و به طور مکرر با دریافت نوازش منفی در زمان ناسازگاری، این پیام بیشتر تقویت می شود.

 

10. «بازدارنده فکر نکن» (Don’t Think)

اشخاصی که پیام بازدارنده «فکر نکن» را از والدین خود کسب کرده اند، در زمان رویارویی با مشکلات و بحران ها نمی توانند به راه حل فکر کنند و احساس گیجی دارند؛ زیرا والدین این افراد مرتب قدرت تفکر و راه حل های آنها را مورد تحقیر و سرزنش قرار داده اند.

در برخی موارد پیام بازدارنده «فکر نکن» به صورت «آن طور که من فکر می کنم فکر کن نه مثل خودت» از طرف والدین به کودک منتقل می شود و گاهی پیام «فکر نکن» در موارد و موضوعات خاصی ابراز می شود، مانند «به مسائل جنسی فکر نکن» یا «به مشکلات مالی فکر نکن» و یا «به آینده فکر نکن».


11. «بازدارنده احساس نکن» (Don’t Feel)

پیام بازدارنده «احساس نکن» از والدینی منتقل می شود که احساس های خود را سرکوب کرده اند. عواطفِ مختلف، کاربردها و ضرورت های خاص خود را دارند و رضایت یا نارضایتی انسان را نشان می دهند.

هنگامی که والدین در برابر ابراز این احساس ها و عواطف واکنش بازدارنده نشان دهند و به نوعی مانع ابراز آنها شوند، کودک فرا می گیرد که عواطف خود را بروز ندهد.(احساسات چیست؟ این مقاله را بخوانید تا با مبجث احساسات آشنا شوید)

ممانعت از نشان دادن احساساتی مانند خشم، ترس، غم یا خوشحالی نتیجه وجود پیام بازدارنده «احساس نکن» است که در زمان رشد، والدین به کودک آموخته اند. در برخی موارد نیز والدین با این پیام به فرزندان خود می آموزند که یک احساس را جایگزین احساس دیگری مثل جایگزینی احساس غم به جای ابراز احساس خشونت کنند.


12. «بازدارنده هیچ کاری نکن» (Don’t Do)

پیام بازدارنده «نکن» یا «هیچ کاری نکن» به معنای «انجام هر کاری آن قدر خطرناک است که برای در امان ماندن بهتر است هیچ کاری نکنی» توسط والدینی به کودک داده می شود که به طور مرتب نگران آسیب دیدن کودک خود هستند. بنابراین او را از هر کاری منع می کنند تا مطمئن باشند که برای او مشکلی پیش نخواهد آمد.

چنین فردی دنیا را جای خطرناکی می داند که هیچ گاه در آن امنیت برقرار نمی شود و حتی اگر دست به کاری بزند با احساس ترس و نگرانی آن را انجام خواهد داد یا به طور مرتب کارهای مختلف انجام می دهد و از شاخه ای به شاخه دیگر می رود تا احساس ناامنی خود را بپوشاند. در واقع والدین این کودکان ترس و وحشت خود در انجام کارها را به فرزندانشان منتقل می سازند.


شروع آزمون