1403/10/25 8:17 PM - 21 روز قبل
برای دهه ها، اگر نگوییم قرن ها، فلسفه رفتن به محیط کار این بود که احساساتتان را با خود به همراه نبرید. تنها مهارتی که در محیط کار مورد تحسین قرار می گرفت، تحلیل منطقی یا قدرت عمل بود. از زمان انتشار کتاب «هوش عاطفی» آقای «دنیل گولمن» در سال 1995، اهمیت هوش هیجانی برای موفقیت در کار درک شد.
از آن زمان، سازمان ها به تدریج شروع به ارزیابی مهارت های مربوط به آن کرده و کارکنان خود را تشویق به توسعه اش می کنند. اما تغییرات سازمانی زمان می برند. اینطور نیست که بگویید «حالا از احساسات استقبال می کنیم»، بلکه رویکرد قدیمی برای رهبری و مدیریت کارمندان، به این تغییر می کند که چطور گوش کنیم، چه حرف هایی بزنیم و چطور زمانی که فردی واکنش احساسی نشان می دهد، رفتار کنیم. هر تعاملی که در محیط کار داریم، فرهنگ شرکت را شکل می دهد، به این شکل که آن را تقویت کرده یا مجددا عوض می کند.
شما به کمک اینیاگرام می توانید هوش هیجانی را در محیط کار افزایش دهید. اما چطور؟ در این مقاله آن را توضیح می دهیم. پس همراهمان بمانید. قبل از شروع اگر هنوز از تیپ شخصیتی خود مطلع نیستید، می توانید در تست اینیاگرام تست و تایپ شرکت کرده و گزارش کامل آن را نیز دریافت کنید.
هوش هیجانی توانایی درک و مدیریت احساساتمان و واکنش نشان دادن همراه با حساسیت به احساسات اطرافیانمان است. اگر برای افزایش هوش عاطفی خود وقت بگذارید، اکثر اوقات می دانید که چه احساسی دارید، آن احساسات چه معنایی دارند و چه اثری بر سایرین می گذارند.
زمانی که بتوانید نحوه ابراز احساسات خود را مدیریت کنید و اینکه چطور نسبت به احساسات غیرمنتظره واکنش نشان دهید، عملکرد بهتری در شرایط زیر خواهید داشت:
کار برای بسیاری از افراد، به خصوص آن هایی که در صنایع دانش محور فعالیت می کنند، به معنای همکاری با دیگران و بودن در کنار آن ها است. ما از طریق تعامل ها و روابطمان با همکاران، مشتریان و جامعه خود، کارهایمان را انجام می دهیم.
برای این دسته از افراد کار به این معنا نیست که یک تکه کوچک از یک ابراز را تولید کنند. بلکه موفق بودن در محیط کار ملزم به تعامل و همکاری است. از طرفی هرچه هوش هیجانی شما بیشتر باشد، همکاری شما موثرتر خواهد بود.
برای درک اهمیت این مفهوم، مقاله زیر را بخوانید:
هوش هیجانی 4 عنصر دارد که عبارتند از:
اجازه دهید به هر کدام از آن ها نگاهی بیاندازیم و بررسی کنیم که اینیاگرام چطور به سازمان ها و افراد کمک می کند هر یک را توسعه بدهند.
تعریف خودآگاهی توانایی شناخت احساساتتان، زمانی است که آن ها را تجربه می کنید و درک اینکه چطور بر افکار و اعمال شما اثر می گذارند. خودآگاهی همچنین توانایی شناخت نقاط قوت و ضعف خودتان است.
اینیاگرام 9 الگوی رایج احساسات را توصیف می کند و اینکه چطور نسبت به آن ها واکنش نشان می دهیم. بعضی تیپ ها احساسات خود را کنترل می کنند، در حالیکه دیگر تیپ ها احساساتشان را به شدت تجربه می کنند.
بعضی از تیپ ها احساسات را به عنوان حس (مانند حس گشنگی، درد، تشنگی، سرما و گرما) تجربه می کنند به جای احساس و دیگران احساسات خود را به جای آنکه واقعا احساس کنند، تحلیل می کنند.
با درک الگوهای احساسی پیش فرض خود، می توانید آگاهی خود از تجربه احساسی مان را افزایش داده و اینکه چطور نسبت به احساسات زمان بروز آن ها واکنش نشان دهیم. ما دائما در محیط کار احساسات را تجربه می کنیم.
ما ممکن است قبل از جلسه ارزیابی عملکرد احساس اضطراب و نگرانی یا قبل از ارائه استرس داشته باشیم. ما ممکن است ناراحت باشیم که پروژه مان طبق برنامه پیش نرفته است. ممکن است ناامید باشیم که ترفیع شغلی که امیدوار بودیم بدست نیاوردیم یا تغییری که در ریاست سازمان در حال رخ دادن است، ما را ناامید کند.
همچنین ممکن است بابت تیمی که در آن کار می کنیم شکرگزار باشیم، نسبت به برنامه های آینده احساس خوشبینی کرده و احساس کنیم امنیت شغلی داریم. زمانی که از تجربه های احساسی خود زمان وقوع آن ها آگاه باشیم، می توانیم به این احساسات به چشم اطلاعات نگاه کنیم.
در این لحظات می توانیم مکث کرده و این احساسات را بیشتر بررسی کنیم، به جای اینکه واکنشی در قبال آن ها نشان دهیم که بعدا ممکن است پشیمان شویم. زمانی که سازمانی کارمندان خود را به توسعه خودآگاهی تشویق می کند، فرهنگ آن بیشتر بر راه حل ها متمرکز خواهد بود.
به این علت که کارمندان به نقاط قوت خود اطمینان بیشتری دارند و قبل از واکنش نشان دادن می توانند مکث کنند. بنابراین زمانی که اشتباهی رخ می دهد، کمتر وقت خود را صرف سرزنش کردن و انتقاد از سایرین می کنند.
برای درک بهتر اهمیت هوش هیجانی، مقاله زیر را بخوانید:
زمانی که بتوانیم احساسات خود را بشناسیم، باید بتوانیم آن ها را به شکلی سالم ابراز کنیم. معنای آن مدیریت ناسالم احساسات یعنی کنترل، سرکوبی یا نادیده گرفتن آن ها نیست. بلکه می خواهیم بدانیم علت بروز این احساس چیست و چطور از این اطلاعات برای دست به عمل زدن، پیروی از تعهدها یا سازش با شرایط در حال تغییر استفاده کنیم.
اینیاگرام مشخص می کند که هر کدام از 9 تیپ چطور به 4 احساس اصلی ما یعنی خشم، اندوه، ترس و شادی واکنش نشان می دهند.
اجازه دهید خشم را مثال بزنیم. بعضی تیپ ها سریعا خشم خود را نشان می دهند. رویکرد سایرین برای آن بیشتر پرخاشگری منفعلانه یا مقاومت منفعل است، مانند «بله» گفتن، زمانی که منظورشان «نه» است یا نظر ندادن زمانی که از آن ها چنین چیزی خواسته شده است.
هیچکدام از این واکنش ها سالم نیست. زمانی که خشم را تجربه می کنیم، از جمله اشکال سادهتر آن مانند آزردگی خاطر، دلخوری یا رنجش، احساسات ما به ما می گویند که افراد به نوعی مرزهایمان را رده کرده اند.
زمانی که بتوانیم از واکنش های هیجانی خود آگاه باشیم، می توانیم مکث کنیم و از خود بپرسیم چه مرزی شکسته شده است و راه برخورد موثر با آن چیست. گاهی معنای آن صحبت با یک نفر، نه گفتن یا حمایت از دیگران یا خودتان است.
زمانی که بتوانیم از این خشم به عنوان یک انگیزه برای بروز رفتار مثبت استفاده کنیم تا رفتار واکنشی، نتیجه موثرتر خواهد بود. سازمان هایی که کارمندان آن ها قدرت خودتنظیمی و مدیریت خود بیشتری دارند، موثرتر می توانند ارتباط برقرار کنند، استرس کمتری را تجربه می کنند و به علت نگران نبودن درباره چیزهایی که گفته نشده یا اتفاق هایی که رخ نداده اند، بهره وری بیشتری دارند.
آگاهی اجتماعی نشان دادن همدلی و مهربانی نسبت به تجربه های سایرین است، حتی زمانی که خودتان چنین تجربه هایی نداشته باشید. زمانی که مهارت آگاهی اجتماعی خود را افزایش دهید، می توانیم متوجه سرنخ هایی درباره احساسات، نیازها و نگرانی های سایرین شوید.
همچنین در گروه های اجتماعی بیشتر احساس راحتی خواهید کرد و توزیع و تجربه قدرت را در یک گروه یا سازمان خود می فهمید. هر کدام از 9 تیپ اینیاگرام با یک چالش اصلی روبرو است، یعنی باور اشتباهی که در کودکی شکل گرفته و شخصیت ها ما حول آن توسعه یافته است. هیچکدام از این باورهای اشتباه زیبا نیستند.
خواه کودکی یک فرد بدون مشکل یا مشکل بوده باشد، همه نیازهایی داشتیم که برآورده نشده اند. یعنی همه به نوعی با یک باور اشتباه دست و پنجه نرم می کنیم. نتیجه آن این است که دیدگاه متفاوتی نسبت به دنیا داریم و از این دیدگاه پیش سایرین دفاع می کنیم.
اینیاگرام به طور کلی به ما یاد می دهد که همه به نوعی چالش هایی داریم. این آگاهی به ما کمک می کند با خودمان و سایرین مهربان تر باشیم. اطلاع داشتن از اینکه همه ما در یک مسیر در زندگی هستیم، کمک می کند بفهمیم که هیچکس بدتر یا بهتر از ما نیست. فقط نگاه بسیار متفاوتی به دنیا داریم.
زمانی که با سایرین همدلی کنیم، به ما کمک می کند برای درک دیدگاه آن ها وقت بگذاریم. ما فراتر از واکنش های سطحی را می بینیم و از خودمان می پرسیم دلیل اصلی آن چیست.
در سازمان هایی که کارمندان آن ها آگاهی اجتماعی بیشتری دارند، سطح رضایت مشتری بیشتر است، کارمندان متعهدترند، نرخ ماندگاری کارمند بالاتر است، تنوع نیرو بیشتر بوده و کارمندان بیشتر احساس می کنند بخشی از شرکت هستند و در آن نقش دارند.
به عنوان مدیر، مقاله زیر را حتما مطالعه کنید:
مدیریت رابطه توانایی توسعه و حفظ روابط کاری خوب، ارتباط شفافانه، داشتن عملکرد خوب در تیم، الهام بخش بودن برای سایرین و تاثیرگذاشتن بر آن ها و مدیریت اختلاف است.
اینیاگرام نقاط قوت و چالش های هر تیپ و بنابراین افراد داخل تیم شما را مشخص می کند. ساده بگوییم، از اینیاگرام می توانید به عنوان یک زبان مشترک برای مدیریت نقاط قوت و نقاط کور متفاوت استفاده کنید. مثلا افراد با تیپ 8 اینیاگرام سریعا دست به عمل می زنند که گاهی بسیار لازم است. اما این شخصیت ها در کاستن سرعت خود و ابتدا تحلیل اطلاعات مشکل دارند.
افراد با تیپ 5 اینیاگرام، ترجیح می دهند ابتدا اطلاعات را تحلیل کرده و گزینه ها را ارزیابی کنند، اما عمل کردن برایشان سخت است. این دو در کنار یکدیگر ترکیب عالی را تشکیل می دهند، تا زمانی که بتوانند نیازها و نقاط قوت متفاوت هم را تشخیص دهند و با یکدیگر به شکلی همکاری کنند که تقویت کننده هم باشند.
سازمان هایی که کارمندان آن ها توانایی بالایی برای مدیریت رابطه دارند، از نظر تنوع شناختی (شیوه تفکر متفاوت افراد) واقعا نفع می برند.
این سازمان ها می توانند افرادی با مهارت ها، دیدگاه و تجربه های گوناگون را دور هم جمع کنند. با این آگاهی که آن ها می توانند به حرف یکدیگر گوش کنند، دیدگاه های متفاوت را مطرح کرده و با همکاری با یکدیگر زمان بروز مشکلات، آن ها را کنار بزنند. در همین حین به دیدگاه های دیگران احترام بگذارند و ارزش این دیدگاه ها را متوجه شوند، نه اینکه فقط به دیدگاه خود ایمان داشته باشند.
زمانی که تیم یا سازمان خود را با اینیاگرام آشنا می کنید، دنبال تستی باشید که گزارشی درباره ارتباط، رهبری، همکاری با یکدیگر و استرس ارائه دهد. مطمئن شوید که همه وقت خواندن گزارش تست خود را دارند، قبل از اینکه یک کارگاه گروهی را پیشنهاد دهید.
اینیاگرام در ابتدا به افراد ممکن است احساس ناخوشایندی بدهد، چون نقاط ضعف و کوری را آشکار می کند که واقعا از آن ها آگاه نیستیم. بنابراین مطمئن شوید که هرکسی این کارگاه را برگزار می کند، در حین آن درک و مهربانی زیادی از خود نشان می دهد.
اگر تیم شما تصمیم گرفت از اینیاگرام به عنوان یک زبان مشترک برای عبور از چالش ها استفاده کند، بهترین تصمیم این است که قوانینی را درباره اینکه چه چارچوب هایی استفاده خواهند شد تعیین کنید. از طرفی مطمئن شوید همه از آن استفاده می کنند.