چه چیزهایی باعث می شوند که هر تیپ شخصیتی مایرز بریگز احساس آسیب پذیری کند؟ - قسمت اول (تیپ های ENFP، ESFP و ENTP)

1401/09/27 9:24 AM - یک سال قبل


تا حالا فکر کرده اید که چه چیزی باعث می شود در مقایسه با یک فرد دیگر به آسانی احساس آسیب پذیری کنید؟ شاید شما از صحبت در بین جمع شدیدا می ترسید اما بهترین دوستتان از این فرصت به بهترین شکل استفاده می کند.

شاید از تغییرات غیرمنتظره نفرت دارید اما برادر یا خواهرتان زمانی که برنامه ها تغییر می کنند یا زندگی غیرمنتظره است و تازگی دارد، هیجان زده می شوند. در این مطلب به بررسی چیزهایی می پردازیم که باعث می شود هر تیپ شخصیتی مایرز بریگز احساس آسیب پذیری کند.

زمانی که به چنین اطلاعاتی در مورد خودتان و سایرین دست پیدا کردید، می توانید همدردی بیشتری نسبت به خود و آن ها نشان دهید. همچنین می تواند کمک کند متوجه شوید چرا احساس آسیب پذیری می کنید تا دیگر برایتان ترسناک یا عجیب نباشد.

پس تا انتها همراه ما باشید. قبل از شروع اگر از تیپ شخصیتی خود مطمئن نیستید، می توانید در تست MBTI تست و تایپ شرکت کنید که کامل ترین تست شخصیت شناسی مایرز بریگز است.

کارکرد پست شما و آسیب پذیری

قبل از آن که هر تیپ شخصیتی را به صورت مجزا بررسی کنیم و این که چه چیزی آن ها را آسیب پذیری می کند، اجازه دهید بگوییم چرا آسیب پذیری وجود دارد و برای هر تیپ شخصیتی به چه شکل است.

براساس تئوری مایرز بریگز، هر کدام از ما یک دسته کارکرد شناختی دارد. این دسته الزاما فرآیندهای ذهنی ترجیح داده شده ای هستند که ما از آن ها برای ارتباط با جهان اطراف و درون خود استفاده می کنیم.

به عنوان مثال دسته کارکرد شناختی تیپ شخصیتی ENFP به شکل زیر است:

  • کارکرد غالب: شهودی برون ریز (Ne)
  • کارکرد کمکی: احساسی درون ریز (Fi)
  • کارکرد سوم: تفکری برون ریز (Te)
  • کارکرد پست: حسی درون ریز (Si)

کارکرد غالب طبیعتا آسان تر از همه در دسترس هر تیپ شخصیتی است. عمل براساس این کارکردها مانند نفس کشیدن است یعنی زمان استفاده از آن ها احساسی طبیعی و خودکار دارید. شما برای 4 کارکرد بالایی «دسته» خود ارزش قائل می شوید و آن ها را ترجیح می دهید.

بدون تردید، استفاده موثر از کارکرد غالب ساده ترین است اما همچنان میل دارید تا از تمام این 4 کارکرد استفاده کنید. گرچه، کنترل کارکرد پست در بین سایرین سخت است و همچنین بدترین حس را نسبت به آن خواهید داشت.

به عنوان مثال یک تیپ شخصیتی درونگرا شهودی (INFJ یا INTJ) معناجو است و براساس عمیق ترین احساس وجودی خود عمل می کند. زمانی که کارکرد غالب این تیپ ها شهودی برون ریز است، آن ها دنبال پیچیدگی ها، نمادها و الگوهای درونی می گردند. آن ها دنبال پیش بینی ها و اثرات ادامه دار در دراز مدت هستند. 

تقریبا در مقابل چنین کارکرد غالبی، یک کارکرد پست نیز قرار دارد. این کارکرد برای تیپ های INFJ یا INTJ حسی برون ریز است. تمرکز این کارکرد دقیقا روی جهان اطراف خود فرد است. فرد زمان استفاده از این کارکرد جهان اطراف را با جزئیات شفاف خود می بیند و توجهی به معانی باطنی یا ارتباط های عمیق تر ندارد.

او جهان را در چنین شرایطی همانطور که است می بیند و برای غرق کردن خود در این جهان، دست به عمل می زند. تیپ های INFJ و INTJ برای هر دو کارکرد حسی برون ریز و شهودی درون ریز ارزش قائل می شوند، حتی با آن که به صورت طبیعی این دو در دو قطب مخالف قرار دارند.

اما این تیپ های شخصیتی در جهان شهودی بیشتر احساس راحتی می کنند و در جهان حسی احساس آسیب پذیری بیشتری دارند.

«مارک هانزیکر» روانشناس و نویسنده کتاب «تیپ شناسی عمقی: نقشه راهنما برای آن که خود واقعی مان شویم»، در مورد کارکرد پست می نویسید: «ما دائما سعی می کنیم از کارکرد پست خود استفاده کنیم، حتی با آن که معمولا نتیجه آن شرمندگی و حس ناتوانی، بی شایستگی و خجالت است. از نظر تیپ شناسی این کارکرد نقطه مرکزی «عقده حقارت» آلفرد آدلر است.»

آیا نباید از کارکرد پست استفاده کنیم؟

به هیچ وجه این حرف درست نیست! حتی با آن که ممکن است زمان استفاده از این کارکرد کمی احساس آسیب پذیری یا ناخوشایندی کنید، اما همچنان مسیری به سمت رشد و بلوغ است. هانزیکر حتی تا جایی پیش می رود که می گوید این کارکرد دری به سمت ناخودآگاه است و اجازه می دهد اطلاعات باارزش زیادی از ضمیر ناخودآگاه ما به قلمروی آگاهمان راه پیدا کند.

مهمتر از همه، کارکرد پست و غالب شخصیت ما «هسته» شخصیتی ما را شکل می دهند و بخش زیادی از هویت ما به آن ها اختصاص دارد. به عنوان مثال برای این که یک تیپ شخصیتی سالم حسی درونگرا (ISFJ یا ISTJ) باشید، باید ارتباط سالمی با کارکرد غالب حسی درون ریز و کارکرد پست شهودی برون ریز خود برقرار کنید. هیچ کدام از این دو را نباید سرکوب کنید یا نادیده بگیرید.

حالا که اطلاعات لازم را به دست آوردید، در ادامه می گوییم چرا هر تیپ احساس آسیب پذیری می کند و چطور باید با این حس کنار آید و احساس آرامش کند.

تیپ شخصیتی ENFP

  • کارکرد غالب: شهودی برون ریز (Ne)
  • کارکرد پست: حسی درون ریز (Si)

به عنوان یک تیپ ENFP، احتمالات و الگوها شما را به هیجان در می آورند. شما از ایده های سرگرم کننده لذت می برید و سوالات فرضی «چی می شد؟» را در ذهن می پرورانید. ایده پردازی برای شما راحت است. در دنیای اطراف شما چیزهای زیادی برای کاوش و کشف وجود دارد.

همانطور که مشغول ایده ها هستید، می توانید یک آینده کاملا جدید را تصور کنید. یک بعدازظهر جمعه کسل کننده به فرصتی برای یک ماجراجویی جدید تبدیل می شود. برای شما سخت نیست که خود را در جهان جدیدی تصور کنید که سرشار از پتانسیل و معنا است و چنین چیزی شما را به نوعی جذاب می کند و افراد را به سمتتان می کشاند.

چه چیزی باعث می شود آسیب پذیر باشید

کارکرد پست مقابل کارکرد غالب شهودی شما، حسی درون ریز (Si) است. تمرکز این کارکرد روی مقایسه تجربه های گذشته و پیدا کردن الگو در آن ها و توجه بسیار روی درک درونی از جهان بیرون است.

تیپ شخصیتی ENFP زمان استفاده از این کارکرد به یک درخت نگاه کرده و فکر می کند «آیا شاخه ها محکم هستند؟» «گونه و خانواده این درخت چیست؟» یا حتی «من یادم میاد زمانی که هفت سالم بود از درختی مشابه با این بالا رفتم.»

در حالی که ذهن شما همچنان ممکن است غرق در این افکار باشد (چون همچنان برای کارکرد حسی درون ریز ارزش قائل می شوید)، سریعا آن ها را با فرو رفتن در جهان جدیدی از احتمالات، جایگزین می کنید.

زمانی که در موقعیتی قرار دارید که افراد انتظار دارند اطلاعات حسی درون ریز زیادی به آن ها دهید، ممکن است احساس اضطراب و نگرانی کنید. ممکن است در اعتماد به اطلاعاتی که می دهید مشکل داشته باشید یا خشکتان بزند یا احساس ناخوشایندی کنید.

 از جمله چنین مواقعی باید موارد زیر را نام ببریم:

  • مجبور شدن به یادآوری جزیات خاص چیزی (یک متن، یک مقاله، یک پروژه کاری)
  • مجبور شدن به دنبال کردن یک دستورالعمل از قبل مشخص شده برای تکمیل یک وظیفه
  • ایجاد برنامه منظم روزانه (روتین) و پیوسته دنبال کردن آن 

با آن که کارکرد شهودی برون ریز دنبال ایده ها و احتمال های جدید است، کارکرد حسی درون ریز دنبال روتین و ثبات می گردد. بنابراین به عنوان یک ENFP ممکن است زمانی که بیش از حد طولانی در یک مکان ثابت بمانید، شروع به احساس بی قراری و اضطراب یا ناخوشایندی کنید.

ممکن است درون خود احساس کنید چیزی گم شده یا راکد و بی تحرک هستید.

پیدا کردن تعادل

برای ایجاد تعادل بین تنش کارکرد حسی و شهودی شما روشی وجود دارد. می توانید وقت خود را صرف فعالیت هایی کنید که به شما کمک کنند احساس آرامش کنید و از زمان حال لذت ببرید. ممکن است بخواهید شکرگزاری را تمرین کنید، زمانی را به مطالعه اختصاص دهید، یوگا انجام دهید یا فقط کاری نکنید.

همچنین می توانید از ثباتی که به همراه تسلط روی یک مهارت می آید، لذت ببرید. آلت موسیقی را که دوست دارید بردارید و به جزئیات آن دقت کنید. به عنوان مثال به حس کلیدهای پیانو روی سر انگشتان خود یا شدت تغییر صدا بسته به نحوه فشار دادن کلیدها، دقت کنید.

پیدا کردن چیزهای لذت بخش و آرامش بخش که بتوانید توسط آن ها جنبه حسی خود را تجربه کنید، کمک می کند در مواقعی که باید با این جنبه خود کنار بیایید، کمتر احساس آسیب پذیری کنید.

تیپ شخصیتی ESFP

  • کارکرد غالب: حسی برون ریز (Se)
  • کارکرد پست: شهودی درون ریز (Ni)

به عنوان یک شخصیت ESFP، شما جذب دنیای تجربه و غرق شدن مستقیم در اطراف می شوید. شما فرصت های اطراف خود را می بینید و برای حس چیزی جدید صبر نمی کنید. زندگی غنی و سرشار از چیزهایی است که بی صبرانه منتظر هستند از آن ها لذت ببرید.

شما فقط شام نمی پزید، بلکه در آشپزخانه می رقصید و در حالی که به آهنگ محبوب خود گوش می دهید، بوی دلنشین چیزی را که دارید می پزید به درون ریه فرو می برید.

فقط به سمت محیط کار رانندگی نمی کنید، بلکه با خودروی خود یکی می شوید، موسیقی دلخواه خود را می گذارید و با هیجان و صدای زیاد شروع به خواندن می کنید.

چه چیزی باعث می شود آسیب پذیر باشید

کارکرد پست مقابل کارکرد غالب حسی برون ریز (Se) شما، شهودی درون ریز (Ni) است. تمرکز این کارکرد روی پیدا کردن معنای عمیق تر در هر چیزی است. این کارکرد به جای مشاهده دنیای واقعی، به مفاهیم، ایده ها و تجلی ها توجه دارد.

تمرکز آن روی خیالبافی و تصور است تا به آگاهی برسد و چیزی را برای آینده متصور شود. تیپ شخصیتی ESFP زمان استفاده از این کارکرد و آماده کرد غذا می پرسد «معنای عمیق تر تغذیه چیست؟» «چطور انتخاب امروز من روی آینده تاثیر می گذارد؟»

با آن که ذهن شما ممکن است گاهی درگیر چنین افکاری شود، اکثر اوقات این افکار را کنار می زنید و در دنیای حال باقی می مانید و هماهنگی خود را با وقایع اطرافتان حفظ می کنید. زمانی که در موقعیتی هستید که انتظار می رود مانند یک شهودی درون ریز فکر کنید و استدلال داشته باشید، احساس خوبی به شما دست نمی دهد و خود را بیگانه می بینید.

ممکن است در پیدا کردن آن معنای عمیق تر به مشکل بر بخورید یا احساس کنید پاسخ صحیح را ندارید.

از جمله چنین مواقعی باید موارد زیر را نام ببریم:

  • مجبور شدن به از قبل برنامه ریزی کردن برای چیزی (مانند یک پروژه) و برای این که بدانید چطور این کار را انجام دهید، مجبور به پیش بینی نحوه پیش رفتن آن باشید. 
  • از شما سوال فلسفی پرسیده شود و فردی منتظر پاسخ باشد.
  • درگیر گفتگویی باشید که تمرکز اصلی آن روی ایده های انتزاعی و نظریه ها است تا داده ها و تجربه های دنیای واقعی

با آن که کارکرد حسی برون ریز دنبال تجربه های جدید و غرق شدن در فرصت ها است، کارکرد حسی درون ریز دنبال سکوت برای درک مفاهیم، معانی و اثرات ادامه دار یا تاثیر روی آینده است. بنابراین به عنوان یک ESFP زمانی که در شرایطی قرار می گیرید که مجبور هستید بدون تحرک بنشنید و عواملی که حواستان را نظر حسی پرت کنند کم باشند یا اصلا نباشند، احساس اضطراب و بی قراری می کنید.

ممکن است زمانی که برای مدیتیشن تلاش می کنید یا غرق در افکار خود می شوید، در ابتدا احساس ناخوشایندی کنید.

گرچه به مرور زمان ممکن است تا حدی نسبت به این موضوع احساس خوشایندی داشته باشید یا حتی حس عمیقی از رضایت را در آن پیدا کنید.

پیدا کردن تعادل

شما می توانید با استفاده از تمرین هایی که شما را جذب دنیای درونی افکارتان کنند، به ایجاد تعادل بین کارکرد غالب خود و کارکرد پست آن، کمک کنید. گرچه افراط نکنید! استفاده از کارکرد غالبتان برایتان خوب است.

اما روزانه 10 دقیقا را نیز عمدا به درون نگری و اندیشیدن اختصاص دهید، چون این کار هم نتیجه خوبی دارد. می توانید با کارهایی مانند نوشتن خاطرات یا گفتگو با خودتان در مورد ایده های گوناگون مانند عشق، مرگ، اندوه، لذت یا معنای زندگی شروع کنید.

همچنین می توانید شروع به کاوش در دنیای فلسفه، ادبیات، تاریخ یا موضوعات دیگری کنید که نیاز به توجه داخلی دارند. تمرین مراقبه و ژرف نگری نیز می تواند برای توسعه کارکرد شهودی درون ریز شما مفید باشد. ممکن است پس از مقداری تمرین و بررسی متوجه شوید با این جنبه از خودتان احساس راحتی بیشتری می کنید.

تیپ شخصیتی ENTP

  • کارکرد غالب: شهودی برون ریز (Ne)
  • کارکرد پست: حسی درون ریز (Si)

به عنوان یک شخصیت ENTP مجبور به بررسی ایده ها، نظریه ها و احتمال هایی هستید که می توانند رخ دهند. شما در حضور سایرین شکوفا می شوید، ایده ها را تبادل کرده و الگوها یا شیوه های جدید نگریستن به چیزها را کشف می کنید.

ذات شما به ماجراجویی علاقه دارد و از به چالش کشیدن مفاهیم از قبل تصور شده، بحث و صحبت در مورد نتایج گوناگون و آموزش دادن یافته های خود به سایرین، لذت می برید.

جهان کاوش، بررسی و کشف در قلب شما زنده است. با آن که از تجربه مکان های جدید لذت می برید، زمانی که ایده جدیدی در ذهنتان جرقه می زند که برایتان جالب است، هیجان بیشتری خواهید داشت. هر چیزی که حس کنجکاوی و شگفتی به شما دهد، احتمالا شما را جذب خود خواهد کرد.

چه چیزی باعث می شود آسیب پذیر باشید

کارکرد پست مقابل کارکرد غالب شهودی برون ریز شما، حسی درون ریز (Si) است. تمرکز کارکرد حسی درون ریز به جای احتمالات فرضی، روی جزئیاتی است که یک معنای درونی دارند. این کارکرد انرژی می برد، کامل است، جزئیات را تایید می کند، جزئیات را توضیح می دهد و دنبال ثبات است.

زمانی که کارکرد حسی درون ریز مورد استفاده قرار می گیرد، می پرسد که «تجربه من چه چیزی را به من یاد داده است؟» «چه چیزی قابل اثبات، امتحان شده و واقعی است؟» «چه جزئیات مشخصی را می توانم به یاد آورم؟»

با آن که افراد با تیپ شخصیتی ENTP همچنان برای این اطلاعات ارزش قائل می شوند، اما با این حال بی قرار هستند تا به جای آن تمرکز خود را روی جهان احتمالات جدید و مفاهیم در حال تکامل بگذارند.

آن ها ممکن است در موقعیت هایی که باعث شود از کارکرد حسی درون ریز خود استفاده کنند، احساس آسیب پذیری یا اضطراب کنند.

از جمله چنین مواقعی باید موارد زیر را نام ببریم:

  • مجبور شدن به یادآوری داده های زیاد از یک صفحه گسترده مانند اکسل (شاید زمان محاسبه مالیات)
  • مجبور شدن به پیروی مرحله به مرحله یک برنامه با جزئیات که باید همه چیز را به صورت مشخص به یاد آورند.
  • مجبور شدن به پیروی متعدد و تکراری از یک فرآیند
  • مورد پرسش قرار گرفتن در مورد جزئیات یک حادثه، تعامل یا گزارش در گذشته

با آن که کارکرد شهودی برون ریز دنبال ایده های نظری جدید و محک زدن احتمالات است، کارکرد حسی درون ریز فرد را درگیر تجربه ها و خاطرات قدیم می کند. این کارکرد تشنه ثبات، قابل پیش بینی بودن و روتین است.

بنابراین به عنوان یک ENTP ممکن است در موقعیت هایی که قابل پیش بینی یا دارای روتین هستند یا جای کمی برای خلاقیت شهودی یا قانون شکنی دارند، احساس بی قراری و ناراحتی کنید.

پیدا کردن تعادل

کلید پیدا کردن تعادل بین کارکرد شهودی برون ریز غالب شما و کارکرد حسی درون ریز پست آن، ایجاد یک برنامه روزانه یا روتینی است که شما را درگیر دنیای واقعی یا خاطراتتان کند. این کار می تواند به معنای هر روز نوشتن در مورد خاطره محبوبتان در گذشته باشد.

می تواند به معنای رفتن به محیط آزاد و ایستادن در یک محل و واقعا حس کردن جاذبه زمین زیر پاهایتان و باد در اطراف بدنتان باشد. همچنین می توانید برنامه ای را انتخاب کنید که زندگی تان را ساده تر کند و هر روز آن را دنبال کنید (مانند تمرین یک زبان جدید در مسیر به سمت محیط کار یا پاک کردن میز خود پس از مسواک زدن).

با انجام منظم چنین فعالیت هایی می توانید با آسیب پذیری خود آشتی کنید و زمانی که در موقعیت هایی قرار گرفتید که نیاز به استفاده از کارکرد حسی درون ریز دارند، کمتر احساس آسیب پذیری کنید.


شخصیت شناسی توسعه فردی خودشناسی


برای ثبت نظر بایستی ابتدا وارد شوید.