چه چیزهایی باعث می شوند که هر تیپ شخصیتی مایرز بریگز احساس آسیب پذیری کند؟ - قسمت سوم (تیپ های ESTJ، INFP، ISFP، و INTP)

1401/10/06 8:03 PM - یک سال قبل


در مطلب قبل بررسی کردیم چه چیزهایی به تیپ های ESTP، ENFJ، ENTJ، و ESFJ حس آسیب پذیری می دهند. در این مطلب چند تیپ دیگر را بررسی می کنیم. پس تا انتها همراه ما باشید.

قبل از شروع اگر از تیپ شخصیتی خود مطمئن نیستید، می توانید در آزمون مایرز بریگز تست و تایپ شرکت کنید که کامل ترین تست شخصیت شناسی MBTI است.

تیپ شخصیتی ESTJ

  • کارکرد غالب: تفکری برون ریز (Te)
  • کارکرد پست: احساسی درون ریز (Fi)

به عنوان یک فرد با تیپ ESTJ، شما زمانی که برنامه و هدف مشخصی برای دستیابی داشته باشید، بیشتر از هر وقت دیگری احساس اطمینان می کنید. شما از سخت کوشی یا قبول مسئولیت ترسی ندارید و همیشه آماده قبول یک چالش هستید.

تمرکز اصلی شما کسب این اطمینان است که وظایف کامل شوند و همه اطلاعات لازم برای دستیابی به اهداف خود را به موثرترین شکل ممکن، داشته باشند. 

چه چیزی باعث می شود آسیب پذیر باشید

کارکرد پست شما در مقابل جنبه تفکری تان، احساسی درون ریز است. همه چیز این کارکرد مربوط به این می شود که خود را با یک کد فردی از ارزش ها و معانی، همگام کنید. این کارکرد در مورد درک نه تنها چیزهایی است که به آن ها باور دارید، بلکه چرا این باور وجود دارد و داشتن زندگی که منعکس کننده این باورها باشد.

این کارکرد چنین سوال هایی می پرسد «آیا این احساس از نظر من درست است؟» «آیا احساس من با اعمالم همسو است؟» «چه چیزی به طور کلی برای من اهمیت دارد؟»

با آن که برای کارکرد احساسی درون ریز خود ارزش قائل می شوید، اما همچنین زمان مجبور شدن به استفاده از آن در بین عموم احساس ناراحتی می کنید. ممکن است احساس ناخوشایندی داشته باشید یا برخلاف همیشه احساس توانمندی نکنید.

از جمله چنین مواقعی باید موارد زیر را نام ببریم:

  • بیان احساسات عمیق فردی خود در حضور جمع
  • گریستن یا احساسی شدن در جلوی فردی دیگر
  • تسلی دادن به فردی که از نظر احساسی آشفته است.
  • مجبور شدن به معذرت خواهی برای بی تفاوت و بی احساس بودن
  • از بین رفتن سردی احساسی تان و بعدا حس کنید که بیش از حد از نظر احساسی عریان شده اید.

با آن که تمرکز کارکرد احساسی درون ریز روی ارزش های فردیتان و معنادار بودن آن ها برای شما است، جنبه تفکری شما به واقعی بودن چیزی یا استفاده از آن برای دستیابی به اهدافتان توجه دارد.

به همین علت موقعیت هایی که یک هدف مشخص ندارند، می توانند برایتان بیگانه یا ناراحت کننده باشند. ممکن است در شرایط احساسی یا مواقع که در آن افراد اطلاعات بسیار شخصی را فاش می کنند، احساس آشفتگی کنید.

با وجود این، همچنان برای کارکرد احساسی درون ریز خود ارزش قائل می شوید و می توانید زمان استفاده سالم از آن، به حس رضایت عمیقی برسید.

پیدا کردن تعادل

برای شما به عنوان یک فرد، داشتن تیپ تفکری ارزشمند و الزامی است. اما فراموش نکنید که برای جنبه احساسی خود نیز وقت بگذارید. نیازی نیست با نشان دادن زیاد احساساتتان شروع کنید یا عمیقا در آن ها فرو بروید.

اندک اندک شروع کنید. به عنوان مثال وقت بگذارید و در مورد چیزهایی که بیشتر برایتان اهمیت دارند، بنویسید. یا فعالیتی را امتحان کنید که شما را ملزم به شنیدن و همدردی کند، مانند ارتباط با فردی نزدیک به خودتان و گوش دادن به حرف های او در مورد زندگی اش.

شما می توانید با تماشای فیلم های الهام بخش یا مطالعه داستان هایی که از نظر احساسی شما را تحریک کنند، با این بخش از خودتان نیز ارتباط برقرار کنید. انجام این کارها می تواند یک راه ساده و با فشار اندک برای تقویت کارکرد احساسی درون ریزتان باشد و به ارزش ها و روابطی فکر کنید که بیشتر از همه برای شما به عنوان یک فرد اهمیت دارند.

تیپ شخصیتی INFP

  • کارکرد غالب: احساسی درون ریز (Fi)
  • کارکرد پست: تفکری برون ریز (Te)

به عنوان یک شخصیت INFP، استعداد شما شفاف سازی ارزش هایتان، جستجو برای معنی و تعقیب رشد فردی و تمامیت است. شما از بررسی احتمالات، تصور ایده های غنی و پتانسیل ها و شناسایی باورهایی که بیشتر از همه برایتان عزیز هستند و دفاع از آن ها، لذت می برید.

برای شما زندگی به معنای دستیابی به یک هدف مادی نیست و بیشتر به معنای داشتن یک تجربه معنابخش و اصیل است که حس رضایت را برایتان به همراه آورد.

چه چیزی باعث می شود آسیب پذیر باشید

کارکرد پست شما تفکری برون ریز است که کمک می کند داده ها را بی طرفانه و جدا بررسی کنید و به افکار خود به شکل ساختارها و سیستم های واضح، نظم دهید. این کارکرد چنین سوال هایی می پرسد «برای رسیدن به فلان هدف به چه مراحلی نیاز است؟» «چطور می توانم برای کارآیی بهتر، افراد یا اهداف را نظم بدهم؟» یا «چه چیزی بدون توجه به احساسی فردی که دارم، بیشتر از هر چیزی منطقی است؟»

با آن که یقینا برای این سوال ها و این نوع تفکر ارزش قائل می شوید، اما میل دارید بیشتر به نقطه قوت طبیعی خود توجه کنید که کارکرد احساسی درون ریزتان است. موقعیت هایی که باعث شوند در بین عموم از کارکرد تفکری برون ریز خود استفاده کنید، حس آسیب پذیری و اضطراب به شما می دهند.

از جمله چنین مواقعی باید موارد زیر را نام ببریم:

  • نظم بخشیدن به گروهی از افراد برای انجام یک وظیفه در یک مدت زمان مشخص
  • مدیریت منابع و مسئولیت پذیری برای آن ها
  • مجبور شدن به نقد کردن عملکرد یک فرد
  • تنظیم و اجرای قوانین و دستور العمل های ثابت

با آن که تمرکز کارکرد تفکری برون ریز روی مدیریت منابع و نظم بخشیدن به جهان اطراف فرد برای حمایت از افراد به شکل غیرشخصی است، کارکرد احساسی درون ریز (کارکرد غالب شما) به آشنا کردن شما با مجموعه ارزش های درونی تان توجه دارد.

نظم بخشیدن و ساختاربندی جهان بیرونی می تواند مانند یک وظیفه خسته کننده به نظر برسد و این وظیفه ممکن است با خود شکست و سوء تفاهم بالقوه زیادی را به همراه آورد. شما در انتقاد از عملکرد یک نفر یا این که به او بگویید چطور کارها را انجام دهد، احساس بد یا ناخوشایندی کنید.

کارکرد احساسی درون ریز می خواهد تمام افراد فضایی برای خود داشته باشند، بنابراین به عنوان یک INFP احساس می کنید این موضوع در تضاد با نظم بخشیدن محیطتان براساس قوانین و مقررات غیرشخصی است.

پیدا کردن تعادل

با آن که در جهان احساسات بهترین عملکرد را دارید، اما همچنان دوست دارید در دنیای تفکری نیز بدرخشید. شما ایده سریعا کامل کردن چک لیستی از کارها و داشتن یک فضای منظم را دوست دارید اما نمی خواهید ارزش های خود را به خطر بیاندازید و از مرزکشی های دیگران عبور کنید.

برای پیدا کردن تعادل بین این دو، تعیین اهداف کوچک قابل دستیابی که بتوانید در یک حالت ذهنی آرام آن ها را تمرین کنید، مفید می تواند باشد. به عنوان مثال می توانید یک برنامه منظم 30 دقیقه ای قبل از خواب داشته باشید که در راستای اهداف فردی تان باشد.

این روتین می تواند شامل یک مدیتیشن 5 دقیقه ای، یک دوش 10 دقیقه ای و 15 دقیقه مطالعه و ریلکس کردن باشد. چند روز این برنامه را امتحان کنید و ببینید چه احساسی دارید!

انجام این کار یک روش است تا توسط بتوانید کارکرد تفکری برون ریز خود را با سرگرمی ها و ارزش های فردی تان ترکیب کنید.

یک راه دیگر برای استفاده از کارکرد تفکری برون ریز، تمرین «اگر اینطور باشد، آنطور می شود»، است. برای انجام این تمرین می توانید با انتخاب چیزی شروع کنید که دوست دارید. به عنوان مثال «من می خواهم 100 میلیون تومان پس انداز داشته باشم.»

سپس از خود بپرسید اگر به این مقدار پس انداز برسید، چه چیزی را برای خودتان خواهید خرید. این کار را ادامه دهید تا موانع و خواسته های ساده خود را شناسایی کنید. شما می توانید این کار را برای پیش بینی نتیجه یک عمل و ساده کردن زندگی خود و نظم بخشیدن بهتر به آن، انجام دهید.

تیپ شخصیتی ISFP

  • کارکرد غالب: احساسی درون ریز (Fi)
  • کارکرد پست: تفکری برون ریز (Te)

به عنوان یک شخصیت ISFP، طبیعتا به داشتن یک زندگی معنادار و تجربه غنی علاقه دارید. شما باورها و امیال مشخصی دارید که وجودتان را به حرکت در می آورند و دوست ندارید مقید به ساختارها یا قوانین و ضرب العجل های خشک شوید.

با آن که ممکن است در نگاه اول مرموز به نظر برسید، اما یک دنیای عاطفی درونی و باور باشکوه دارید. زندگی که هماهنگ با ارزش هایتان باشد، بیشتر از هر چیزی برایتان اهمیت دارد.

چه چیزی باعث می شود آسیب پذیر باشید

کارکرد پست شما تفکری برون ریز است که کمک می کند با از بیرون نگریستن به یک موقعیت، دید بی طرفانه و غیرشخصی به آن داشته باشید. کارکرد تفکری برون ریز به نظم بخشیدن جهان و اجرای دستورالعمل ها و قوانین توجه دارد تا همه چیز تا جای ممکن موثر پیش بروند.

این کارکرد چنین سوال هایی می پرسد «موثرترین راه برای انجام این وظیفه چیست؟» یا «چطور می توانم برای رسیدن به اهداف تیم، وظایفی را برای هر فرد مشخص کنم؟»

موقعیت هایی که در آن مجبور به استفاده از کارکرد تفکری برون ریز خود شوید، برایتان سخت است و احساس آسیب پذیری می کنید.

از جمله چنین مواقعی باید موارد زیر را نام ببریم:

  • مجبور شدن به نظم بخشیدن به گروهی از افراد برای انجام یک وظیفه سر موقع
  • مدیریت منابع و مواد خام در یک فضای کاری
  • انتقاد از یک نفر
  • مجبور شدن به متقاعد کردن منطقی یک نفر

با آن که توجه کارکرد تفکری برون ریز روی نظم منطقی، عیب یابی و بی طرفی است، کارکرد احساسی درون ریز (کارکرد غالب شما) روی همسو بودن رفتار و اعمالتان با مجموعه ارزش های فردی تان تمرکز دارد.

نظم بخشیدن به افراد یا منابع می تواند برای شما خسته کننده و آزاردهنده باشد. شما نسبت به انتقاد کردن از عملکرد یک فرد یا این که بگویید به افراد چطور کارها را انجام می دهند، احساس ناراحتی کنید.

کارکرد احساسی درون ریز می خواهد همه برای خودشان آزاد باشند، بنابراین به عنوان یک ISFP برایتان عجیب است که محیط خود را براساس قوانین و مقررات استاندارد نظم ببخشید.

پیدا کردن تعادل

برای این که بین جنبه احساسی و تفکری خود تعادل پیدا کنید، در طول روز لحظات اندکی را به نظم بخشیدن به یک برنامه روتین موثر اختصاص دهید. می توانید 10 دقیقه را صرف مراقبه کنید و در صبح خاطراتتان را بنویسید یا با رسیدن به محیط کار ابتدا خسته کننده ترین وظیفه خود را انجام دهید تا بتوانید از آن خلاص شوید و با داشتن حس موفقیت، روز را پیش ببرید.

زمانی که باید تصمیم بگیرید، می توانید لحظه ای به اولویت های خود فکر کنید. برای دستیابی به موقع تر به این اولویت ها چه مراحلی وجود دارد؟ برای حفظ انعطاف پذیری خود، در این حین که به چیزی که نیاز دارید برسید، چه درس هایی را باید یاد بگیرید؟

در نهایت با درک نقاط قوت و ضعف تیپ خود می توانید یاد بگیرید از مهارت هایتان برای عبور قدرتمند و دقیق از ناشناخته ها و عدم قطعیت های زندگی، استفاده کنید. زمانی که از آسیب پذیری های خود آگاهی کامل داشته باشید، می توانید فعالانه گام هایی بردارید تا در زندگی موفق و متعادل تر شوید.

تیپ شخصیتی INTP

  • کارکرد غالب: تفکری درون ریز (Ti)
  • کارکرد پست: احساسی برون ریز (Fe)

به عنوان یک شخصیت INTP، درک اصول نحوه انجام کارها، شما را به صورت ذاتی شگفت زده می کند. شما عاشق بررسی ایده ها، محک زدن نظریه ها و تجربه ناشناخته ها هستید.

شما فردی پر انرژی، کنجکاو و با ذهنیت مستقل هستید که این ویژگی ها اجازه می دهند خلاقانه فکر کرده و عمل کنید. افراد اغلب تکیه به استفاده از مهارت های تحلیلی و صبر شما در عیب یابی دارند.

چه چیزی باعث می شود آسیب پذیر باشید

کارکرد پست شما احساسی برون ریز است. این کارکرد روی نحوه برقراری ارتباط شما با سایرین تمرکز دارد. این کارکرد می خواهد همدردی و درک نشان دهد، احساسات شما را بدون مشکل بیان کرده و مطابق با صلاح سایرین عمل کند.

موقعیت هایی که باعث شوند از کارکرد احساسی برون ریز خود استفاده کنید می توانند سخت باشند و به شما احساس آسیب پذیری یا مطمئن نبودن از خودتان، بدهند. زمان برخورد با یک مشکل فنی ممکن است احساس کنجکاوی و اطمینان کنید.

اما زمان سر و کله زدن با یک مشکل بین فردی که نیاز به آگاهی از روابط فردی و درایت زیاد دارد، ممکن است نسبت به توانایی خود شک داشته باشید و احساس ناراحتی کنید.

از جمله چنین مواقعی باید موارد زیر را نام ببریم:

  • سعی کردن برای حمایت عاطفی از دیگری
  • بیان احساسات خود در لحظه
  • قرارگیری در یک محیط احساسی
  • مجبور شدن به برقراری ارتباط سریع با فردی دیگر
  • باز کردن یک هدیه، زمانی که همه نظاره گر واکنشتان هستند.

با آن که کارکرد احساسی برون ریز با ارتباط بین فردی و احساسات قوی عاطفی انرژی پیدا می کند، اما شما با تعقیب کشف های ذهنی پرانرژی تر هستید.

شما همچنین از روابط عاطفی غنی لذت می برید اما طول می کشد تا به اندازه کافی احساس کنید که با سایرین شفاف هستید و آن ها را می پذیرید. در مواقعی که به کشف نظریه ها، بحث در مورد ایده ها یا بررسی چیزی از یک دیدگاه فنی کم توجه می شود یا اصلا نمی شود، احساس بی حوصلی یا ناراحتی می کنید.

پیدا کردن تعادل

برای این که بین جنبه تفکری و احساسی خود تعادل پیدا کنید، مهم است کارهایی را انجام دهید که بیش از حد خسته کننده و سخت نیستند. می توانید با هفته ای یک مرتبه دعوت یک دوست به کافی شاپ یا هر روز بعد از ناهار پیامک دادن به فردی که برایتان مهم است، شروع کنید.

گاهی وقتی که کسل هستید، می توانید به تماشای افراد بنشینید و تعامل هایی را که بین افراد گوناگون می بینید بررسی کنید. همچنین می تواند مفید باشد که احساسات خود را به یک شکل خارجی، بررسی کنید.

به عنوان مثال احساسات خود را روی کاغذ بنویسید یا در مورد آن ها با یکی از دوستان نزدیکتان صحبت کنید. انجام این کار می تواند کمک کند احساسات درونی خود را شناسایی کنید و فضایی برای رسیدگی به آن ها داشته باشید.

با شناسایی آسیب پذیری های تیپ خود و فعالانه گام برداشتن به سمت تعادل می توانید فضایی را برای خود ایجاد کنید که در آن بتوانید از نظر تفکری و همچنین احساسی، احساس رضایت کنید.


mbti (ام بی تی آی) شخصیت شناسی توسعه فردی مدیریت استعداد خودشناسی


برای ثبت نظر بایستی ابتدا وارد شوید.