1402/04/02 7:27 PM - یک سال قبل
آیا بعضی از تیپ های شخصیتی در سیستم مایرز بریگز از سایرین بدجنس تر هستند؟ آیا بعضی از آن ها به لطف کارکردهای شناختی خود، رفتار خوبتری دارند؟ برخلاف تصور برخی افراد باید به این حقیقت اشاره کنیم که هیچ تیپ شخصیتی بهتر یا بدتر وجود ندارد و هیچ تیپی در مقایسه با تیپ های دیگر، اصول اخلاقی را کمتر یا بیشتر رعایت نمی کند.
بدون تردید افراد بدجنس و افراد مهربان وجود دارند ولی چیزی به اسم تیپ شخصیتی بدجنس یا مهربان نداریم. تعدادی از تیپ ها ممکن است به صورت کلیشه ای از سایرین خوبتر به نظر برسند اما تست ام بی تی آی اطلاعات خاصی در مورد اصول اخلاقی افراد به ما نمی دهد.
این تست شخصیت شناسی تنها اطلاعاتی را در اختیار ما می گذارد که مغزمان آن ها را در اولویت قرار می دهد و کاری که هر فرد با این اطلاعات انجام می دهد، متفاوت با دیگری است.
لغت انگلیسی mean برای هر فرد می تواند معانی مختلفی داشته باشد. اما سایت vocabulary.com آن را این چنین معنی کرده است: «رفتاری که بخشنده نبودن فرد را نشان دهد.» سایت Merriam-Webster نیز در تعریف این لغت گفته است «نداشتن شرف یا آبرو» یا «رفتاری که خودخواهی یا بدطینتی واقعی فرد را نشان دهد.»
گفتن این جمله که تیپ های خاصی به صورت طبیعی از سایرین بدجنس تر هستند، اشاره می کند که بعضی از تیپ های شخصیتی با توجه به فرآیندهای ذهنی درونی و ذاتی خود، کمتر بخشنده، نامهربان تر و فاقد شرف و آبرو هستند.
اگر محتوایی را پیدا کردید که قصد داشته باشد تعدادی از تیپ های شخصیتی را نسبت به سایرین پایبندتر به اصول اخلاقی یا بی قید و بندتر معرفی کند، تنها باعث بدنامی تئوری مایرز بریگز می شود. در واقع همه ما ممکن است گاهی در زندگی بدجنس باشیم اما به همان شکل محتمل است که رفتار مهربانانه و شریفی از خود نشان دهیم.
با این حال در این مطلب بررسی کنیم که چطور هر تیپ شخصیتی در تست خودشناسی MBTI، می تواند نسبت به افراد دیگر بدجنس باشد. مجددا دقت کنید منظور ما این نیست که هر فرد به علت تیپ شخصیتی خود به صورت خودکار چنین رفتاری نشان می دهد.
بلکه می گوییم که این نوع رفتار در نسخه نابالغ تیپ های مختلف بروز پیدا خواهد کرد. همچنین منظورمان این است که هر تیپ می تواند بدجنس باشد اما آن ها چنین رفتاری را از طریق فرآیندهای ذهنی که به طور طبیعی استفاده می کنند، نشان می دهند. به عبارت دیگر هیچ تیپ مهربان تر، بدجنس تر، بهتر یا بدتر وجود ندارد. پس تا انتها همراه ما بمانید.
اما قبل از شروع اگر از تیپ شخصیتی خود مطمئن نیستید می توانید در تست ام بی تی آی تست و تایپ شرکت کرده و گزارش کامل آن را نیز دریافت کنید.
افراد با تیپ شخصیتی ENFP، یقینا جزو اولین تیپ هایی نیستند که زمان شنیدن کلمه بدجنس، به فکر آن ها بیافتید. این افراد سرشار از بینش و انرژی هستند و به سایرین کمک می کنند بهترین خود باشند و ایده ها و احتمال های جدید را مورد بررسی قرار می دهند.
اما مانند هر فرد دیگر، حتی ENFPها می توانند یک شخصیت بدجنس داشته باشند که زمانی که استرس دارند، ناسالم یا نابالغ هستند، نمایان می شود. این افراد یک کارکرد ذهنی به اسم احساسی درون ریز یا به طور خلاصه «Fi» دارند.
تمرکز این کارکرد روی ارزیابی ارزش های فرد و تعقیب آن چه است که فرد در زندگی ارزشمند می داند. این کارکرد چنین سوال هایی می پرسد «انگیزه هایم چه چیزی به من می گویند؟» یا «در درون خود چه چیزی را درست حس می کنم؟»
کارکرد احساسی درون ریز در بهترین حالت ENFPها را به افرادی صادق و هدفمند تبدیل می کند. در طرف مقابل در بدترین حالت باعث می شود که آن ها رفتاری خودخواهانه از خود نشان دهند. یعنی خواسته ها و احساسات خود را نسبت به رفاه سایرین، در اولویت بگذارند.
تیپ شخصیتی ENFP در بدترین حالت خود ممکن است ارزش ها و احساساتش را در اولویت قرار دهد، در حالی که به صورت همزمان ارزش ها و احساسات سایرین را تحقیر کند.
چنین رفتاری در یک ENFP معمولی بسیار به ندرت دیده می شود اما ممکن است در روزهای بعد او یا به ویژه در بین ENFPهای نابالغ، بروز پیدا کند.
یک روش دیگر که افراد با تیپ شخصیتی ENFP می توانند بدجنسی خود را نشان دهند، نادیده گرفتن مسئولیت ها است. انگیزه آن ها در زندگی بررسی احتمال ها و ایده های متعدد است اما گاهی می توانند به قدری جذب یک ایده یا فرصت جدید شوند که سایر پروژه ها را ناتمام ول کنند.
آن ها همچنین ممکن است در برابر تعهدها یا وظایف روزانه مقاومت نشان دهند و چیزی جدید و هیجان انگیز را دنبال کنند. چنین رفتاری حتی می تواند به شدت نادیده گرفتن فرزندان باشد، چون فرد در تعقیب یک احتمال جدید است. اگر بخواهیم مثال دیگری بزنیم، این تیپ ممکن است بی خیال مساله بی خطری مانند نخ دندان کشیدن شود، چون کسل کننده است و کارهای بهتر دیگری برای انجام وجود دارد.
1) اگر چنین شخصیتی دارید، مهم است که برای جنبه های برونگرا و درونگرای تیپ شخصیتی خود وقت بگذارید. زمانی را به برقراری ارتباط اجتماعی، ایده پردازی و طوفان ذهنی و درست کردن چیزی با سایرین اختصاص دهید. اما همچنین زمانی را به خودتان برای یادگیری و به درون نگریستن، در نظر بگیرید.
هنگامی که برای برقراری ارتباط با سایرین وقت بگذارید و در همان حین به خودآگاهی بیشتری برسید، به فردی بالغ تر و متعادل تر تبدیل می شوید. نتیجه آن داشتن یک سبک زندگی هدفمندتر است.
2) به عنوان یک ENFP، طبیعی است که به سمت احتمال ها و ایده های متعدد و متفاوت جذب شوید. اما قبل از آن که به طرف یک پروژه دیگر بروید از خود بپرسید «در پایان روز چه احساس خوبی در این مورد دارم؟»
همچنین می توانید نگاهی به مسئولیت هایتان یا افرادی بیاندازید که به شما تکیه دارند و از خودتان بپرسید تصمیمی که قصد دارید بگیرید، باعث می شود در دل احساس خوبی نسبت به آن داشته باشید یا نه. به قلب خود مراجعه کنید و مطمئن شوید در راستای ارزش هایتان تصمیم می گیرید.
3) اکثر افراد با تیپ شخصیتی ENFP، ذهنی باز و رفتاری غیرقضاوتی دارند اما اگر شما یک ENFP ناسالم باشید، می توانید سریعا سایرین را قضاوت کنید. به ویژه اگر سایرین ارزش هایی متفاوت با ارزش های شما داشته باشند.
کتاب هایی در مورد افراد مختلف و شرایط زندگی که داشته اند بخوانید، با گروه متفاوتی از افراد با سبک زندگی مختلف ارتباط برقرار کنید و به یادگیری تجربه های متفاوت انسانی ادامه دهید. هرچه بیشتر بدانید و درک کنید، کمتر احتمال دارد که سایرین را مورد قضاوت سخت قرار دهید.
افراد با تیپ شخصیت ENTP اغلب دوست داشتنی هستند، گرچه به نوعی وکیل مدافعان شیطان بدون فکر نیز محسوب می شوند. آن ها خلاقیت و انگیزه را به جمع می آورند که می تواند ارزشمند باشد اما از طرفی همچنین یک نوع بدجنسی خاص دارند که در لحظات غیربالغانه زندگی آن ها بروز پیدا می کند.
انگیزه ENTPها در زندگی بررسی ایده ها و احتمال های جدید است. آن ها یک نیاز بی قرار به تجربه، نوآوری و خلق دارند. اما بدن آن ها نمی تواند خود را با هزاران ایده ای وفق دهد که در هر لحظه از زندگی به ذهنشان دائما خطور پیدا می کند.
به همین علت آن ها اغلب پروژه ها را نیمه تمام رها می کنند یا از یک ایده به ایده دیگر می روند. گاهی آن ها از افراد برای الهام بخشی خود استفاده می کنند. یعنی به کمک سایرین انرژی خود را مجددا به دست می آورند و سپس زمانی که اوضاع خودکار شد یا به زحمت کمتری نیاز داشت، آن ها را رها می کنند.
آن ها همچنین ممکن است زمانی که در تعقیب ایده های جدید هستند، مسئولیت ها را نادیده بگیرند. این نادیده گرفتن می تواند به کوچکی فراموش کردن درست کردن شام باشد، چون درگیر کار شده اند یا حتی به بزرگی نادیده گرفتن کودکانشان، در حالی که در تعقیب یک کسب و کار جدید هستند.
افراد با تیپ شخصیتی ENTP همچنین می توانند با حرف های خود طعنه بزنند، با این فرض که سایرین می توانند زمانی که گفتن جوک پسندیده نیست، آن را تحمل کنند. حرف هایی که در ابتدا در تلاش برای شوخی گفته می شوند، گاهی می توانند آسیب زننده باشند.
این افراد دوست دارند سایرین را به واکنش وا دارند و زمانی که در وضعیت ناسالم خود هستند، ممکن است با مسخره کردن افراد به شکل آزاردهنده ای، آن ها را وادار به واکنش کنند. زمانی که احساسات افراد جریحه دار شود، تیپ شخصیتی ENTP ممکن است با بهتر و بالاتر نشان دادن خود آن را نادیده بگیرد، با این فرض که فرد دیگر بیش از حد حساس یا بیش از حد زودرنج است.
1) زمانی که وسوسه می شوید از یک پروژه به پروژه دیگر بروید، کمی مکث کنید و به اوضاع از دیدگاه منطقی بنگرید. شما به عنوان یک ENTP، هوش زیاد و توانایی بالایی برای درک منطقی شرایط دارید. اما گاهی عطشتان برای تازگی می تواند شما را از آن چه که منطقی است، دور نگه دارد.
از خود بپرسید آیا واقعا منطقی است که یک پروژه را ناتمام رها کنید؟ آیا در حال مدیریت مسئولیت های خود هستید یا حواستان به یک ایده جدید و تازه پرت شده است؟ مکث کردن را هر زمان که وسوسه شدید چیزی را ناتمام ول کنید یا بی خیال یک مسئولیت شوید، تمرین کنید.
از خودتان واقعا بپرسید «آیا به این روش به بهترین شکل از وقتم استفاده می کنم؟ آیا من به اصول و ارزش های خودم خیانت نمی کنم؟»
2) گاهی وادار کردن سایرین به نشان دادن واکنش می تواند جالب باشد. گاهی ممکن است وسوسه شوید یک جمله هوشمندانه و طعنه آمیز بگویید که فقط کمی و بدون آسیب زدن، طرف مقابل را اذیت کنید. به همین دلیل مهم است از خودتان بپرسید ایا حرفتان به طرف مقابل آسیب می زند یا نه.
آیا جمله شما حقیقت دارد؟ از روی مهربانی است؟ کمکی می کند؟ شوخی باید افراد را در کنار یکدیگر جمع کند یا برای خندیدن به چیزهایی باشد که همه ما انجام می دهیم یا می توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم و نباید از روی بدجنسی باشد. در مورد مخاطبان خود و احساسات آن ها فکر کنید.
3) شما پوست کلفتی دارید و گاهی می توانید با اذیت کردن و طعنه های سایرین کنار آیید. به سادگی می توان هر فردی را که با ما فرق دارد، بسیار حساس یا بسیار زودرنج بدانیم. اما در حقیقت، هر فردی حساسیت های مخصوص به خود را دارد.
مهم است به یاد داشته باشید که افراد نیازها و مرزکشی های عاطفی متفاوتی دارند. آگاهی از نیازها و مرزکشی های سایرین به شما کمک خواهد کرد روابط بهتری را شکل دهید و یک محیط صمیمی تر به وجود آورد. معنای این حرف این نیست که نمی توانید سرگرم شوید، اذیت کنید یا بخندید، بلکه باید قبل از شوخی با یک نفر، او را بشناسید.
از طرفی فرض نکنید که فردی که نسبت به جملات و شوخی های شما حساسیت نشان می دهد، بیش از حد زودرنج است. تمام ما شخصیت های متفاوتی داریم. قبل از آن که با فردی آشنا شوید، او میلیون ها تجربه و داستان در زندگی خود داشته است که حساسیت هایش را شکل داده اند. شما ممکن است داستان کامل زندگی یک فرد را ندانید.
اکثر افراد با تیپ شخصیتی INFP را به سختی می توان تصور کرد که به صورت ذاتی «بدجنس» باشند. آن ها افرادی با قوه تخیل بالا، لحن آرام و یکی از احساسی ترین تیپ های شخصیتی مایرز بریگز هستند. اما حتی این تیپ یک جنبه شخصیتی غیرمهربان دارد، به ویژه اگر در حالت نابالغ خود باشد یا استرس زیادی تجربه کند.
INFPها یک کارکرد ذهنی به اسم احساسی درون ریز دارند. تمرکز این کارکرد شناختی روی ارزیابی ارزش های شخصی، احساسات شخصی و باورهای عمیقا درونی فردی است.
این کارکرد در بهترین حالت خود به INFPها این حس را می دهد که باورهای عمیق، هدف و اصالت دارند. در بدترین حالت خود نیز باعث می شود که INFPهای غیرسالم جذب خود شوند، بیش از حد حساس باشند و احساس برتری اخلاقی کنند.
زمانی که این افراد در وضعیت نابالغ خود قرار دارند، فرض می کنند که نسبت به هر چیزی برتر هستند. یعنی باور دارند که سایرین به علت داشتن ارزش های متفاوت، در جایگاه اخلاقی پایین تری قرار دارند. این موضوع می تواند شبیه به این باشد که آن ها بخواهند برتری خود را نشان دهند یا بدون داشتن اطلاعات یا درک زیاد از یک موضوع، قضاوت کنند.
به عنوان مثال، یک فرد با شخصیت INFP نابالغ ممکن است به افرادی که باورهای مذهبی یا نظرهای سیاسی مخالف دارند، با یک دیدگاه سیاه و سفید نگاه کند و در همین حین دیدگاه متفاوتش نسبت به باورهای سیاسی یا نظرهای مذهبی خود را حفظ کند.
آن ها ممکن است یک نفر را تنها به این دلیل که با یک موضوع مخالفت خود را نشان می دهد، متهم به داشتن باورهای غیراخلاقی یا اهداف مریض کنند. اما INFPهای سالم با شهود خود ارتباط برقرار می کنند که باعث می شود ذهنیت بازتری داشته باشند.
این موضوع به آن ها کمک می کند به احتمال هایی فکر کنند که باعث می شوند افراد رفتار خاصی را نشان دهند. این کارکرد می تواند تخیل آن ها برانگیزد و بنابراین ذهنشان را با همدلی و درک این موضوع که افراد می توانند ارزش هایی متفاوت با ما داشته باشند، پر کند.
افراد با تیپ شخصیتی INFP همچنین می توانند زمانی که در موقعیت بدی قرار دارند، حرف های بدجنسانه بزنند. آن ها زمانی که بیش از حد استرس دارند، به شکل غیرقابل تعریفی انتقاد کرده و عیوب رفتارها، منطق یا ارزش های سایرین را گوشزد می کنند.
معمولا چنین رفتاری برای یک INFP که استرس دارد، گیج کننده و آشفته کننده است. چون آن ها معمولا به این شکل نیستند و در چنین مواقعی احساس سردرگمی و نداشتن کنترل می کنند.
1) بهترین راه برای این که سالم باشید این است که مطمئن شوید تمام جوانب تیپ شخصیتی خود را پرورش می دهید. مدت زمان زیادی را به تنهایی بگذرانید اما همچنین برای برقراری ارتباط با افراد گوناگون زمان اختصاص دهید.
در مورد افراد از سایر نقاط جهان کتاب بخوانید یا افرادی که دیدگاه هایی متفاوت با شما دارند. هرچه درک بیشتری از افراد گوناگون به دست آورید، بیشتر با اشخاص با دیدگاه های متفاوت همدلی می کنید. شما به فردی بالغ تر، با قدرت درک بیشتر و با دیدگاه گسترده تر تبدیل می شوید.
2) اگر در زندگی استرس بسیار زیادی را تجربه می کنید، مدت زمانی را به بررسی این موضوع اختصاص دهید که انرژی خود را صرف چه چیزی می کنید. آیا چیزی است که بتوانید آن را تغییر دهید یا عوض کنید؟ آیا به طریقی می توانید روز خود را تغییر دهید تا جا برای فعالیت هایی باز شود که به شما آرامش می دهند؟ توصیه می کنیم نگاهی به مطلب بررسی رفتار هر 9 تیپ اینیاگرام در دوران رشد و استرس بیاندازید.
3) زمانی که احساس می کنید در حال قضاوت یا توهین به فرد دیگری هستید، کمی از ماجرا فاصله بگیرید. پس از آن بدن خود را آرام کنید، عمیقا نفس بکشید و تمام درون خود را به آرامش دعوت کنید. اگر احساس می کنید این فرد به عنوان یک دوست یا عضو خانواده ارزشمند است، سعی کنید از خود بپرسید چه تجربه هایی در زندگی داشته که باعث شده است چنین باور خاصی داشته باشد.
از خود بپرسید آیا انگیزه های او برای آسیب زدن بوده اند یا این کار را بدون آن که بخواهند، انجام داده اند. آسیب زدن عمدی به افراد باید متوقف شده یا اجتناب شود اما اگر نیت کسی برای آسیب زدن نیست، سعی کنید از روی کنجکاوی سوال هایی بپرسید یا توضیح دهید چرا نظر متفاوتی دارید. مهم است به یاد داشته باشید که هر دو می توانید باورهای عمیق و محکمی داشته و فردی با ذهن باز باشید.
افراد با تیپ شخصیتی INTP، مردمی تحلیلگر و ساکت هستند و بسیاری از آن ها دوست ندارند چیزی بگویند یا کاری کنند که دیگران را آزرده یا ناراحت کند. برای افراد با این تیپ برخورد با فردی که به علت توهین آن ها یا آزارشان مورد آسیب احساسی قرار گرفته، معمولا آشفته کننده است.
بنابراین آن ها سعی می کنند تا جای ممکن از این موضوع فاصله بگیرند و باعث ناراحتی فردی نشوند. اما حتی آن ها می توانند گاهی کمی بدجنسی از خود نشان دهند.
این افراد زمانی که در حالت نابالغ خود قرار دارند، ممکن است اجازه دهند هوش تیزی که دارند کمی بیش از حد برنده عمل کند. آن ها اغلب می توانند چیزی را در تلاش برای بامزه بودن بگویند اما سایرین آن را به عنوان یک انتقاد یا توهین برداشت کنند.
این نوع بدجنسی معمولا از روی عمد نیست اما چون INTPهای بدون تعادل نزاکت اجتماعی ندارند، ممکن است از تاثیر حرف های خود تا زمانی که بیش از حد دیر نشده، باخبر نشوند. آن ها همچنین می توانند زمانی که در وضعیت ناسالم خود قرار دارند، افرادی مغرور باشند یا برتری خود را به رخ بکشند.
این تیپ شخصیتی تمایل به استدلال منطقی و تحلیل دارد و می خواهد به عمق نظریه های گوناگون برسد تا حقیقت یا معنای آن ها را پیدا کند. زمانی که آن ها سعی می کنند علایق خود را توضیح دهند یا در مورد نظریه های گوناگون فرضیه سازی کنند، برای سایرین سخت است که با آن ها همگام شوند.
زمانی که آن ها در یک مکان ناسالم قرار دارند، سایرین را افرادی با هوش کمتر می دانند و به این حقیقت احترام نمی گذارند که افراد دیگر تا این حد طولانی نمی توانند در مورد یک نظریه مشابه بحث کنند و ممکن است به یک توضیح خطی تر از یک ایده نیاز داشته باشند.
مورد دیگر این که افراد با تیپ شخصیتی INTP میل دارند خود را در دنیای درونشان محصور کرده و برقراری ارتباط با سایرین و صحبت با آن ها را فراموش کنند. آن ها ممکن است بیش از حد روی حل مشکلات خود و بررسی ایده ها تمرکز کنند که یادشان بروند آن چه می گویند یا انجام می دهند، ممکن است روی سایرین تاثیر بگذارد.
در نتیجه، آن ها ممکن است گاهی نسبت به نیازهای افراد اطراف خود بی تفاوت باشند یا خودمحور به نظر برسند. چنین رفتاری می تواند به عنوان مثال نادیده گرفتن وظایف خود به عنوان والد یا نادیده گرفتن مسئولیت ها و تعهدها باشد، چون دنیای درون ذهن آن ها بیشتر از هر چیز دیگری شگفت انگیز است.
این رفتار همچنین می تواند شبیه به قطع ارتباط با سایرین باشد، چون آن ها نمی خواهند با جهان آشفته احساسات یا نیازهای بین فردی، سر و کار داشته باشند.
1) زمانی که ایده ها و افکارتان را برای فردی شرح می دهید، به خود یادآوری کنید که آن ها ممکن است تازه با این همه اطلاعات آشنا شده باشند. سعی کنید از اصطلاحات فنی و سخت استفاده نکنید و به ترتیب نظریه های خود را توضیح دهید.
اگر فردی گیج شود، فرض نکنید که علت آن احمق بودنش است. شما در بهترین حالت خود، این پتانسیل را دارید که یک معلم تاثیرگذار برای آشنایی افراد با ایده های جدید باشید. بسیاری از INTPها معلم ها و اساتید بزرگی می شوند که علت آن توانایی است که در بررسی ایده های جدید و توضیح آن ها دارند.
اما شما در بدترین حالت خود ممکن است از اصطلاحات سخت و موضوعات بسیار پیچیده استفاده کنید تا افراد نتوانند گفته های شما را پیگیری کنند و بفهمند.
2) زمانی را به احترام گذاشتن به احساسات سایرین اختصاص دهید. به افرادی که برایتان اهمیت دارند سر بزنید، بپرسید چکار می کنند و واقعا به حرف هایشان گوش کنید. به روابط خود نگاهی بیاندازید و ببینید آیا نیازهای عاطفی وجود دارد که باید به آن ها رسیدگی کنید.
به صحبت های فرزندان خود در مورد روزشان قبل از این که بخوابند، گوش کنید، با شریک زندگی خود صحبت کنید و ببینید برای رفع یک مشکل نیاز به کمک خاصی دارد یا نه یا نامه یا یک پیامک به یکی از اعضای خانواده خود بفرستید و بگویید چقدر برایتان مهم است.
3) مطمئن شوید که برای پرورش جنبه برونگرا و درونگرای تیپ شخصیتی خود به اندازه کافی وقت می گذارید. شما نیاز دارید مدت زمان زیادی تنها باشید تا دوباره احساسی انرژی کرده و ایده های جدید را بررسی کنید. اما همچنین باید زمانی برای محک زدن ایده های خود در دنیای واقعی، ایده پردازی با سایرین و ایجاد ارتباط های معنادار، در نظر بگیرید.
اگر بیش از حد تنها باشید یا بیش از حد وقت با سایرین بگذرانید، به یک حالت بی تعادلی و ناسالم می رسید.