1402/04/15 5:12 PM - یک سال قبل
در مطلب قبل بررسی کردیم تیپ های شخصیتی ESTP، ISFP، ISTP، ESTJ چطور بدجنسی خود را نشان می دهند. در ادامه تیپ های باقیمانده را بررسی خواهیم کرد. پس تا انتها همراه ما باشید.
اما قبل از شروع اگر از تیپ شخصیتی خود مطمئن نیستید می توانید در تست MBTI تست و تایپ شرکت کرده و گزارش کامل آن را نیز دریافت کنید.
افراد با تیپ شخصیتی ESTJ شخصیتی قاطع و فرمانده داشته و دوست دارند که پروژه ها، وظایف و رویه ها را برای تکمیل شدن کارها، نظم ببخشند. آن ها در بهترین حالت خود وظیفه شناس و قابل اعتماد هستند و برای جوامع خود فوق العاده مفید محسوب می شوند.
اما در بدترین حالتشان می توانند بدجنسی را از خود نشان دهند که ترسناک است! زمانی که ESTJها در حالت تعادل خود قرار ندارند، می توانند وقت زیادی را صرف تمرکز روی خروجی کار و بهره وری کنند که نتیجه آن نادیده گرفتن عنصر انسانی در یک موقعیت است.
آن ها می توانند به افرادی بی احساس نسبت به سایرین تبدیل شوند، به آن ها زور بگویند یا بیش از حد از آن ها انتقاد کنند. افراد با تیپ ESTJ در چنین مواقعی اصلا شنوندگان خوبی نیستند و زمانی که فردی با آن ها صحبت می کند، به ساعت خود نگاه کرده یا حتی ممکن است چشمانشان را گرد کنند.
صبور نبودن این افراد می تواند باعث شود سایرین احساس حقارت و بی ارزشی کنند اما ESTJها ممکن است متوجه نباشند که در نگاه سایرین چطور به نظر می رسند.
ESTJهای نابالغ می توانند به ارزش های سایرین احترام بگذارند، مگر این که آن ارزش ها در راستای ارزش های خودشان نباشد. آن ها ممکن است به نظر برسد برتری خود را به رخ می کشند، رفتاری تهاجمی دارند، بیش از حد برای دیدگاه ها و تجربه های خود ارزش قائل می شوند و تجربه های سایرین را بی ارزش می شمارند.
آن ها ممکن است متوجه نقص دیدگاه های خود نشوند، چون یک ارزش بیش از حد از نظر احساسی برایشان عزیز است. ESTJها تحت استرس می توانند شدیدا با سایرین بداخلاقی کنند. افراد با این تیپ شخصیتی بسیار سخت کوش هستند، بنابراین زمانی که احساس می کنند زحمت هایشان مورد تحسین یا پاداش قرار نمی گیرد، ممکن است توی خودشان بروند و فوق العاده حساس شوند.
افراد با این تیپ شخصیتی بعدا ممکن است سر سایرین خراب شوند و آن ها را متهم به بی توجهی یا خودخواهی کنند.
1) حواستان به حالت چهره و زبان بدنتان باشد. زمانی که افراد با شما حرف می زنند، مطمئن شوید که توجهتان کاملا به آن ها است و در برابر وسوسه نگاه کردن به گوشی یا ساعت خود مقاومت کنید.
2) برای بهبود جنبه برونگرا و درونگرای شخصیت خود تلاش کنید. مدت زمانی را صرف وظایف گوناگون و تعامل با سایرین کنید اما همچنین برای درون نگری، مطالعه و برقراری ارتباط با احساسات شخصی خود، وقت بگذارید. زمانی را برای مراقبت از خود در نظر بگیرید تا ناگهان دچار حالت سرزنش کردن از سایرین و استرس نشوید.
3) در مورد افراد مختلف مطالعه کنید. انجام این کار می تواند کمک کند تا نسبت به افرادی که با شما فرق دارند، اعتقاداتشان با شما متفاوت است یا به شکلی عمل می کنند که با شما فرق دارد، همدلی بیشتری نشان دهید.
افراد با تیپ شخصیتی ISFJ، آرام و ملاحظه نگر بوده و به ندرت به شکل شدید یا تهاجم آمیزی، بدجنس می شوند. این افراد در بهترین حالت خود مشارکت کننده، ملاحظه نگر و واقع گرا هستند. اما در بدترین حالت خود می توانند به شکل غیرمنتظره ای، بدجنس و نامهربان باشند.
ISFJها مانند سایر تیپ های شخصیتی احساسی – قضاوتی تشنه تعامل های بدون مشکل و هماهنگ هستند. آن ها از اختلاف نفرت دارند و یک جو آرام و راحت را ترجیح می دهند. ISFJها زمانی که با مخالفت یا تنش روبرو می شوند، ممکن است بدون اعتراض چیزی را بپذیرند یا حتی از برخورد با مشکل خودداری کنند.
آن ها ممکن است خشم خود از سایرین را در دل نگه دارند و بعدا آن را سر سایرین خالی کنند. نتیجه این است که پشت سر افراد حرف می زنند و چیزهایی در مورد فرد دیگری می گویند که توانایی دفاع از خود را ندارد.
ISFJهای نابالغ می توانند در پذیرش تغییر مشکل داشته باشند. بنابراین آن ها در برابر ایده های جدید مقاومت نشان می دهند و از افرادی که با نظر آن ها در مورد «درست» بودن چیزی موافق نیستند، فوق العاده انتقاد کنند.
آن ها ممکن است خیلی ظریف و در قالب حرکات چشم یا شایعه پراکنی پشت سر یک نفر، قضاوت خود را نشان دهند. آن ها در ظاهر بسیار دوستانه و مودب به نظر می رسند اما بعضی مواقع می توانند بدون توضیح با کسی قطع ارتباط کنند یا بدون آن که روحش از آن خبر داشته باشد، از او بدگویی کنند.
ISFJها تحت استرس زیاد می توانند ذهنی متوهم داشته باشند و دائما به بلاهای احتمالی توجه کنند. آن ها در چنین شرایطی ممکن است به سایرین اعتماد نکنند، به آن ها مشکوک باشند و مضطرب به نظر برسند. همچنین ممکن است با پیوستن به گروه های خاص و کوچک، موسسات یا مقامات احساس آرامش کنند.
با آن که چنین رفتاری به خودی خود بدجنسی نیست اما می تواند باعث شود ISFJهای نابالغ رفتار بدجنسانه ای از خود نشان دهند، مانند داشتن ذهنیت ما در برابر آن ها، بدگویی در مورد افرادی که خارج از گروهشان قرار دارند یا فاصله گرفتن از افرادی که ارزش های متفاوتی دارند.
1) برای بررسی و درک دیدگاه های سایرین وقت بگذارید. تلاش کنید به دیدگاه های متفاوت گوش کرده و به آن ها دقت کنید، حتی اگر با باورهای شما کاملا در یک راستا نباشند. در مورد افراد با زندگی ها و دیدگاه های متفاوت با خود، مطالعه کنید.
در مورد افراد با تیپ های متفاوت فیلم ببینید و از طریق مستندها، موزه ها یا کلاس ها، فرهنگ های مختلف را بررسی کنید. هرچه بیشتر در مورد گوناگونی موجود در دنیا اطلاعات کسب کنید و از دیدگاه های مختلف باخبر شوید، کمتر بعید است که دیدگاهتان محدود یا بسته باشد.
2) برای ابراز خودتان به شکل مستقیم اما مهربانانه، تمرین کنید. صادقانه با افراد در مورد موضوعات سخت حرف بزنید اما سعی کنید این کار را به شکلی انجام دهید که جا برای درک هر دو طرف باقی بگذارد.
زمانی که با فردی بحث نمی کنید، در مورد مشکل، بدون حمله شخصی به طرف مقابل یا متهم کردن او به اشتباه کردن، حرف بزنید.
3) از نشان دادن واکنش نادرست زمانی که استرس دارید، خوددداری کنید و برای مراقبت از خود وقت بگذارید. بسیاری از ISFJها به قدری درگیر سایرین می شوند که این بین خود را از یاد می برند. زمانی را به استراحت و مراقبت از خود اختصاص دهید.
با شرکت در فعالیت هایی که از آن ها لذت ببرید مانند گوش دادن به موزیک، نوشتن دفتر خاطرات یا پیاده روی، فشار را به صورت منظم از روی دوش خود بردارید. انجام این کار می تواند به کاهش اضطراب شما کمک کند و باعث شود که با اطرافیان خود روابط مثبتتان را حفظ کنید.
افراد با تیپ شخصیتی ISTJ، وظیفه شناس و جزئیات گرا و تشنه ثبات و یکپارچگی هستند. انگیزه آن ها داشتن یک حس مسئولیت عمیق است و اغلب به راحتی می توانند درست و اشتباه بودن چیزی را حس کنند. آن ها در حالت معمولی یا سالم خود به نظر می رسند آرام، قابل اعتماد و آماده برای انجام کارها هستند حتی اگر این کار سخت باشند.
اما زمانی که این تیپ شخصیتی ناسالم یا بی تعادل است یا استرس دارد، می تواند به شکل غیرمنتظره ای بدجنسی خود را نشان دهد.
ISTJهای نامتعادل به قدری می توانند درگیر دنیای درونشان شوند که توجهشان از افراد و روابطی که اهمیت دارند، دور شود. آن ها می توانند در ناحیه امن خود گم شوند و از بیرون آمدن از آن خودداری کنند، با این احساس که افرادی که به آن ها نیاز دارند، مزاحمشان می شوند.
این نوع ISTJ می تواند عواطف سایرین و تاثیر خود روی آن احساسات را نادیده بگیرد. آن ها همچنین ممکن است در مقام دوست، والد یا شریک زندگی بی توجه باشند، چون می خواهند به سرگرمی ها و علایق خود برسند.
برای آن ها توجه به احساسات سایرین می تواند سخت باشد یا به سختی متوجه باشند که رفتارشان آزاردهنده یا از روی بی ملاحظگی است. ISTJهای دیگر بیش از حد به دنیای بیرون از خود توجه می کنند.
آن ها خسته هستند، بیش از حد کار می کنند و نمی توانند تنهایی را که شدیدا به آن نیاز دارند، داشته باشند. این ISTJها می توانند توجه خود را بیش از حد روی انجام کارها و دستیابی به اهداف بگذارند که توجهشان از نیازهای خود و سایرین دور شود.
آن ها می توانند به فردی زورگو، زیاده خواه، انتقادجو و سخت تبدیل شوند. اغلب افراد با این تیپ شخصیتی باور دارند که سایرین باید از قوانین شخصی آن ها در مورد زندگی پیروی کنند و در مورد نحوه انجام کارها سختگیری نشان می دهند.
نتیجه آن می تواند مدیریت خرد، کنترل رفتار یا نشان دادن خشم نامتعارف باشد.
1) درک کنید که دنیای بیرون و درون شما باید در تعادل قرار داشته باشد. مهم است که ISTJها مدت زمانی را صرف خود و علایقشان کنند و در همین حین همچنین متوجه نیازهای اطرافیانشان باشند. مهم است که این بین یک تعادل ایجاد کنید.
2) به سادگی این امکان وجود دارد که زمان انجام کارهای خود یا تعقیب سرگرمی هایتان، وارد یک منطقه امن شوید. ساعت ها خواهد گذاشت و شما بیشتر از جزئیات مربوط به سرگرمی تان لذت می برید. زمانی که متوجه چنین حالتی شدید و مدت زمانی گذشته است، کمی مکث کنید و افرادی را که دوست دارید در نظر بگیرید.
آیا باید از آن ها خبر بگیرید؟ آیا باید کمک خاصی کنید؟ آیا رهی وجود دارد که بتوانید به یک شکل احساسی نشان دهید که برای آن ها اهمیت قائل می شوید؟ انجام این کار می تواند به سادگی نوشت یک یادداشت «دوستت دارم» روی یک کاغذ یادداشت چسبناک و چسباندن آن روی آینه باشد یا به مهمی بیرون بردن فرزندتان به رستوران و صحبت در مورد زندگی.
3) زمانی که متوجه شدید نسبت به تجربه احساسی افراد بی تفاوت هستید، مکث کرده و همدلی با آن ها را تمرین کنید. به این همدلی به چشم یک ویژگی مهم از داشتن هوش عاطفی بالا نگاه کنید که می توانید به صورت بالقوه روی آن تسلط پیدا کنید.
حتی اگر نمی توانید احساسات افراد را درک کنید، سعی کنید تجربه های آن را تایید کنید و بپذیرید. نیازی نیست با احساسات آن ها موافق باشد اما باید این احساسات را به عنوان بخشی مهم از هویت آن ها قبول کنید.
می توانید به سادگی بگویید «من متوجه هستم که در حال حاضر خشم داری» یا حتی فقط «اوضاع باید برایت سخت باشد.» اگر فکر کنید که طرف مقابل دیدگاه متفاوتی می تواند داشته باشد، نظر خود را به شکلی بیان می کنید که برای نشان دادن برتری شما یا بی ارزش شماردن طرف مقابل نیست. گاهی می توانید محترمانه سوال هایی را بپرسید که موضوع را روشن کنند.