1403/06/14 7:14 PM - 3 ماه قبل
در قسمت اول با توجه به تیپ اینیاگرام خود به سمت کدام یک از هفت گناه کبیره کشیده می شوید، تیپ های 1 تا 3 اینیاگرام را بررسی کردیم. در این مقاله چند تیپ دیگر را توضیح خواهیم داد. پس همراهمان بمانید. قبل از شروع اگر هنوز از تیپ شخصیتی خود مطلع نیستید، می توانید در تست اینیاگرام تست و تایپ شرکت کنید و گزارش کامل آن را نیز دریافت کنید.
اگر مانند مترجم این مقاله تیپ چهار اینیاگرام هستید، احتمالا همیشه احساس کرده اید در زندگی شما چیزی گم است. ممکن است نگاهی به اطراف بیاندازید و احساس کنید همه متوجه همه چیز شده اند یا در هر صورت چیزی دارند که شما ندارید. شاید این چیز یک رابطه، دوستی، شغل، سرگرمی خلاقانه، امنیت مالی و هر چیز دیگری باشد. اما شما چی؟ اغلب احساس می کنید یک بیگانه اید. من شخصا احساس می کنم در سفری بی پایان به مکان هایی قرار دارم که در آنجا نمی گنجم، جایی که کسی من را درک نمی کنم و جایی که اگر کسی من را به اندازه کافی بشناسد، ممکن است خجالت بکشد یا از ترس فرار کند.
منظورم این است که شما احتمالا باحال تر، سرگرم کننده تر و جذاب تر هستید...اما صبر کنید، دارم حسادت می کنم. تیپ چهاری هایی مثل ما مستقیما به شرم خود نگاه می کنیم. چیزهایی که باعث می شوند متفاوت و عجیب باشیم. اکثر ما به شکل دردناکی از آنچه که باعث می شود ناکارآمد باشیم یا کمبود داشته باشیم، آگاهیم.
در نتیجه گناه کبیره ما حسادت است. خدای من چقدر خوب بود شبیه همسایه می بودم که گروه کاملی از دوستان دارد و لباس های قشنگ می پوشد و اندام عالی دارد! شرط می بندم که فوق العاده راضی و خوشحال است. خیلی خوب بود شبیه دوستم امین می بودم که رابطه عالی با آزاده دارد که او را کاملا درک می کند.
به عنوان یک تیپ چهاری، ما اغلب به افراد بابت تمام چیزهایی که از نظرمان خودمان کمبودشان را داریم، حسادت می کنیم. ما احساس می کنیم چیزی اساسی درون ما گم است و باید به هر بهایی آن را پیدا کنیم.
راهکار آرامش ذهنی است. اما چطور می توان به این احساس فوق العاده رسید؟ اولین نکته این است که صادق بودن را تمرین کنید. این تمرین شامل این می شود که درک کنید احساسات شما با واقعیت فرق دارند. درست است گاهی احساس ناکارآمدی می کنید، اما آیا حقیقت دارد؟ درست است همسایه شما به نظر می رسد که همه چیز را دارد، اما واقعا اینطور است؟ در حقیقت ما واقعا نمی دانیم.
همسایه ما ممکن است یک مشت دوست داشته باشد که چاپلوس باشند و تنها خودنمایی می کند، چون غذاهای عالی می پزد و می داند چطور مهمانی باشکوهی برگزار کند. اما او در پایان روز ممکن است احساس کند هیچکس واقعا او را نمی شناسد.
شاید دوست ما یعنی امین از اندوه رنج می برد، چون برادر خود را از دست داده است و نمی داند چطور درباره آن حرف بزند. احساسات ما ممکن است بگویند که وضعیت ما از سایرین بدتر است یا بیشتر از دیگران نقص داریم. اما در حقیقت همه مشکلاتی دارند و به طریقی احساس می کنند که «به اندازه کافی خوب نیستند.»
حقیقت این است که شاید، فقط شاید ما در حالت فعلی خود کافی هستیم. شاید ما مانند دیگران نفس می کشیم و واقعا بین ما تفاوتی نباشد. زمانی که احساس می کنید اسیر حسادت، مقایسه، مارپیچ خطرناک ناامیدی شده اید، مکث کنید و از خود بپرسید «آیا حقیقت را می دانم؟» اگر می توانید چند لحظه ای مدیتیشن کنید. نکته مهم این است که در بدن خود احساس آرامش کنید.
به عنوان یک تیپ چهاری خیلی راحت ممکن است اسیر ناامیدی، اندوه و بی ارزش شماردن خود شوید. به طبیعت بروید، به بافت گیاهان دقت کنید، بدن خود را احساس کنید، به نفس کشیدن خود، منظره ها، صداها، بافت ها و نسیم دقت کنید. به آنچه واقعیت دارد دقت کنید به جای احساسی که حتی بدون آنکه بخواهید، درون شما شکل گرفته است.
در چنین حالت آرام و خودآگاهی است که می توانید به راحتی به آرامشی که دوست دارید، برسید. برای فعالیت های آرامش بخشی که شما را به زندگی می آورند وقت بگذارید. برای فعالیت های خلاقانه ای که برای آن ها برنامه ریزی نکرده باشید، وقت بگذارید. به سایرین و خودتان بدون مقایسه کمک کنید.
اگر فرد عادی هستید، کلمه «طمع» را زیاد نمی شنوید. طمع در فرهنگ لغت به معنای عطش سیراب نشدنی برای ثروت و بدست آوردن است. در بعضی فرهنگ لغت ها هم نوشته شده است میل فوق العاده شدید برای بدست آوردن یا حفظ پول و متعلقات.
پس شاید افراد با تیپ پنج اینیاگرام را مانند پادشاهی تصور کنید که اطراف او را کوهی از طلا گرفته است. اگر از نظر شخصیتی تیپ پنجی هستید، طمع الزاما به معنای حرص داشتن برای ثروت یا طلا نیست. بلکه واقعا به این معناست که خودتان، وقتتان، فضایتان و منابعتان را به شدت برای خود حفظ می کنید.
شما دوست ندارید کسی مزاحمتان شود و خواسته ای داشته باشد. اگر در حال انجام یک پروژه هستید، خواه مطالعه، نوشتن یا فقط نشستن و فکر کردن باشد و فردی وارد اتاق شما شود، مانند خاری است که به ذهن شما فرو می رود. بسیاری از تیپ پنجی ها از دنیای بیرون فاصله می گیرند و همه چیز را در سکونتگاه خود حفظ می کنند.
شما ممکن است احساس کرده باشید که خودتان را از کمک های بیرونی، توجه و مراقبت یا منابع محروم کرده اید، چون نمی خواهید خارج از فضای خود برای چیزی انرژی بگذارید. مثلا من تیپ پنجی را می شناختم که به ندرت چیزی می خورد، چون نمی خواست به فروشگاه برود و با خریداران، لامپ ها و محرک های بیرونی مواجه شود.
شما ممکن است احساس کنید به اندازه کافی در خود توان ندارید که نیازهای بیرونی را برآورده کنید. افراد از نظر شما «انرژی می گیرند» و نگران هستید که اگر برایشان بیش از حد وقت بگذارید، تمام انرژی خود را هدر داده اید.
بنابراین طمعی که شما تجربه می کنید یک میل آشفته کننده برای فاصله گرفتن، محبوس کردن خود و فضا و منابعتان است تا دیگران انرژی شما را ندزدند. عیب آن چیست؟ در حین انجام آن ممکن است متوجه شوید که تنهایید، هیچ رابطه مفیدی ندارید و نسبت به دنیای بیرون تردید دارید و از آن می ترسید.
تیپ پنجی ها نبوغ بالایی دارد و احتمالا شما نیز این چنین باشید. اما ممکن است این ترس وجود داشته باشد که هرگز به اندازه کافی برای مقابله با دنیای بیرون دانش نداشته باشید. اضطراب درون شما تلنبار می شود، فاصله می گیرید و در درازمدت نتیجه آن انزوا، ترس و منفعل بودن است.
راهکار وابسته نبودن است. شاید بگویید من مشکلی ندارم، من به هیچ کسی وابسته نیستم! اما منظورمان از این کلمه چیز دیگری است. منظور ما این نیست که از مردم و تجربه های انسانی فاصله بگیرید. بلکه، می گویید نیاز به حفاظت از منابع خود را با چنین شدتی بی خیال شوید.
شما می توانید از وسایل، فضا و انرژی خود کاملا محافظت کنید و نگران باشید که تجربه های خارجی شما را کاملا از بین خواهند برد. اما واقعا اینطور نیست.
درست است شما ممکن است پس از چند ساعت بودن در اجتماع خسته شوید. اما به این معنا نیست که هرگز نباید بین مردم بروید. همچنین ممکن است با فردی آشنا شوید که می تواند رفیق خوبی تا آخر عمر برای شما باشد.
اگر بتوانید از شدت محافظت از فضا، انرژی و زمان خود بکاهید، متوجه خواهید شد که بسیار بخشنده، شایسته و قوی هستید. تجربه هایتان شما را نابود نخواهند کرد، بلکه در حقیقت کمک خواهند کرد با تمام چیزهای عالی که می توانید یاد بگیرید، در تماس باشید. رها کردن منابع خود را اندک اندک تمرین کنید و متوجه شوید که همچنان فراوان هستند.
تا حالا اسیر تصور بدترین سناریوهای ممکن شده اید، تنها به این دلیل که یک موضوع کوچک ظاهرا با زندگی شما همخوانی ندارد؟ ترس وارد می شود. دوست همیشگی تیپ ششی های معمولی. اگر تیپ 6 اینیاگرام هستید، برایتان سخت است در لحظه حال باشید.
به جای قدم زدن در طبیعت و لذت از خش و خش برگ ها زیر پای خود یا بوی نسیم پاییزی یا صدای پرندگان، با خودتان فکر می کنید «صدایی از بین بوته ها شنیدم. اگر فردی پشت درخت ها قایم شده باشد و بخواهد بیرون بپرد و من را خفه کند، چه کار باید کنم؟ آیا سلاحی همراه خودم دارم؟»
این افکار همیشه وجود دارد، مانند یک والد بیش از حد آویزان که سعی دارد با یادآوری اینکه اتفاقی ممکن است بیافتد، از شما محافظت کند. این اضطراب دائمی واقعا آزاردهنده است. اینطور نیست که نمی خواهید از پیاده روی خود لذت نبرید! فقط ترس شما اجازه نمی دهد در لحظه حال باشید، چون همیشه نسبت به خطرات بالقوه به شما هشدار می دهد و با خود فکر می کنید که «اگر این را نادیده بگیرم، این دفعه اتفاق بدی خواهد افتاد.»
بنابراین زندگی شما همیشه به حالت اضطراب و استرس طی خواهد شد. شما سعی می کنید در جامعه حامی پیدا کنید، مربیان شما را راهنمایی کنند، دوستی شکل دهید یا شاید خود را درگیر تجربه های خطرناک کنید تا بتوانید به خود ثابت کنید که می توانید از عهده آن بر آیید. اما این همه اضطراب خسته کننده است.
آرزو می کردید که می توانستید مانند افرادی باشند که آرام هستند و از لذت های کوچک زندگی لذت می برند. اما ممکن است احساس کنید که زمانی که تلاش می کنید اینطور باشید، ذهن شما پر از سناریوهای فاجعه آمیز می شود.
چه باور کنید یا نکنید، به عنوان فردی که دائما اضطراب او را تعقیب می کند، فضیلت شما واقعا شجاعت است. زمانی که بفهمید این قدرت را دارید که راهنمای خود باشید و می توانید رهبری زندگی خود را برعهده بگیرید، متوجه خواهید شد که در درون شما شجاعت قابل توجهی وجود دارد.
اما ما می دانیم که گفتن آن ساده است که بگوییم شجاع باش! بنابراین باید با قدم های کوچک شروع کنید. دفعه بعدی که احساس کردید باید کسی از شما حمایت کند، به درون خود نگاه کنید و به خود اطمینان دهید. ممکن است مسخره به نظر برسد اما این گفتگوهای مثبت با خود واقعا جواب می دهند.
در حقیقت طبق تحقیقی که در ایران سال 2020 انجام شد، مشخص شد که گفتگوهای مثبت با خود بر نحوه مقابله افراد با اضطراب طی دوران کرونا، اثر گذاشته است. افرادی که چنین رفتاری داشته اند، اضطراب کمتری را تجربه کرده اند و علائم اختلال وسواس فکری عملی در آن ها کمتر بوده است.
بنابراین گفتن جملات ظاهرا مسخره ای مانند «تو می توانی!» یا «مشکلی برات پیش نمیاد» یا «فقط نفس بکش»، «قوی قدرتمند هستی»، واقعا جواب می دهد. چون زمانی که این حرف ها را بلند بلند به خود بزنید، مغز شما آن را به شکلی پردازش می کند که انگار کسی دیگری آن ها را گفته است. از طرفی هرچه بیشتر به ذهن خود بگویید «توانایی آن را دارید»، بیشتر به آن ایمان می آورد.
اما فقط این نیست. تنفس عمیق را تمرین کنید. شگفت انگیز است که چقدر می توانیم با نحوه تنفس، استرس خود را کنترل کنیم. مرتبه بعدی که متوجه شدید آشفته شده اید یا در حال تصور بدترین سناریوها هستید، چشمان خود را ببندید، چند نفس عمیق و بزرگ بکشید و در حین دم تصور کنید که هوا پر از حباب های آرامش بخشی است که در بین تمام بدن شما شناورند.
هوا را بیرون دهید و تصور کنید که تمام استرس، نگرانی و تنشی را که با خود حمل می کردید، بیرون داده اید. زمانی که به این شکل نفس می کشید، بدن شما به ذهن شما می گوید که می تواند آرام بگیرد و آرامش داشته باشد. مشکلی پیش نخواهد آمد.
شاید به عنوان یک تیپ ششی فکر کنید که قرار نیست مشکل پیش نیاید. ممکن است فکر کنید نگران نبودن نشانه بی مسئولیتی است. اما در حقیقت شجاعت درون شما نسبت به رفیق اضطرابتان، دوست بسیار بهتری خواهد بود. قبول داریم اضطراب تلاش می کند از شما محافظت کند، اما شجاعت به طور کلی در این زمینه بهتر خواهد بود.