1403/06/15 3:09 PM - 3 ماه قبل
در قسمت دوم با توجه به تیپ اینیاگرام خود به سمت کدام یک از هفت گناه کبیره کشیده می شوید، تیپ های 4 تا 6 اینیاگرام را بررسی کردیم. در این مقاله تیپ های باقیمانده را توضیح خواهیم داد. پس همراهمان بمانید. قبل از شروع اگر هنوز از تیپ شخصیتی خود مطلع نیستید، می توانید در تست اینیاگرام تست و تایپ شرکت کنید و گزارش کامل آن را نیز دریافت کنید.
در لینک زیر نیز می توانید قسمت اول این مقاله را بخوانید:
به تیپ هفت اینیاگرام رسیدیم که تیپ سرگرم کننده است. همه می توانند روی این افراد برای داشتن اوقات خوش، استفاده از احتمال لحظات و داشتن دیدگاه مثبت در هر موقعیت بد حساب باز کنند. اما نکته اینجاست که زیر این همه ظاهر سرگرم کننده و سرخوش، این افراد به شکل سیری ناپذیری برای تجربه ها و لذت های جدید عطش دارند.
با آنکه ما اغلب با شنیدن کلمه شکم پرستی به غذا فکر می کنیم، اما برای این شخصیت ها به معنای پرکردن بیش از حد خود با سرگرمی، خرید، ماجراجویی، مهمانی، سفرهای ناگهانی یا هر چیزی است که الهام بخش و هیجان انگیز احساس شود.
از طرفی با آنکه چنین چیزهایی به خودی خود بد نیستند، اما زمانی که دائما این شخصیت ها را از قلب خود دور کنند، به یک اشتیاق شدید یا گناه تبدیل می شوند. تیپ هفتی ها در درون خود اضطراب و اندوهی دارند که می خواهند در نظر گرفته شود. اما به جای مواجه با چنین چیزهایی، آن ها دنبال حواس پرتی می گردند. «اگر من سرم گرم باشد، اندوه یا ترس را تجربه نمی کنم و اگر اندوه یا ترس یا احساس نکنم، پس شاد هستم. پس مشکلی ندارم.»
اما به مرور زمان چنین تفکری منجر به فرار کردن از واقعیت، پوچی و عطش بی پایان برای حواس پرتی می شود که هرگز به شکل واقعی ارضا نخواهد شد.
هوشیار بودن به معنای آرام گرفتن، نفس کشیدن و این است که به خودتان کمی مکث دهید. یعنی از چرخ و فلک هیجان جویی بیرون آیید و کاملا در لحظه حضور داشته باشید. در لحظات سکوت و آرامش، نگاهی به درون خود بیاندازید. دنبال چه چیزی می گردید؟ از چه چیزی سعی می کنید فرار کنید؟
نسبت به احساسات خود کنجکاو باشید. بسیاری از اوقات، تیپ هفتی ها احساسات خود را به صورت ناکامل پردازش می کنند. به جای آن اجازه دهید حوصله تان سر برود. به احساسات ناخوشایند خود دقت کنید و کنجکاوانه سوال هایی بپرسید تا ریشه آن ها را پیدا کنید.
زمانی که آرام گرفتید و کاملا احساسات خود را پردازش کردید، به بخش دیگری از کامل بودن و لذت خالصانه خواهید رسید. زمانی که به لذت و زیبایی لحظه حال به جای تصور ماجراجویی هیجان انگیز بعدی فکر کردید، آرامش درونی، رضایت بیشتر و لذت واقعی را تجربه خواهید کرد.
دائما حواس خود را پرت کردن لذت نیست. فرار کردن دیوانه وار از واقعیت لذت نیست. تنها راه تجربه لذت واقعی از طریق پردازش کاملا احساسات خود است و اینکه بیشتر با زیبایی، معنا و حتی اندوه هر لحظه در تماس باشید.
شهوت برای افراد با تیپ هشت اینیاگرام به معنای میل به شدت، کنترل و تجربه های قدرتمند است. به معنای عطش برای شدت بخشیدن و فراتر از انتظار پیش رفتن است. شما می توانید بگویید «اگر چیزی ارزش انجام دارد، ارزش بیش از حد انجام دادن را نیز دارد.»
به عنوان یک تیپ هشتی خودتان را تا مرز افراطی به چالش می کشید. شما می خواهید حس قدرت، کنترل و اشتیاق را داشته باشید. شما آزاردیده یا خشمگین نیستید. شما نه تنها وظایف خود را در اداره کامل انجام می دهید، بلکه رهبری یک تیم کامل را بر عهده دارید. شما نه تنها جذب فردی می شوید، بلکه برای او می سوزید.
این میل به شدت منجر به واکنش پذیری می شود. یعنی اینکه نیاز نباشد احساسات خود را کنترل کرده یا واکنش هایتان را مهار کنید، بلکه به قدرت و صدای خود شدت ببخشید. شما می خواهید افراد را از دایره امن خود خارج کنید تا بهترین خود باشند. شما می خواهید غیرممکن را انجام دهید، با وجود نداشتن شانس برای موفقیت، موفق شوید و رئیس باشید. هیچکس نمی تواند قدرتی بیشتر از شما داشته باشد، شما را فریب دهد یا در مقایسه با شما دست بالا را داشته باشید.
اما مشکل آن چیست؟ حقیقت این است که هرکدام از اشتیاق های ما، از ما در برابر چیزی محافظت می کنند. ما نمی خواهیم که بی دلیل این گناهان را داشته باشیم. برای شما میل به شدت یعنی از خودتان در مقابل فریب خوردن، بی انصافی و کنترلی که ممکن است به شما آسیب بزند، محافظت کنید.
مشکل اینجاست زمانی که اجازه می دهید این میل به شدت شما را آلوده کند، مردم را می ترسانید، به روابط آسیب می زنید یا انتقام جو یا بیش از حد پرخاشگر می شوید. افرادی که دوست دارید از شما می ترسند، به جای آنکه کنارتان احساس راحتی کنند. از طرفی جنبه مهربان و حمایت کننده شما ممکن است هرگز فرصت خودنمایی پیدا نکند.
راهکار معصومیت است. من می توانم ناراحتی و آرامش نداشتن شما را احساس کنم. معصومیت شاید به معنای خام بودن، آسیب پذیر بودن، رفتاری شبیه به بچه ها و در معرض خطر آسیب دیدن باشد. یعنی مخالف چیزهایی که برای آن ها تلاش می کنید. اما این نکته را فراموش نکنید که معصومیت، کنترل نکردن و آسیب پذیری به شجاعت، اشتیاق و قدرت نیاز دارند.
آسان نیست که سفره دل خود را باز کنید، چالش هایتان را در میان بگذارید، واکنش نشان ندهید و فضایی برای درک به وجود آورید. چنین چیزی به قدرت، اراده و شجاعت نیاز دارد و پاداش آن بسیار زیاد است.
زمانی که اجازه دهید آسیب پذیر و تحت کنترل نباشید، از سایرین دعوت می کنید که رفتار مشابهی داشته باشند. شما می توانید روابط عمیق و بر پایه اعتمادی را شکل دهید که افراد در آن از بودن اطراف شما احساس امنیت کنند. زمانی که نیاز به کنترل همه چیز و همه کس را رها کنید، جا برای ارتباط و صمیمیت واقعی باز خواهد شد.
نیازی نیست میل خود به شدت را بی خیال شوید، اما با استقبال از معصومیت و آسیب پذیری، چنین ویژگی هایی حتی قدرتمندتر و تاثیرگذارتر خواهند شد. بنابراین دفعه بعدی که حس کردید می خواهید بیش از حد انجام دهید یا همه چیز را بترکانید، مکث کنید. آنچه را که در لحظه حال اتفاق می افتد با تجربه قبلی که در آن آسیب دیده اید، مقایسه نکنید. از قضاوت یا انتظار بدترین رفتارها از افراد دست بکشید.
اگر در شرایطی قرار گرفتید که باید خودتان را ثابت کنید، قدرت بیش از حدی داشته باشید و دست بالا را نگه دارید، هرگز به ارتباط و صمیمیت واقعی دست پیدا نخواهید کرد. قبول داریم شاید کلیشه باشد، اما باید به احساسات خود توجه کنید. اگر آن را انجام ندهید، دائما بر اساس آن ها واکنش نشان می دهید اما با خشم فراوان و بدون کنترل.
آسیب پذیر بودن، کنترل نکردن و معصومیت به شما اجازه می دهد سایرین را به درون دنیای خود بیاورید. کمک می کند که تنها نباشید، بلکه با شما صمیمی باشند. نیازی نیست قلب خود را مخفی کنید، بلکه می توانید درخواست کمک کنید، به سایرین زمانی که ناامید هستید تکیه داشته باشید و صادقانه و خالصانه ارتباط برقرار کنید.
افراد با تیپ 9 اینیاگرام لطفا نگران نباشید. منظور ما این نیست که شما تنبل هستید. در حقیقت اکثر این شخصیت ها واقعا سخت کوشند. تنبلی در اینجا به معنای لم دادن روی مبل و خوردن چیپس و تماشای فیلم نیست. بلکه این تنبلی یعنی به خودتان و اتفاق های زندگیتان توجه نکنید. یعنی در تماس با خود نباشید و انرژی خود را صرف «حفظ آرامش» کنید تا اینکه از خودتان و گاهی آنچه به آن باور دارید، دفاع کنید.
مثلا ممکن است فردی با چنین تیپ شخصیتی سال های متوالی در یک رابطه سمی با فردی باشد که خیانتکار، خشمگین و از نظر احساسی سوءاستفاده کننده است. اما او هرگز با این فرد که به او آسیب می زند، مقابله نکند. او هرگز نمی گوید «من از این رفتار خوشم نمی آید و باید متوقف شود.»
حتی ممکن است خشم شریک زندگی او سر فرزندانش خالی شود و او باز هم چیزی نگوید. بلکه سعی کند همه چیز را آرام کند، به جنبه مثبت ماجرا تمرکز داشته باشد و زمانی که مشکلی پیش می آید خود را با نماز و دعاکردن سعی کند آرام کند. او هرگز بلند نمی شود و به شریک زندگی خود نمی گوید «از حدش عبور کردی.» مثالی که زدیم برای تیپ های ناسالم است. اگر یک تیپ معمولی هستید، تنبلی ممکن است به این شکل بروز پیدا کند که زمانی که همسر شما می پرسد شام چی درست کند، نگویید چه چیزی می خواهید.
ممکن است به معنای سرکوب کردن خشمتان و پرخاشگری منفعل باشد، به جای آنکه مستقیما با مشکل مقابله کنید. خشم برای شما ترسناک است. باعث می شود که تمام آرامش درون و بیرون شما از هم بپاشد و از بین برود.
خشم دشمن آنچه است که از آن می ترسید، یعنی نبود آرامش و هماهنگی. بنابراین به سایرین اجازه انتخاب می دهید. به این امید که اگر آن را انجام دهید، همه مشکلی نخواهند داشت و بنابراین شما مشکلی نخواهید داشت. شما زمانی که اتفاقی می افتد صدای خود را خفه می کنید، به جای مخالفت با سایرین.
مشکل آن اینجاست که نتیجه آن ممکن است نارضایتی، پوچی و این احساس باشد که کسی از شما قدردانی نمی کند یا دوستتان ندارد. چون شما خودتان را به اندازه کافی دوست ندارید تا حقی برای صحبت خود قائل شوید، اعتقاد دارید سایرین نمی توانند شما را دوست داشته باشند. چون خود واقعی شما را نمی شناسند.
تدبیر صحیح این است که هوشیار شوید و دست به عمل بزنید. خودتان را که نیازها، خواسته ها و آرزوهایی دارد نادیده نگیرید. از احساس نکردن خود واقعیتان دست بکشید. به این گفته Vironika Tugaleva (نویسنده و کوچ) دقت کنید:
«شما کسی که فکر می کنید نیستید. شما ترس هایتان، اندیشه هایتان یا بدنتان نیستید. شما ناامنی هایتان، شغل یا خاطراتتان نیستید. شما آنچه بابت آن انتقاد می شوید و بابت آن تحسین می شوید نیستید. شما مجموعه بی پایانی از پتانسیل ها هستید. شما همه چیزی هستید که تا حالا دیده شده است. خودتان را ارزان نفروشید.
هر غروب آفتاب، هر کوه، هر رودخانه، هر جمعیت پرشور، هر کنسرت، هر قطره از باران، آن شمایید. بنابراین بروید و خودتان را پیدا کنید. بروید قدرت، زیبایی، هدف خود را پیدا کنید. از درست کردن نقاب برای خود دست بکشید. از مخفی شدن دست بکشید. از دروغ گفتن به خودتان و اینکه اجازه دهید سایرین به شما دروغ بگویند دست بکشید. شما هیچ کمبودی جز آگاهی ندارید. همه چیزهایی که تا حالا می خواستید درونتان وجود دارد، منتظر توجه و وقت شما است.»
با بیرون آمدن از منطقه سکون، با گفتن حرف خود و پیدا کردن صدایتان، می توانید واقعا زنده، آگاه از خود و متصل به دنیا شوید. آرامش و هماهنگی واقعی این نیست که به نیازها و احساسات خود توجه نکنید، بلکه به معنای هوشیار کردن خودتان و داشتن روابط صادقانه و خالصانه است.
به جای آنکه دنبال حفظ وضعیت موجود به خاطر آرامش و صلح باشید، دست به عمل بزنید تا زندگی و خودی را که می خواهید، پرورش دهید. از صدای خود زمانی که فردی نسبت به شما مهربان نیست، استفاده کنید. بگویید «این رفتار از نظر من قابل قبول نیست.»
به جای آنکه غذایی بپزید که همه می خواهند، غذایی را که خودتان می خواهید بپزید. به جای آنکه سایرین تصمیم بگیرند که با زندگی خود چکار کنید، دست به عمل بزنید و زندگی را در پیش بگیرید که به عنوان یک انسان آن را می خواهید.
در ابتدا ممکن است سخت باشد. اما نفس عمیق بکشید و به خود بگویید که شایسته داشتن حق نظر دادن و شادی هستید و اجازه نخواهید داد که ترس از نبود آرامش مانع این شود که از خود و نیازهایتان دفاع نکنید. با روش های کوچک برای ابراز خودتان شروع کنید و سپس این موفقیت ها را ادامه دهید تا اینکه از دفاع از خود در تمام جوانب زندگیتان، احساس اطمینان کنید. در چنین شرایطی است که صلح و آرامش واقعی نمایان خواهد شد.