1397/08/29 3:38 PM - 6 سال قبل
اخیراً در بین جوامع منابع انسانی هوش هیجانی به موضوع داغی تبدیل شده است و از منظر ارزشی به آن نگاه کنیم، ظاهراً ویژگی است که هر کارمند عالی باید آن را داشته باشد. ولی شما چطور می توانید به هنگام استخدام فرد مورد نظر، هوش هیجانی در او را به خوبی بسنجید آن را مشخص کنید و ببینید که آیا توانایی های لازم را دارید یا خیر؟
جواب این است که این کار آسان نیست، مخصوصاً اگر از ابزار مناسبی استفاده نکنید. زیرا شما باید بدانید که هوش هیجانی چیست و کدام مولفه ها برای شغل مورد نظر شما حیاتی هستند. که در ادامه بتوانید آن را در افراد مورد سنجش دهید. اولین چالش در سنجش هوش هیجانی آن از همان ابتدا به ارائه یک تعریف کامل از هوش هیجانی (Emotional Intelligence) مربوط می شود. هوش هیجانی دو مدل اصلی دارد، یکی براساس توانایی و دیگری براساس ویژگی های شخصیتی. مدل توانایی ادعا می کند که قابلیت (توانایی) افراد در پردازش و اندیشیدن در مورد هیجانات فرق می کند و این توانایی را می توان از طریق رفتارهای سازشی مورد سنجش قرار داد. این رفتار شامل درک، استفاده، مشاهده و مدیریت عواطف شده و این مدل از طریق تکالیف حل مشکل براساس هیجانات سنجیده می شود.
در مقابل، مدل مبتنی بر ویژگی های شخصیتی، هوش هیجانی را از طریق توانایی های عاطفی درک شده از سوی خود فرد می سنجد. در آزمون های هوش هیجانی که از این مدل استفاده می کنند، افراد ملزم به این می شوند که در قبال سوالات نظرشان را در مورد رفتارها/شخصیت خود اعلام کنند، شبیه به تست های شخصیت شناسی که شخصیت افراد را می سنجند. هم چنین یک مدل "ترکیبی" سومی هم وجود دارد که در سال 1995 در کتاب دانیل گولمن به اسم هوش هیجانی مطرح شد که ترکیبی از مدل ویژگی های شخصیتی و توانایی است. با آن که هر مدل مزایا و معایبی دارد، در بین جوامع علمی هیچ توافق عمومی مبنی بر دقیق تر بودن هر کدام از آن ها به چشم نمی خورد.
امروزه تحقیقاتی در مورد هوش هیجانی (EI) در جریان است که آن را به عملکرد شغلی ربط می دهند. در تحلیل گسترده و متا آنالیزها در ده ها تحقیق در مورد هوش هیجانی و محیط کار نتیجه گیری شده که قطعاً بین این دو ارتباط مثبت وجود دارد. برای اطلاعات بیشتر می توانید از مقالات منتشر شده در مجلات مختلف که در گوگل اسکولار ایندکس شده اند رجوع کنید. مقاله ای در سال 2019 با عنوان Relationship between Ability-Based Emotional Intelligence, Cognitive Intelligence, and Job Performance منتشر شد که نشان می داد که هوش هیجانی بر عملکرد تاثیر دارد و توانایی های شناختی نیز می توانند به عنوان تعدیل گر در این رابطه باعث افزایش بهره وری کارمندان گردد.
این گفته به معنای این اینست که هوش هیجانی در محیط کار ارزشی بسیار زیادی دارد. اکثر چیزی که ما از هوش هیجانی درک می کنیم در واقع می تواند با دیگر روش های ارزشیابی جا افتاده تر هم پوشانی کند. به عنوان مثال، بعضی از شواهد نشان می دهند که هوش هیجانی ممکن است در ارتباط با بعضی از ویژگی های شخصیتی قرار گیرد که معمولاً در تست های شخصیت شناسی سنجیده می شوند، از جمله سازگاری و استقبال از تجربه، گرچه وسعت این روابط از تحقیقی به تحقیق دیگر فرق می کند. علاوه بر این، هوش هیجانی نشان داده شده است که به شکل مثبتی با توانایی شناختی در ارتباط قرار می گیرد که نشان می دهد بعضی از بخش های هوش هیجانی ممکن است در هوش لحاظ شود.
حالا این سوالات مطرح می شود که چطور می توانید به شیوه ای هوش هیجانی را بسنجیم که عملکرد شغلی را پیش بینی کند؟ چه روابطی بین توانایی شناختی و هوش هیجانی وجود دارد؟ چه روابطی بین شخصیت و هوش هیجانی وجود دارد؟
به نظر ما هوش هیجانی حوزه بسیار هیجان انگیزی برای تحقیق در حوزه منابع انسانی است. با آن که کارهای بسیار شگفت انگیزی در خصوص آشکار سازی رابطه بین هوش هیجانی و عملکرد در محیط کار انجام شده است. اما جا دارد به آن بیشتر پرداخته شود.
بنابراین برای اهداف استخدام ممکن است آزمون هوش هیجانی یکی از انتخاب های خوب شما باشد، راه هایی هم وجود دارد که شما می توانید هوش هیجانی را از طریق دیگر عوامل پیش بینی کننده تخمین بزنید.