1402/04/17 1:00 PM - یک سال قبل
افراد با عملکرد مغز چپ قوی ( چپ مغزی ) معمولاً عملکرد تحصیلی خوبی دارند اما ممکن است از نظر اجتماعی و ارتباطات چالش هایی داشته باشند.
مغز ما از دو طرف یا نیمکره تشکیل شده است. افرادی که نیمکره چپ آن ها بسیار فعال باشد یا به اصطلاح چپ مغز افراطی باشند معمولاً دارای چالش‌های ارتباطی، تحصیلی، اجتماعی یا سایر مشکلات می شوند، این چالش ها زمانی زیاد می شود که عمدتاً از یک سمت مغز استفاده میشود. این امر باعث می شود یک طرف مغز قوی تر شود، در حالی که طرف دیگر کندتر رشد می کند و ضعیف تر می شود.
نیمکره چپ مغز یادگیری و پردازش اطلاعات را کنترل می کند. افرادی که عملکردهای قوی تری در سمت چپ مغز دارند، در تفکرشان تحلیلگرتر هستند و معمولاً عملکرد تحصیلی خوبی دارند. آنها ممکن است توانایی زیادی در به خاطر سپردن مقادیر زیادی از داده ها داشته باشند، دایره لغات زیادی داشته باشند و جزئی گرا باشند.
اگر کنترل زندگی شما در دست نیمکره چپ باشد، ویژگی‌های خاصی را از خود نشان می‌دهید. به عنوان مثال، این افراد ممکن است برای انجام امور خود از روال خاصی پیروی کنند و تغییر در آن را نپذیرند، مانند خوردن غذاهای مشابه برای صبحانه، ناهار و شام. افراد چپ مغز دوست دارند برای هر چیزی دستورالعمل داشته باشند و تمایل دارند دستورالعمل ها را به خوبی دنبال کنند.
یکی از قابل توجه ترین ویژگی های مغز چپ، محل زندگی مرتب است. این رفتار می تواند در خانه مفید باشد، اما همه جا این طور نیست. افراد چپ مغز احساساتی نیستند و بیشتر بر اساس منطق تصمیم گیری می کنند. آنها به تفکر منطقی تمایل دارند و ممکن است اغلب دوست داشته باشند زمانی را به تنهایی بگذرانند.
افرادی که چپ مغز هستند به دلیل منطق گرایی خود در مدرسه و محل کار مورد ستایش قرار می گیرند. زیرا بر اساس پژوهش هایی که شده است نشان می دهد که جامعه امروز مخصوصا مدارس معمولاً به کودکان چپ مغز بها می دهند، زیرا بیشتر کلاس ها به مهارت های تحلیلی خوبی نیاز دارند. کودکان با مغز چپ قوی و مغز راست کمتر بالغ، ممکن است در این زمینه ها برتر باشند:
علوم پایه
جزئیات
حفظ کردن
تعیین اهداف
خواندن مسیرها
ریاضی
بسیاری از این کودکان ترجیح می دهند به تنهایی درس بخوانند، بنابراین اطمینان حاصل کنید که کودک شما مکانی آرام برای انجام تکالیف دارد. علاوه بر این، از آنجایی که بسیاری از بچه‌های چپ‌مغز تمایل دارند کارها را مرتب و دسته بندی کنند و کارها را خوب انجام دهند، با تهیه تخته سفید، تخته سیاه، کاغذ و لوازم نوشتن، به راحتی امکان فهرست برداری و منظم کردن اطلاعات را برای فرزندتان فراهم کنید. فرزند شما نه تنها برای کمک سپاسگزار خواهد بود، بلکه احتمالاً در مدرسه و خانه نیز موفق خواهد شد.
اگر فردی دارای مغز چپ قوی و مغز راست کمتر بالغ باشد، ممکن است مشکلات اجتماعی را تجربه کند و علاقه چندانی به ورزش یا فعالیت های بیرون از خانه نداشته باشد. این عدم تعادل در مهارت ها می تواند برای اطرافیان فرد سخت باشد.
زمانی تصور می شد که ظرفیت مغز ثابت است و قادر به رشد یا تغییر نیست. اما تحقیقات گسترده نشان داده است که مغز به طور قابل توجهی سازگار است و قادر به ایجاد مسیرهای عصبی جدید در پاسخ به محرک در محیط است. این شاخه ای از علم به نام نوروپلاستیسیته است. پس باید افرادی که چپ مغزی در آن ها بسیار گسترش یافته، به مهارتهایی برای رشد سمت راست مغز خود بپردازند.
اگر شما عاشق ریاضیات و منطق هستید، تمایل به تفکر خطی دارید و از جمع آوری اطلاعات لذت می برید، و در تست چپ مغزی و راست مغزی نتیجه شما چپ مغزی شده است، به این معنی است که نیمکره چپ مغز شما غالب است. تقویت عملکرد صحیح مغز با فعال کردن بیشتر توانایی‌های فضایی، موسیقیایی و عاطفی، خلاقیت را در شما تقویت می‌کند. در اینجا چند روش برای کمک به شما وجود دارد که با نیمکره راست مغز خود ارتباط برقرار کنید:
ساینتیفیک امریکن برخی تحقیقات را منتشر می کند که راههای توسعه خلاقیت را توضیح می دهند. مطالعه آنها نشان می دهد که با "اجازه دادن به ذهن برای سرگردانی" و "ساکت کردن منتقد درونی"، فرد به احتمال زیاد شبکه های مغزی درگیر در خلاقیت را فعال می کند. به همین دلیل، دانشگاه دوک از والدین و معلمان می‌خواهد که هنگام نظارت بر آثار هنری یا سایر تلاش‌های خلاقانه از ایجاد جو ارزیابی اجتناب کنند. بتی ادواردز، نویسنده کتاب «نقاشی در سمت راست مغز»، تمرین‌هایی مانند کشیدن نقاشی در حالی که به صورت یا شیء وارونه نگاه می‌کنید، پیشنهاد می‌کند تا قسمت معمول پردازش اطلاعات مغز نتواند به راحتی فعال شود.
بسیاری از افراد زمانی که درگیر حرکات فعال هستند خلاقانه تر فکر می کنند. تحریک حسی و بازخورد مغز را هدایت می کند، اما سیستم حرکتی تحریک حسی را هدایت می کند - شما نمی توانید یکی را بدون دیگری داشته باشید. این هسته اصلی همه کارهایی است که بیشتر در مراکز دستیابی به تعادل مغز انجام می شود. نواحی فضایی مغز تمایل دارند در نزدیکی مناطقی قرار گیرند که تخیل را تقویت می کنند، بنابراین بازی حیوانات یا انجام بازی نمایش احساسات را به عنوان مقدمه ای برای انجام آثار هنری را تشویق می کند. یکی دیگر از روش‌های شکستن عادت‌های تحلیلی، استفاده از حرکت تمام بدن برای ساختن هنر است، از طریق نقاشی‌های بزرگ با انگشت یا نقاشی دیواری در فضای باز.
خلاصه تحقیقات استعدادهای دانشگاه دوک یاد آور می شود که کمی بی‌نظمی را تحمل کنید و «درک کنند که در نهایت یک اختراع یا اثر هنری خواهد بود». علاوه بر این، می توانید از تحقیقات در مورد اثرات شناختی رنگ های مختلف استفاده کنید و خود را با رنگ آبی تقویت کننده خلاقیت احاطه کنید. ممکن است اصطلاح "تفکر آسمان آبی" از درک جمعی ما آمده باشد که رنگ آبی خلاقیت را تحریک می کند.
خلاقیت برای همه ما مهم است، اما پرورش آن در افرادی که دارای اختلالات عصبی رفتاری مانند سندرم آسپرگر* (ASD) هستند، بسیار مهم است. با استفاده از آگاهی خود از ویژگی های کودکان چپ مغز، می توانید انتخاب های خاصی برای فعال کردن نیمکره راست آنها و تقویت پاسخ های تخیلی آنها داشته باشید.
سندرم آسپرگر یک نشانگر اختلال رشد عصبی است. این اختلال به صورت ضعف شدید در ارتباط بین فردی، ارتباط غیر کلامی و ارتباط چشمی مستقیم و حرکات پیچیده بدنی مانند رقصیدن خود را نشان می دهد. بهره هوشی در این افراد از میانگین جامعه بالاتر است و استعداد خوبی در ریاضیات و علوم تحلیلی دارند. نشانگر آسپرگر شباهت هایی با طیف های خفیف اوتیسم دارد اما تفاوت آن با اوتیسم در این است که افراد دارای نشانگر اسپرگر، حافظه بلندمدت قوی تر و بهره هوشی بیشتری نسبت به متوسط جامعه دارند. وجه تمایز دیگر اسپرگر و اوتیسم، عملکرد بالا در افراد دارای نشانگر اسپرگر نسبت به افراد اوتیسم است. همچنین افراد دارادی سندرم آسپرگر دارای خودآگاهی نسبت به شرایط خود هستند.
