بر اساس تیپ اینیاگرامتان، کودک درونتان دوست دارد چه چیزی بشنود

1402/05/18 3:59 PM - 8 ماه قبل


مطالب روانشناسی زیادی در مورد مفهوم «کودک درون» وجود دارد. منظورمان بخشی از ضمیر ناخودآگاهمان است که هرگز قبل از آن که کاملا توسعه یابد و قضاوت صحیح را یاد بگیرد، از پیام هایی که از اطراف دریافت کرده، بهبود نیافته است.

اگر در دوران کودکی به شما مهربانی، صبر و پذیرش را نشان داده باشند، یک کودک درون نسبتا سالم دارید. اما اگر بدون تجربه چنین چیزهایی بزرگ شده اید یا باید سعی کنید کودک درون خود را التیام ببخشید یا از پیام های دردناکی که از ضمیر ناخودآگاه خود می شنوید، همچنان رنج بکشید.

شما آگاهانه می دانید که ارزشمند هستید و خصوصیات خوبی دارید اما در ضمیر ناخودآگاهتان همچنان تلاش می کنید که خود را ارزشمند بدانید. برای آن که کودک درونتان را خوب کنید، به درون نگری نیاز دارید. در بعضی مواقع برای آن باید به درمانگر مراجعه کنید.

اما می توانید با گفتن حقایقی به خود شروع کنید که افکار ناسالم ضمیر ناخودآگاهتان را باطل کنند. در این مقاله قصد داریم بگوییم کودک درون هر تیپ اینیاگرام دوست دارد چه حقیقتی را بشنود. اما قبل از شروع باید اشاره کنیم هر تیپ اینیاگرام کودکی مشابهی نداشته است.

به عنوان مثال، در اکثر تیپ دویی ها به اجبار این احساس شکل گرفته است که برای دوست داشته شدن، باید دوست داشته باشند اما برای تمام تیپ دویی ها این چنین نیست. در ادامه ما رایج ترین تجربه های منفی هر تیپ را در دوران کودکی بررسی می کنیم. اگر این تجربه ها با تجربه های شما کاملا همخوانی نداشت، اشکالی ندارد.

پس تا انتها همراه ما بمانید. پیش از خواندن این مطلب می توانید با شرکت در تست اینیاگرام تست و تایپ، از تیپ خود مطلع شوید و گزارش کامل آن را نیز دریافت کنید.

تیپ یک اینیاگرام: کامل بودن باری است که نیازی نیست آن را حمل کنید

شما به عنوان یک تیپ 1 اینیاگرام، در دوران کودکی با افراد مهم و دارای اختیار مشکل داشته اید. شما مجبور شده بودید احساس کنید که کودک بودن و خطا کردن چیز بد یا اشتباهی است. از طرفی وظیفه سنگین کامل بودن روی دوشتان گذاشته شده بوده است تا فرد بالایی تان شما را تایید کند.

شاید والدینتان چنین هدفی نداشته اند اما این پیامی بوده که در وجودتان نهادینه شده و مانده است. شما تمام تلاش خود را کرده اید و بسیاری اوقات موفق شده اید. شما با تحسین دیگران بزرگ شده اید که بیشتر از سن خود می دانید یا یک کودک بالغ هستید.

اما حتی با آن که چنین تعاریفی حس خوبی به شما داده است، به جایی رسیده اید که این پیام ها باعث شده است که احساس بدتری داشته باشید. هم سن و سال هایتان می توانند اشتباه کنند و چنین انتظاری از آن ها می رود اما شما حق اشتباه کردن ندارید.

فشاری که روی خود احساس می کنید، بسیار سنگین است. شایسته این فشار در آن زمان و حتی حال نیستید. به عنوان یک کودک حق داشته اید اشتباه کنید و حق داشتید که پس از خطا کردن، با صبر و مهربانی با شما برخورد کنند.

از سرزنش خود بابت هر اشتباهی که اطرافتان وجود دارد، دست بکشید. چون تنها چیزی که می توانید کنترل کنید خودتان هستید. ما می دانیم که در کودکی چنین احساسی نداشته اید و می خواستید به واسطه کامل بودن، جهان اطراف خود را نجات دهید اما شما مسئول اعمال سایرین نیستید.

تیپ دو اینیاگرام: بدون توجه به هر چیزی شایسته عشق هستید

به عنوان یک تیپ 2 اینیاگرام، در کودکی این احساس آشفته کننده را داشته اید که نیازهایتان را باید نادیده بگیرید. هر فرد دیگری نیازهایی داشته و خواسته های او بیش از حد بوده است. در واقع تمام افراد دیگر فهرست خواسته های خود را داشته اند.

بنابراین شما رویاها، برنامه ها و احساسات خود را کنار گذاشته اید تا جا برای خواسته ها و برنامه های سایرین باز شود. احتمالا به شما ارزش خودخواه نبودن یاد داده شده است اما در حدی که باعث شده احساس پوچی و دیده نشدن کنید، مگر این که به سایرین کمک کنید.

علت آن چه والدین سمی یا گروهی از دوستان بد بوده باشد، مردم از شما انتظار داشته اند که در کنار آن ها حضور داشته باشید. شما از افرادی مراقبت کرده اید که مسئولیتشان به عهده شما نبوده است و بار افرادی را به دوش کشیده اید که حتی سعی نکرده اند بار خود را حمل کنند.

وقتی می گفتید که به چیزی نیاز دارید، اغلب احساس می کردید که نیازهایتان نادیده گرفته می شدند. زمانی که در مورد روز خود صحبت می کردید، احساس می کردید که سایرین به حرف هایتان گوش نمی کنند. تنها راهی که می توانستید توجه سایرین را جلب کنید، نادیده گرفتن خودتان و توجه به آن ها، یعنی نیازهایشان، بوده است.

اما شما یک کودک بودید. شرایط «والد بودن» یا قدرت «رفع مشکلات سایرین» را نداشتید. اگر روراست بخواهیم بگوییم، باید به نیازهای شما رسیدگی می شده است. شما حرف های زیادی برای گفتن داشتید و نیاز داشتید سایرین به آن ها گوش کنند. اما چنین اتفاقی نیفتاده و این اشتباه آن هاست نه شما.

شما بدون توجه به هر چیزی و در همین حالت فعلی خود، مانند هر فرد دیگری شایسته عشق هستید و این که به حرف هایتان گوش داده شود. افراد خوب شما را بابت فردی که هستید تحسین می کنند، نه بابت چیزی که برای عرضه و کمک دارید.

این وظیفه به عهده شما نیست که سایرین را سرگرم کنید. شما باید عشق بورزید و عشق را دریافت کنید و هر دو این مسائل باید چیزهای زیبایی باشند.

تیپ سه اینیاگرام: موفقیت هایتان شما را تعریف نمی کنند

والدین کودکان با تیپ 3 اینیاگرام، صلاح فرزندان خود را می خواسته اند. آن ها متوجه شده اند که کودکشان فردی با استعداد، ورزشکار یا باهوش است. آن ها سعی کرده اند استعداد درونیتان را پرورش دهند، انتظارهای بالایی داشته باشند و ظاهرا زمانی که چنین انتظارهایی را برآورده نمی کردید، عشق خود را از شما دریغ می کردند. به نوعی چنین رفتاری جواب داده است.

شما کارهای بسیاری انجام داده اید. مسیر درازی را طی کرده اید و جایزه های زیادی را برنده شده اید. در ظاهر ممکن است همان چیزی باشید که می خواستید باشید. اما در درون، احساس می کنید که به جایی نرسیده اید. احساس می کنید یک متظاهر هستید. این وسوسه درونتان را می خورد که به سمت هدف بعدی حرکت کنید.

علت آن پیامی است که به شما در کودکی داده اند: برای آن که واقعا خوشبخت باشید و واقعا شما را دوست داشته باشند، باید به موفقیت های بیشتری برسید. به شما یاد داده اند که باید از تمام افراد دیگر بهتر باشید و اگر این چنین نباشد، احساس می کنید که سایرین عشق خود را از شما دریغ می کنند.

شما تلاش می کردید که بهترین باشید. سخت تلاش می کردید و این احساس را داشتید که هیچ کس متوجه چنین چیزی نیست. نگران بوده اید که اگر سختکوشی خود را متوقف کنید، سایرین شما را ترک خواهند کرد. اما در واقع آن ها ترک نخواهند کرد.

افراد زندگی تان شما را دوست دارند، نه کارهایی که انجام داده اید. آن ها به این علت این همه مدت کنارتان نبوده اند که کارتان یا محبوبیتتان را تحسین می کنند، بلکه عاشق شما و تمام وجودتان هستند.

شما مانند تمام مردم دیگر فردی زنده و در حال نفس کشیدن بوده اید و شایسته این بوده اید که کودکی کنید. لیاقت تمام لحظاتی را داشته اید که مجبور نبودید انتظاری را برآورده کنید و هنوز هم لیافت آن را دارید.

تیپ چهار اینیاگرام: شما هیچ مشکلی ندارید

به عنوان یک فرد با تیپ 4 اینیاگرام همیشه نسبت به از دست دادن چیزهای مختلف حساسیت زیادی از خود نشان می دادید. خواه توجه یک همکلاسی بوده باشد یا تمام شدن صبر والدینتان، کوچکترین از دست دادنی به شما عمیقا آسیب می زده است.

زمانی که اتفاق های بدی برایتان رخ می داده، اولین حستان این بوده است که خود را سرزنش کنید. علت آن جز خودتان چه چیزی می تواند باشد؟ شما فقط بیش از حد عجیب، بیش از حد احساسی، بیش از حد خودتان بوده اید و چیزهای خوب را از خود دور کرده اید.

کم کم در ضمیر ناخودآگاهتان، خود را مسئول جذب چیزهای بد می دانید. در کودکی احساس می کردید که نمی دانید چطور مانند یک انسان و سایرین باشید. همه بدون مشکل می توانند با سایرین کنار آیند و خوشحال باشند و نیازی نیست نگران باشند که زنگ تفریح با چه کسی بازی کنند و تلاش زیادی برای این کار از خود نشان دهند.

در کودکی احساس می کردید که تنها شما اینطور هستید. حالا در بزرگسالی با خلق یک هویت بزرگ و هیجان انگیز برای خودتان، سعی می کنید ثابت کنید خود گذشته تان اشتباه بوده است.

فکر می کنید زمانی که با سرگرمی جدیدی آشنا شدید یا گروهی شما را به عنوان دوست پذیرفت، احساس کامل بودن می کنید اما هرگز این چنین نیست. برای خودتان، متفاوت بودنتان را بسیار بزرگ می کنید اما در همین حین احساس می کنید شایسته و کافی نیستید.

اما سرزنش کردن خودتان فقط راه حل کوچکی بوده است که برای کنترل شرایط در پیش می گرفتید. به سادگی فرض می کردید که تمام چیزهای منفی به صورت طبیعی به سمت شما روانه می شوند. اما حقیقت این است که شما نفرین نشده اید.

شما مانند هر فرد دیگری با افکار و احساسات خاص خود وارد این دنیا شده اید. شما نیازی ندارید برای داشتن یک زندگی رضایت بخش و احساس خوشبختی، فوق العاده خاص و بی همتا باشید.

نیازی نیست چیزی را به کسی ثابت کنید. به کلاس نقاشی بروید، نه به این علت که به یک هویت جدید نیاز دارید بلکه به این دلیل که بخواهید چیزهای جدید خلق کنید. از قدرت همدلی عمیق خود برای کمک به سایرین استفاده کنید، نه برای دریافت تایید آن ها. به خود اجازه دهید کاملا زنده باشید.

خواندن مطلب جنبه تاریک هرکدام از تیپ های اینیاگرام – قست اول تیپ های 1 تا 4 را نیز پیشنهاد می کنیم.

تیپ پنج اینیاگرام: نیازی نیست از دنیا بترسید

به عنوان یک فرد با تیپ 5 اینیاگرام محیط اطرافتان همیشه بیش از حد برایتان ترسناک و بزرگ بوده است. چه روابط خانوادگی باشد که درکی از آن نداشته اید، تکالیف بسیار سنگین و زیاد مدرسه یا انتظارهای زیاد و آشفته کننده، همه چیز به این شکل برایتان به نظر می رسیده است که به سلامت شما حمله می کنند.

مردم شدیدتان آشفته تان می کرده و باعث می شده اند که احساس ناامنی کنید. بنابراین تنها کاری که فکر می کردید می توانید، انجام می دادید. یعنی به دنیای درون ذهن خود پناه می بردید و به همه چیز از لنز منطقی و هوشمندانه نگاه می کردید. توجه خود را روی افکار درونی تان می گذاشتید، به جای آن که با زندگی روبرو شوید.

شاید مشکلات خانوادگی و والدینتان بیش از حد بوده و به زندگی شما لطمه زده است. شاید دوستانی داشته اید که با رفتار کلیشه ای یا احساسات آشفته کننده خود، قدرتشان را به رخ شما می کشیدند. شما تلاش می کردید سرگرمی برای خود درست کنید، دوست پیدا کرده و شبیه به سایرین شوید اما احساس می کردید که نمی توانید.

اما حالا باید بدانید چنین چیزهایی را پشت سر گذاشته اید. از شرایط ناسالم خود را دوری کنید و در نهایت کاری که دوست دارید، انجام دهید. چیزی برای مخفی شدن از آن و ترسیدن وجود ندارد، بنابراین می توانید از ذهن خود بیرون آیید.

باید بدانید اگر یک سرگرمی جدید را امتحان کنید، اتفاقی برایتان نخواهد افتاد. افراد زندگی تان قصد ندارند به شما آسیب بزنند. می دانیم که هنوز گاهی چنین احساسی دارید اما واقعا حقیقت ندارد. به یاد داشته باشید که می توانید بدون ترس با موانع زندگی خود روبرو شوید.

تیپ شش اینیاگرام: خطری شما را تهدید نمی کند

به عنوان یک فرد با تیپ 6 اینیاگرام، احتمالا در حین بزرگ شدن احساس می کردید محیط اطرافتان کمی غیرقابل پیشبینی و بی تعادل است. شاید والدین شما دمدمی مزاج بوده اند، بنابراین به عنوان یک کودک نمی دانستید باید چه رفتاری از آن ها انتظار داشته باشید.

هر مساله کوچکی می توانسته است اخلاق والدینتان را عوض کند، بنابراین یاد گرفته اید که بیش از حد به سایرین توجه کنید. شاید زیاد خانه عوض کرده اید، دوستانتان غیرقابل پیشبینی بوده اند یا زندگی در آن دوران آشفته کننده بوده است و هر اشتباهی که می کردید، آگاهانه یا غیر آگاهانه، این احساس را می داده است که جهانتان را زیر و رو خواهد کرد.

چنین چیزهایی باعث شده است که دائما حس کنید اتفاق بدی خواهد افتاد. در چنین شرایطی است که همیشه احساس می کنید به سایرین نباید اعتماد کنید. به علت تمام مسائل غیرقابل پیشبینی که اطراف خود مشاهده کرده اید، احساس می کنید مجبور هستید از قبل اتفاق های بدی که می توانند رخ دهند پیشبینی کنید و برای آن آماده باشید.

شما یاد گرفته اید که نشخوار فکری، کلیدی برای ادامه حیات و بقایتان است. سریعا یاد گرفته اید که شما هستید و دنیایی که علیه خود می بینید. همیشه اعتماد به سایرین خطرناک بوده است. شما در کودکی تمام تلاش خود را برای بقا نشان داده اید اما حالا هم ذهنتان گاهی می تواند باعث شود احساس کنید که دائما خطر تهدیدتان می کند.

در هر روز از زندگی هزاران بلا ممکن است رخ دهد و اگر تمام اوقات خود را صرف اندیشیدن به آن ها کنید، تنها اتفاق های بد را خواهید دید و تمام اتفاق های زیبا را از دست خواهید داد. وقت بگذارید بدانید که چه چیزی باعث می شود احساس امنیت کنید.

شاید روزانه 5 دقیقه مراقبه بتواند کمک کند چیزی آرامشبخش را در ذهن خود تصور کنید. نوشتن خاطراتتان قبل از خواب می تواند مفید باشد. از طرفی زمانی که متوجه شدید در حال تصور بدترین اتفاق های ممکن در ذهن خود هستید، به این افکار با گفتن جمله «حتی بعد از آن مشکلی پیش نخواهد آمد» پایان دهید.

چون اتفاق های بد می توانند رخ دهند و رخ خواهند داد اما شما می توانید از دل آن ها عبور کنید و محکم باشید، به این علت که در درونتان این پتانسیل را دارید که زمان اعتماد به خودتان، فوق العاده شجاع باشید. افرادی در دنیایتان وجود دارند که می خواهند از شما مراقبت کنند.

آن ها می خواهند دوستتان باشند و هرگز شما را در سختی ها رها نخواهند کرد. ما می دانیم که برای محفاظت از خودتان از سایرین فاصله گرفته اید اما مهم نیست چه کار کنید، چون نمی توانید کاملا مطمئن باشید که سایرین به شما خیانت نخواهند کرد. شما در هر صورت مشکلات و اختلاف هایی خواهید داشت.

تیپ هفت اینیاگرام: اگر بپذیرید چه اتفاقی برایتان رخ داده است، مشکلی نخواهید داشت

به عنوان یک تیپ 7 اینیاگرام، احتمالا کودکی خود را به شکل یک تصویر دل انگیز و دلچسب به یاد می آورید. خاطرات خوبی را به یاد می آورید و انتخاب می کنید که والدین خود را به عنوان افراد خوبی به خاطر آورید. تمام چیزهایی که به یاد می آورید جالب و دلشادکننده هستند اما به استثنائی یک چیز یا چیزهایی.

احتمالا در کودکی با چیزی روبرو شده اید که شدیدا شما را شوکه کرده است، در حدی که نمی دانستید چطور آن را هضم کنید. شاید والدینتان طلاق گرفته اند. شاید فردی که به او اعتماد کرده اید، از شما سوء استفاده کرده است.

هر اتفاقی که افتاده است، نمی دانستید چطور آن را مدیریت کنید. به هرحال شما فقط یک کودک بوده اید. بنابراین برای در دست گرفتن کنترل اوضاع، به یک مرحله قبلتر از توسعه ذهنی، برگشته اید. یعنی بیشتر کودک و مثبت نگرتر شده اید، به این امید که خاطرات خوش بتوانند آن حادثه را بپوشانند، چون شما در گذشته ابزار لازم برای برخورد با آن را نداشته اید.

یاد گرفته اید که پرت کردن حواستان با اسباب بازی های هیجان انگیز و سرگرم کننده یا احتمال ها و ایده ها، به شما احساس آرامش و راحتی می دهد. اما باید اتفاقی که رخ داده است، قبول می کردید. سخت بوده است اما برای شما به عنوان کودکی که می خواسته همه چیز مجددا روبراه باشد، تظاهر به این که اتفاقی هرگز نیفتاده، انتخاب ساده تری به نظر می رسیده است. شما دوست نداشتید غم رنجتان دهد.

پذیرش اتفاق هایی که برایتان رخ داده، افسرده کننده نیست. بلکه تلاش برای پشت سر گذاشتن اتفاق های بد باعث می شود که در آینده بتوانید شادتر باشید. اندکی درد خواهید کشید اما به آن نیاز دارید. شما تمام ابزارهای لازم و افرادی را در اختیار دارید که کمک خواهند کرد چنین شرایطی را پشت سر بگذارید. پس برای پذیرش تجربه های تلخ و مفی گذشته وقت بگذارید. چنین چیزی را به خود جوانترتان مدیون هستید.

نگاهی نیز به مطلب هر تیپ اینیاگرام چطور سعی می کند از دردهای خود فرار کند – قسمت سوم تیپ های 5، 6 و 7 بیاندازید.

تیپ هشت اینیاگرام: نیاز داشتن به چیزی یا آسیب پذیر بودن اشکالی ندارد

برای شما به عنوان یک تیپ 8 اینیاگرام مهم نیست چه اتفاقی رخ دهد؛ چون همیشه زنده مانده اید. احتمالا محیط خانه شما غیرقابل پیشبینی بوده است. اگر والدین ناسالم و سمی داشته اید، مورد سوء استفاده قرار گرفته اید. مورد ترحم والدین غیرقابل پیشبینی خود قرار گرفتن ضعف بزرگی است که فکر به آن به شما حس خشم و خجالت می دهد.

شاید چنین والدینی نداشته اید اما سایر افراد مهم و دارای قدرت زندگی تان باعث شده اند احساس کنید که روی اطراف کنترل ندارید یا پیشرفت برایتان سخت شده است. هرچه سنتان بیشتر می شده است، کنترل شرایط را به دست می گرفتید.

یاد می گرفتید که چطور از موقعیت های خطرناک اجتناب کنید و زمانی که در چنین شرایطی قرار دارید، از خودتان دفاع کنید. شما ابتدا از خودتان و سپس برادر و خواهرهایتان دفاع می کردید. در خانه تان، شما را به عنوان فردی محافظ و مراقب می شناسند.

هرچه بزرگتر می شوید، ظاهر سخت و قدرتمند خود را برای دوری از خطر حفظ می کنید. اما مهم نیست که چقدر بزرگ شوید، چون هرگز احساس ضعیف بودن را نمی بخشید و به خودتان قول داده اید که هرگز چنین احساسی نداشته باشید.

بنابراین احساس آسیب پذیری و لطمه دیدن، عمدا یا غیرعمدی، از سوی افرادی که باید از شما مراقبت کنند، بسیار تحقیرکننده و وحشتناک است. افرادی که دوستتان دارند و ظاهرا باید دوست داشته باشند، می توانند بیشترین درد را به شما دهند.

احساس مورد خیانت قرار گرفتن، خجالت آور است. حق با شما است که بخواهید خود را از چنین احساساتی دور نگه دارید. اما لطفا به علت رفتار افراد اشتباه، هرگز خودتان را دلسرد نکنید. بیشتر دقت کنید به چه کسی می توانید اعتماد کرده و مهارت های بقای خود را حفظ کنید اما هرگز به علت محافظت از خودتان، خود را از پیدا کردن دوستان جدید محروم نکنید.

می دانیم که همچنان گاهی بابت این موضوع که به شما بدی یا خیانت شده است یا مورد سوء استفاده قرار گرفته اید، احساس شرم می کنید. اما داشتن این احساس بی دلیل است، چون نمی توانستید جلوی چنین اتفاقی را بگیرید.

شما یک کودک بوده اید و هر کاری که می توانستید، انجام داده اید. در حقیقت، غلبه به چیزهایی که پشت سر گذاشته اید و همچنان تلاش برای خوب بودن، چیزی است که باید به آن شدیدا افتخار کنید. شما راه درازی را پشت سر گذاشته اید، خودتان را تحسین کنید و گاردتان را پایین آورید.

تیپ نه اینیاگرام: شما خاص هستید

شما به عنوان یک تیپ 9 اینیاگرام در کودکی در دریایی از صداها گم شده اید. ممکن است کودک آخر یا وسط خانواده بوده باشید، برای دیده شدن در خانواده ای مبارزه می کردید که ظاهرا سایرین بیشتر از شما توی چشم بوده اند.

ممکن است شما را به عنوان «فرزند خوب» خانواده انتخاب کرده باشند که وظیفه داشته است حواسش به نسوختن غذا باشد، از برادر و خواهرهایش مراقبت کند و نقش یک والد سوم را داشته باشد.

شما از کودکی این احساس را داشته اید که برای حفظ آرامش و صلح، باید بی خیال خودتان شوید. به عنوان مثال بیشتر از سایر کودکان مجبور بوده اید برای کمک به والدین خود بی خیال بازی شوید یا برای ناراحت نکردن اعضای خانواده، ساکت بمانید.

شما تلاش می کردید که آرامش و صلح را حفظ کرده و والدین خود را خوشحال کنید. از این که شما را فردی بالغ و مستقل بدانند، خوشحال بودید. اما بهایی که برای چنین چیزهایی داده اید، فردیتتان بوده است.

شما مراقب خواهر و برادرهای خود بوده اید، در حالی که آن ها سرگرم بازی بوده اند. در یک مهمانی شرکت نکرده اید، چون می خواستید به والدین خود کمک کرده و نتوانستید نظر متفاوت خود را بیان کنید، چون از آن ترس داشته اید.

اما صدایی که در ضمیر ناخودآگاهتان می گوید شما باید حتما به دیگران در زندگی شان کمک کنید، نادیده بگیرید و به خودتان توجه کنید. شما شخصیت بزرگی دارید، حتی اگر هنوز نتوانسته باشید آن را به سایر افراد نشان دهید. شما مانند هر شخص دیگری باید بتوانید در دوراغ بلوغ با دوستان خود وقت بگذرانید.   

حتی اگر استعدادهای شما به خوبی سایرین نباشد، خاص هستند. چون به شما تعلق دارند. کمک به سایرین خوب است اما ملزم نیستید برای مهم به نظر رسیدن، چنین کاری انجام دهید.

زمانی که زندگی سخت می شود و احساس می کنید باید به جلو پیش بروید، نیاز نیست خود را نادیده بگیرید و احساس «پوچی» کنید. وقت بگذارید و کاملا زنده بودن را تمرین کنید و کاملا آگاه باشید چه کسی هستید.

تمرین کنید نظر خود را بیان کرده و واقعا بگویید چه چیزی می خواهید. ممکن است در ابتدا ترسناک به نظر برسد اما شایستگی آن را دارید. شما به عنوان خود حقیقی تان، فردی خاص و بی همتا هستید.

توصیه می کنیم مطلب بر اساس تیپ اینیاگرامتان به کدام قانون مکتب رواقی برای زندگی خود نیاز دارید را نیز مطالعه کنید.


شخصیت شناسی توسعه فردی خودشناسی


برای ثبت نظر بایستی ابتدا وارد شوید.