1403/03/18 9:49 PM - 5 ماه قبل
احساسات بخش مهمی از تجربه انسانی ما هستند، با این حال ابراز آن ها بسته به تیپ شخصیتی مایرز بریگز افراد کاملا متفاوت است. برخی افراد مثل آب خوردن دنیای درون خود را برای سایرین توصیف می کنند، در حالیکه این امر برای سایرین یک چالش بزرگ است. این تردید یا تمایل به بیان احساسات بین تیپ های شخصیتی بسیار متفاوت است و باعث ایجاد بحث بین بسیاری از زوجین و اعضای خانواده می شود.
شاید یک نفر احساسات خود را به راحتی به زبان آورد، اما همسر او ترجیح دهد همه چیز را درون خود بریزد. به مرور زمان تفاوت ما درباره بیان احساسات ممکن است باعث ایجاد تنش بین دوستان، زوجین، پارتنرها و فرزندان شود. با توجه به این موضوع، در این مقاله می خواهیم بگوییم چه ارتباطی بین تیپ شخصیتی و بیان احساسات وجود دارد. پس همراهمان بمانید. قبل از شروع اگر از تیپ شخصیتی خود مطمئن نیستید، می توانید در تست MBTI تست و تایپ شرکت کرده و گزارش کامل آن را نیز دریافت کنید.
شاید باعث تعجب خیلی از افراد شود، اما افراد با تیپ شخصیتی ISTJ در واقع احساسات بسیار عمیقی دارند. فقط آن ها اکثر اوقات احساس می کنند لزومی به بیان احساساتشان نیست. ممکن است با فردی با این تیپ شخصیتی مواجه شوید که به شما بگوید «من عاشقت هستم، اما به تو هیچ ربطی نداره.»
درباره این شخصیت ها باید بگوییم آن ها پیش از هر چیزی اطلاعات را از فیلتر کارکرد حسی خود عبور می دهند. آن ها بررسی می کنند که چه چیزی واقعیت دارد؟ چه چیزی قابل اثبات است؟ تجربه آن ها در گذشته چه چیزی یادشان داده است؟ سپس کارکرد تفکری نقش خود را نشان می دهد. چه چیزی منطقی است؟ هدف چیست؟ نظر بدون تعصب و منصفانه آن ها چیست؟
زمانی که این اطلاعات از فیلتر جنبه احساسی آن ها عبور می کند، این افراد اغلب به بسیاری از احساسات خود مانند یک شیء نگاه می کنند و آن را نادیده می گیرند، چون به اندازه کافی از نظرشان منطقی یا ملموس نیست. بسیاری از ISTJها در بیان احساسات خود با چالش روبرو می شوند، چون نگران هستند که منطقی نباشند، واقع گرا نباشند یا نوعی تعصب غیر ضروری یا حساسیت عاطفی بیش از حد نشان دهند که شاید بعدا از ابراز آن پشیمان شوند.
گرچه همانطور که در بالا اشاره کردیم، این جملات به این معنا نیست که ISTJها احساسات ندارند. در حقیقت بسیاری از این شخصیت ها احساسات، ارزش ها و عواطف بسیار عمیقی دارند که در تنهایی و خلوت خود آن ها را بررسی می کنند و برایشان ارزش قائل می شوند.
شما ممکن است ببینید دوست یا شریک زندگی با شخصیت ISTJ شما حین مشاهده فیلمی که یادآور تجربه خاصی است که او داشته (مثلا او در ارتش خدمت کرده است و حالا با دیدن فیلم های جنگی گریه می کند)، اشک می ریزد. ممکن است همچنین متوجه شوید این شخصیت ها عقاید شخصی بسیار عمیقی دارند که برایشان زیاد اهمیت قائل می شوند. اما وادار کردن چنین افرادی به اینکه احساسات خود را بیان کنند، بسیار سخت است و قبل از آن باید بسیار با شما احساسات راحتی کنند و به شما اعتماد داشته باشند.
این تیپ ها در حالت ناسالم خود ویژگی های زیر را دارند:
افراد با تیپ شخصیتی ISFJ به طور کلی درباره بیان احساسات خود کمتر احساس نااطمینانی می کنند، اما با این حال برخی از آن ها نسبت به انجام آن تردید دارند. در نظرسنجی که سایت psychologyjunkie از 1478 نفر انجام داده است، 47.62درصد افراد گفته اند که بیان احساساتشان با عزیز زندگیشان سخت بوده، در حالیکه 42.86درصد گفته اند انجام آن آسان بوده است.
با وجود این 9.52درصد گفته اند که آن ها مطمئن نبوده اند که بیان احساساتشان برایشان آسان یا سخت بوده است. زمانی که ISFJها افکار خود را درباره این موضوع بیان کردند، آن ها گفتند همه چیز بستگی به احساساتی داشته است که باید به زبان می آورده اند. اگر از آن ها خواسته شده بود احساسات مثبت خود را بیان کنند، نسبتا ساده بود. اما اگر هدف بیان احساسات یا عواطف منفی بوده باشد، نسبت به انجام آن تردید زیادی داشته اند. چون نمی خواهند آرامش و صلح را به هم بزنند یا تاثیر منفی روی سایرین بگذارند.
بسیاری از ISFJها گفتند که آن ها به جای بیان احساسات منفی خود، درگیر یک حالت فلج تحلیلی (سردرگمی و تصمیم نگرفتن در نتیجه تحلیل بیش از حد) شده اند. آن ها در این مواقع سعی می کنند منطق ماجرا را درک کنند، درک خود از شرایط را زیر سوال می برند و سپس به این فکر می کنند که بیان احساساتشان چه تاثیر عاطفی روی سایرین خواهد گذاشت. اما ISFJها در رابطه با بیان احساسات مثبت تر خود یعنی از به اشتراک گذاری حس تایید، تحسین، تشویق یا قدردانی با دیگر افراد، لذت برده اند.
به کمک مقاله زیر تیپ خود را بهتر تشخیص دهید:
بیشتر افراد با تیپ شخصیتی INFJ با احساس کردند که بیان احساساتشان بیشتر سخت بوده است تا آسان. 51.04درصد در نظرسنجی موردنظر به سوال «آیا به سادگی احساسات خود را با عزیزتان در میان می گذارید؟»، پاسخ نه داده اند. در حالیکه 38.54درصد بله گفته اند.
زمانی که INFJها اطلاعات را دریافت می کنند، ابتدا آن را به کمک شهود خود پردازش می کنند. آن ها معانی مخفی اطلاعات را در نظر می گیرند، چه الگوهایی در آن وجود دارد و چه عواقبی در آینده خواهد داشت. آن ها سپس این اطلاعات را از جنبه احساسی خود عبور می دهند، اما این جنبه آن ها به طور کلی توجه به این دارد که روی سایرین چه تاثیری خواهد گذاشت.
شخصیت های INFJ این استعداد را دارند که عمیقا با سایرین همدلی کنند که به آن ها اجازه می دهد متوجه شوند افراد در شرایط گوناگون از نظر احساسی چطور تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. اما زمانی که بحث بیان احساسات خودشان به میان می آید، این شخصیت ها اندکی می ترسند.
اگر احساساتی که به زبان آورند تاثیر منفی روی فرد دیگری بگذارد، آنوقت چی؟ اگر احساس خود را به زبان آورند و باعث شود آسیب پذیر شوند، آنوقت چی؟ بسیاری از INFJها در زندگی خود با سوءتفاهم های متعددی روبرو شده اند، چون سایرین بینش شهودی آن ها را نشناخته اند یا قدر ندانسته اند. این حس رایج درک نشدن باعث می شود این شخصیت ها نسبت به بیان احساسات واقعی خود تردید بیشتری داشته باشند، چون می ترسند که مجددا درک نشوند.
برای شناخت بیشتر این تیپ ها، مقاله زیر را مطالعه کنید:
افراد با تیپ شخصیتی INTJ بیشتر با برنامه ریزی بلندمدت راحت هستند تا بیان احساسات. اینطور نیست که این شخصیت ها بی احساس باشند، بلکه بیان آن برایشان ساده نیست یا آن را همیشه مفید نمی دانند. بسیاری اوقات INTJها زمانی که تنها هستند احساسات خود را شدیدتر حس می کنند، با این حال در حضور دیگران وارد حالت بهره وری یا حل مشکل می شوند.
علت این است که آن ها در حضور سایرین در ارتباط با کارکرد تفکری خود قرار می گیرند که به حل مشکل، پیشنهاد دادن، درک منطق ماجرا، برنامه ریزی و سازمان دهی توجه دارد. جنبه احساسی این شخصیت ها درون ریز است و بیشتر زمانی نقش خود را نشان می دهد که آن ها تنها باشند و بتوانند بدون حواس پرتی احساسات خود را پردازش کنند.
بسیاری اوقات INTJها احساس می کنند که اگر احساسات خود را با سایرین در میان بگذارند، بخش بسیار شخصی و آسیب پذیر خود را نمایان می کنند که کاملا نسبت به آن اطمینان ندارند. آن ها باید با فردی که با او حرف می زنند اعتماد کامل داشته باشند و حس کنند که از آسیب پذیری آن ها سوءاستفاده نخواهد شد.
این تیپ ها را به کمک مقاله زیر بیشتر بشناسید:
افراد با تیپ شخصیتی ISTP ترجیح می دهند به جای حرف زدن عمل کنند و همین موضوع را در نحوه بیان عواطف آن ها می بینیم. این تیپ ها برای آنکه نشان دهند به شما اهمیت می دهند برایتان مشکلی را رفع می کنند، به جای آنکه به صورت شفاف احساسات خود را اظهار کنند.
بسیاری از این شخصیت ها حتی گاهی نمی دانند چه احساسی دارند و به جای آن به افکار تحلیلی یا تجربه های قابل اجرا توجه می کنند. به این علت که کارکرد احساسی درون ریز این تیپ ها احساسات، ارزش ها و انگیزه های درونی آن ها را پردازش می کند، کارکرد هشتم تیپ ISTP است و دور از دسترس و آشفته به نظر می رسد.
ISTPها احساسات دارند و می خواهند روابط گرم و آرامش بخشی با سایرین داشته باشند، اما در بعضی از مواقع که نیاز به بیان احساسی فراوان دارند، احساس نااطمینانی و ناامنی می کنند.
خود را با پس از خواندن مقاله زیر بهتر بشناسید:
افراد با با تیپ شخصیتی ISFP حساس و صادقند اما با دقت از دنیای درون خود محافظت می کنند. از نظر این تیپ شخصیتی بیان احساسات نتیجه اعتماد است و با دقت افرادی را که به آن ها اعتماد دارند انتخاب می کنند. این تیپ ها جزو افرادی نیستند که آشکارا در لحظه احساس خود را به زبان آورند. بلکه به شکل مستقل تر به احساسات خود دقت و فکر کرده، آن ها را تحلیل می کنند و با آن ها کنار می آیند.
هرچه ISFPها مدت بیشتری را تنها باشند، احساسات خود را آشکارتر می توانند بررسی کنند. شخصیت های ادارکی احساسی برخلاف تیپ های احساسی قضاوتی، احساسات خود را به جای حرف زدن، از طریق درون نگری درک می کنند.
گرچه زمانی که این شخصیت ها اعتماد زیادی به یک نفر دارند، احتمالا احساسات خود را پیش او بیان کنند. هدف آن ها از این کار این نیست که فرد دیگری احساساتشان را تحلیل کند (لطفا احساسات یک شخصیت ISFP را برای او کالبدشکافی نکنید)، بکه می خواهند صادقانه برای درک و همدلی با فرد دیگری ارتباط داشته باشند.
مقاله زیر را برای درک خصوصیات خود حتما بخوانید:
افراد تیپ شخصیتی INFP ممکن است احساسات بسیار پرشوری داشته باشند، اما به زبان آوردن آن ها یک محکمه شخصی است. چون INFPها تیپ های احساسی درون گرا هستند، اغلب انتخاب می کنند که احساسات خود را در خلوت خود پردازش و درک کنند، به جای آنکه به صورت شفاهی بیان کنند.
بسیاری از INFPها ترجیح می دهند به جای صحبت عمیق درباره احساسات خود، آن ها را روی کاغذ بنویسند تا نحوه ابراز احساساتشان به نوعی هنرمندانه باشد. استثناء زمانی است که تیپ INFP یک دوست یا عضو خانواده بسیار نزدیک دارد که ظاهرا او را درک می کند، در چنین شرایطی این شخصیت ممکن است خیلی راحت تر سفره دل خود را باز کند.
از طرفی INFP ممکن است زمانی احساسات خود را بیان کند که با انجام آن اعتقاد داشته باشد که از باوری دفاع خواهد کرد که برایش مهم است. زمانی که این افراد احساسات خود را با سایرین در میان می گذارند، معمولا نمی خواهند دیگران احساساتشان را تحلیل کنند، کالبدشکافی کرده یا توصیه منطقی کنند. این افراد معمولا آرامش و همبستگی می خواهند و اینکه احساس کنند همانطور که هستند پذیرفته شده و دیده می شوند.
این افراد را با کمک مقاله زیر بهتر می شناسید:
قسمت دوم این مقاله را نیز در لینک زیر مطالعه کنید.