1403/04/31 11:29 PM - 4 ماه قبل
در حالی که سعی می کنید اهداف شغلی خود را ترسیم کنید، عاقلانه است که عامل مهمی به اسم تیپ شخصیتی خود را نیز در نظر بگیرید. خواه تازه در ابتدای مسیر باشید، در حال پیشروی در مسیر شغلی باشید که قبلا انتخاب کرده اید یا آماده تغییر، شادی و رضایت شما در درازمدت اهمیت بسیار بالایی دارد. اگر انتخاب هایتان با تیپ شخصیتی شما همخوانی داشته باشند، فرصت بهتری دارید که به اهداف خود در زمینه شغلی برسید.
اگر به این آگاهی برسید که چطور تیپ شخصیتی شما باعث می شود گاهی تصمیم های اشتباه بگیرید، خواهید دانست که چطور از چنین اشتباهاتی خودداری کنید (یا اگر چنین اشتباهاتی را مرتکب شده اید، آن ها را اصلاح کنید). در این مقاله می خواهیم بگوییم چطور اهداف شغلی خود را بر اساس تیپ شخصیتیتان تعریف کنید. پس همراهمان بمانید. قبل از شروع می توانید در انواع تست شخصیت شناسی تست و تایپ شرکت کنید و به کمک آن ها خودتان را بهتر بشناسید.
تمام افرادی که با تست مایرز بریگز آشنایی دارند، از جفت ترجیحات آن مطلع هستند. مهم نیست که چه تیپ شخصیتی دارید، 4 تا از این 8 ترجیح شخصیتی، شما را توصیف خواهند کرد. هرکدام از این ویژگی ها بخشی از نمایه شخصیتی کلی شما خواهند بود و به همین دلیل منطقی است که زمان تصمیم گیری درباره اهداف شغلی خود، به آن ها توجه کنید. در این بخش این ترجیحات را توضیح خواهیم داد. زمانی که ویژگی های شخصیتی خود را شناسایی کردید، برای حداکثر استفاده از آن ها به نفع خود برای ترسیم مسیر شغلی ایده آلتان، به شکل زیر عمل کنید:
گفتگوها و بحث های عالی با کسانی که احساس نزدیکی با او می کنند (مانند همسر، والدین، دوستان نزدیک، مربیان یا سالخوردگان محترم)، به برونگرایان کمک می کند به افکار خود نظم ببخشند. بازخوردی که آن ها از چنین گفتگوهایی درباره اهداف شغلی یا هر چیز دیگری دریافت می کنند، به آن ها کمک خواهد کرد از یک دیدگاه وسیع تر به مسائل بنگرند.
چنین چیزی باعث خواهد شد قبل از آنکه مسیر شغلی را با دقت بررسی نکنند و هرگونه عواقب بالقوه تصمیم خود را درنظر نگیرند، دست به انتخاب نزنند. در بعضی موارد برونگرایان می توانند در نیاز خود برای بودن در کنار سایرین غلو کنند یا اهمیت آن را بیش از حد زیاد بدانند.
این شخصیت ها ممکن است فرصت های شغلی که برایشان جالب است اما شامل تعامل های انسانی زیاد نمی شود رد کنند، با این تفکر که تنها خواهند بود یا چنین شغل هایی برایشان رضایت بخش نیست. خوشبختانه، محیط های غیرکاری بسیاری وجود دارد که نیازهای این شخصیت ها برای تعامل انسانی را برآورده می کنند. به همین دلیل آن ها نباید زیاد درگیر ویژگی های اجتماعی حرفه هایی شوند که برایشان جالب هستند.
از جمله این شخصیت ها باید به تیپ های ENFJ و ENTJ اشاره کنیم.
درونگرایان زمانی که می خواهند تصمیم مهمی در زندگی خود بگیرند به زمان، خلوت و تنها بودن دارند تا واقعا همه چیز را با دقت بررسی کنند. آن ها باید بتوانند از هر زاویه ای احتمال ها را با توجه به تحقیق درباره حرفه موردنظر و آگاهی خود از نیازهای واقعیشان و تمایل هایشان، بررسی کنند. این شخصیت ها در فضایی آرام، ساکت و خلوت می توانند عمیقا و بدون آشفتگی به مهم ترین تصمیم های زندگی خود بیاندیشند.
از سوی دیگر اگر یک درونگرا مدت بسیار زیادی را صرف گوش دادن به نظرها و پیشنهادهای سایرین کند، ممکن است تا حد زیادی تحت تاثیر گرفته و تصمیمی بگیرد که آنطور که باید و شاید، به آن فکر نشده است. پرسیدن نظر سایرین ایرادی ندارد اما در انتها فرد درونگرا باید اهداف شغلی را انتخاب کند که همسو با نیازهای درونی و قضاوت های شخصی خودش باشد.
از جمله این شخصیت ها باید به تیپ های INFJ و INTJ اشاره کنیم.
افرادی که از نظر شخصیتی حسی محسوب می شوند، بر اساس تجربه یاد می گیرند. آن ها برای آنکه حقیقت چیزی را متوجه شوند باید با آن با تمام حواس پنجگانه خود درگیر شوند و خود را در تمام جنبه های آن تجربه غرق و درگیر کنند. افرادی که جزو تیپ های حسی قرار می گیرند، باید زمان جستجو برای شغل دنبال فرصت هایی برای کارآموزی یا داوطلب شدن باشند. چون به چنین تجربه مستقیمی نیاز دارند تا بدانند آن شغل خاص مناسب آن ها خواهد بود یا نه.
گاهی افراد دارای ترجیحات حسی نمی توانند تصویر بزرگتر ماجرا را ببینند و درگیر جزئیات هستند. آن ها به قدری مصمم هستند که مسیر واقع گرایانه ای را طی کنند یا در پی هدفی قابل دسترسی باشند که فراموش می کنند از خود مهم ترین سوال را بپرسند: من واقعا می خوام چکار کنم؟
این افراد از گفتگو و مشورت با سایرین که تجربه شخصی نسبت به شغل های موردعلاقه شان دارند، نفع می برند. چون می توانند حقایق پنهان یا معایب بلندمدت آن حرفه های خاص را متوجه شوند.
از جمله این شخصیت ها باید به تیپ های ESFJ و ESTJ اشاره کنیم.
تیپ های شهودی به اهداف بلندمدتی نیاز دارند که الهام بخش آن ها باشد تا برای رسیدن به تعالی تلاش کنند. اگر یک حرفه خاص تخیل آن ها را برانگیزد و باعث شود که واقعا نیاز به آنچه که باید به آن روزی برسند هیجان را حس کنند، با اطمینان می توان فرض کرد که در مسیر درست قرار دارند.
زنان و مردانی که جزو تیپ های شهودی محسوب می شوند اگر شهودشان به آن ها بگوید که حرفه عالی را پیدا کرده اند، حتی اگر خیلی طول بکشد که مراحل آموزش و کسب آمادگی را طی کنند، با خوشحالی چنین فداکاری را انجام خواهند داد.
اما مشکل اینجاست که افراد شهودی اغلب آنطور که باید توجه زیادی به جزئیات نمی کنند. آن ها به قدری نگاهشان به تصویر بزرگتر ماجرا است که فراموش می کنند چنین تصویری از جزئیات کوچکی تشکیل شده است که با دقت و عمدا کنار یکدیگر قرار گرفته اند.
تیپ های شهودی باید خود را مجبور کنند که در لحظه حال زندگی کنند تا نقشه های کاملی در زندگی خود بکشند که تمام جنبه های آموزش و کسب آمادگی را که برای دستیابی به اهداف شغلی خود نیاز دارند، تحت پوشش قرار دهند. اگر آن ها نتوانند به تصمیم منطقی و کاملی برسند که واقع گرایانه و انجام شدنی باشد، باید مسیر دیگری را در پیش بگیرند.
از جمله این شخصیت ها باید به تیپ های INFP و INTP اشاره کنیم.
افرادی که جزو تیپ های تفکری قرار می گیرند، تنها زمانی که به شکل خسته کننده ای درباره هر کدام از گزینه های شغلی موردعلاقه خود تحقیق کنند، از تصمیم هایی که می گیرند راضی خواهند بود. این شخصیت ها باید دنبال کتاب ها و مقاله هایی باشند که به آن ها دقیقا و به صورت گام به گام بگوید چطور می توانند یک وکیل، حسابدار، مهندس یا پرستار باشند.
زمانی که این افراد بتوانند تصویر کاملی از شغل موردنظر داشته باشند، فقط و فقط آن وقت است که از بررسی جدی یک گزینه محتمل، احساس راحتی خواهند کرد. با آنکه تیپ های تفکری همیشه باید بادقت و بررسی عمل کنند، اما گاهی ممکن است بیش از حد به چیزی بیاندیشند.
آن ها ممکن است وقت خیلی زیادی را صرف تحقیق و تحلیل کنند که باعث شود هیچ چیزی را جز اشتباهات یا نقص های مسائل گوناگون نبینند. همین موضوع باعث خواهد شد اطمینان نداشته باشند، آشفته شوند و در نهایت هیچ تصمیمی نگیرند.
این تیپ ها به جای آنکه به فکر تغییر حرفه ای باشند که واقعا نیاز به آن است، ممکن است به انجام شغل هایی ادامه دهند که واقعا آن را دوست ندارند. چون به نظرشان چنین تصمیمی مطمئن ترین مسیر ممکن است. شخصیت های تفکری باید از میل خود به احتیاط بیش از حد آگاه باشند که جلوی آن ها را در تعقیب خواسته های واقعیشان می گیرد.
از جمله این شخصیت ها باید به تیپ های ISTP و ISFP اشاره کنیم.
افرادی که ویژگی های شخصیتی احساسی قدرتمندی دارند، برای سایرین و به طور کلی وضعیت دنیای اطرافشان اهمیت زیادی قائل می شوند. در نتیجه این شخصیت ها باید حرفه هایی را انتخاب کنند که به آن ها اجازه دهد در رفاه سایرین یا پیشرفت جامعه سهیم باشند.
آن ها ممکن است بخواهند در نوعی شغل های بشردوستانه یا خدماتی مشغول به کار شوند یا احتمالا مسیر کارآفرینی را در پیش بگیرند، اگر ایده عالی درباره محصول یا سرویس خاصی داشته باشند که می خواهند آن را عرضه کنند.
افراد دارای کارکرد احساسی با توجه به نگرانی که درباره تاثیرگذاری تصمیم های خود بر زندگی دیگران دارند، باید مراقب باشند که زیاد برای نظر منفی سایرین (مثلا اعضای خانواده یا دوستان خود)، اهمیت قائل نشوند. آن ها هرگز نباید مسیر شغلی را فقط به این علت انتخاب کنند که نزدیکانشان آن ها را به سمت این جهت خاص هل داده اند (تمایل آن ها به راضی نگه داشتن سایرین ممکن است باعث شود که نسبت به آن وسوسه شوند). این افراد در بررسی احتمال های شغلی باید نگاهی واضح به تمایل ها و ترجیحات واقعا شخصی خود داشته باشند و بر اساس آن تصمیم بگیرند.
از جمله این شخصیت ها باید به تیپ های ESFP و ESTP اشاره کنیم.
مردان و زنان دارای کارکرد قضاوتی، به صورت ذاتی برای زندگی شان هدف تعیین می کنند. آن ها یک رویکرد هدفمند، دارای ساختار و مشخص را در زندگی ترجیح می دهند و عقیده دارند که دستیابی به چیزی معنادار مشکل است، مگر اینکه از برنامه ای منطقی پیروی کنید که باجزئیات باشد و تمام احتمال ها را درنظر بگیرد.
این شخصیت ها به دلیل چنین تمایلی، اکثرا جذب حرفه هایی می شوند که برنامه مشخصی برای آموزش و توسعه مهارت داشته باشند. حرفه هایی که پیشرفت در آنجا مسیر مشخصی داشته باشد و در یک بازه زمانی قابل پیشبینی بتوان به این هدف رسید.
متاسفانه ایده های شخصیت های قضاوتی گاهی بیش از حد سختگیرانه و خشک است، بنابراین باعث می شود احتمال های شگفت انگیزی که می توانند رضایت آن ها از زندگی را فوق العاده شگفت انگیز کنند، نادیده بگیرند.
این افراد به قدری مصمم هستند هرگونه نااطمینانی را حذف کنند که تصمیم به انتخاب حرفه های می گیرند که زمانی که کار خود را واقعا شروع می کنند، انگیزه بخششان نخواهد بود. آن ها باید در بعضی موارد ریسک کنند و بدون اینکه از نتیجه مطمئن باشند، دست به عمل بزنند. به خصوص زمان انتخاب شغل یا مسیرهای کارآفرینی که فوق العاده برایشان هیجان انگیز و جالب به نظر می رسد اما اغلب نتیجه تضمین شده ای ندارند.
از جمله این شخصیت ها باید به تیپ های ISTJ و ISFJ اشاره کنیم.
تیپ های شخصیتی ادراکی به طور ذاتی خلاق هستند و بنابراین باید دنبال حرفه هایی باشند که از آن لذت ببرند به جای آنکه ظرفیت های خلاقیت آن ها را خشک کند. ادراکی ها معمولا جذب حرفه هایی می شوند که تخیل آن ها را برانگیزد و احساس هیجان و ماجراجویی را در آن ها به وجد آورد، بدون توجه به اینکه چقدر این گزینه ها ممکن است از نظر سایرین غیرواقع گرایانه به نظر برسند.
این افراد برخلاف شخصیت های قضاوتی احساس نمی کنند که باید از قبل برنامه ریزی داشته باشند. اگر جزئیات اینکه چطور مسیر را به پایان برسانند برایشان در ابتدا اندکی مبهم باشد، این افراد بیش از حد دچار مشکل نمی شوند. چون یقین دارند که در ادامه مسیر آن را متوجه خواهند شد.
بی توجهی به جزئیات خیلی راحت ممکن است باعث شود که تیپ های ادراکی اشتباه کنند. آن ها ممکن است در تبدیل رویاهای خود به حقیقت مشکل داشته باشند و در انتها از یک شغل به شغل دیگر بپرند و همیشه دنبال چیزی هیجان انگیزتر و رضایت بخش تر باشند.
تیپ های ادراکی که تصمیم بگیرند کمی از سرعت خود بکاهند، با صبر عمل کنند، احتمال ها را با دقت بیشتری بررسی کنند و قبل از تصمیم گیری کمی برنامه ریزی کنند، جلوی این اتفاق را می توانند بگیرند. آن ها باید قبل از عمل به پایان کار و نتیجه آن فکر کنند، چون ممکن است سقوط ناگوار و طولانی در انتظارشان باشد.
از جمله این شخصیت ها باید به تیپ های ENFP و ENTP اشاره کنیم.
