1403/05/29 11:10 AM - 3 ماه قبل
احتمالا زمانی که تیتر این مقاله را دیده اید، دوبار آن را خوانده اید و از خود پرسیدید که اشتباه نوشته نشده است؟ اکثر ما به شنیدن این حرف عادت داریم که درونگرایان برای عملکرد بهتر در محیط کار باید بیشتر برونگرا باشند. اما گاهی عکس آن نیز ممکن است درست باشد؟
با توجه به اینکه کتاب ها و مقاله های زیادی درباره استعدادهای خاص درونگرایان اخیرا محبوب شده اند، این افراد اغلب ساکت که از آن ها انتقاد می شود، سرانجام حقی برای خود دارند. در این مقاله می گوییم چطور می توانید شبیه به همکاران درونگرای خود باشید، چون ممکن است کمک کند مهارت هایی را پرورش دهید که هرگز حدس نمی زدید باعث موفقیت بیشتر شغلی شما در محیط کار شوند. پس همراهمان بمانید.
اینطور نیست که برونگرایان در حد درونگرایان عمیقا فکر و احساس نکنند، اما اگر کمتر وقت صرف حرف زدن و اینکه حرفتان را بشنوند و توی چشم باشید کنید، بهتر می توانید عمیق تر باشید. عمیق تر از نظر دانش خود و درک اطرافیان و موضوع موردنظر.
عمیق بودن در زندگی حرفه ای شما مزایای خاص خود را دارد. اگر کمی بیشتر بدانید، تحلیل های شما جامع تر خواهد بود و معمولا فراتر از فقط توجه به سطح است و احترام خود را در محیط کار به دست می آورید. از طرفی عمیق بودن کمک می کند از سرعت خود بکاهید، آرام و ساکت تر باشید، مکث کرده و فکر کنید و به طور خلاصه مهارت های درونگرایی خود را نشان دهید.
داشتن روابط عمیق در روابط در محیط کار نیز برای شما نفع دارد. به عنوان یک برونگرا احتمالا با همه رفتار دوستانه دارید. اما آیا همکاران خود را واقعا آنطور که هستند، می شناسید؟
درونگرایان گفتگوهای نفر به نفر را ترجیح می دهند، چون باعث می شود فراتر از گفتگوهای سطحی و بی اهمیت پیش بروند. اگر در تعامل های خود با سایرین عمیق تر باشید، اطلاعات ارزشمندی درباره آن ها متوجه خواهید شد و احتمالا بیشتر به شما اعتماد خواهند کرد و بیشتر شما را در جریان افکار واقعی خود قرار می دهند.
نه تنها این موضوع کمک به ایجاد رابطه نزدیک و حمایت کننده می کند، بکه همچنین متوجه خواهید شد همکارانی که نمی شناختید نیز مهارت ها، استعدادها و بینش هایی دارند که می توانید در همکاری با خود از آن ها استفاده کنید.
اگر احساس می کنید که باید همیشه در جلسات زودتر از همه صحبت کنید یا توجه به شما بیشتر از همه باشد یا کسی هستید که بیشتر به حرف های او گوش می دهند، شاید وقت آن است که یک گام به عقب برگردید و به سایرین نیز فرصت شنیده شدن دهید.
چنین تصمیمی به معنای خوش رفتاری با دیگران است، اما چه نفعی برای شما دارد؟ ابتدا زمانی که حرف سایرین را می شناسید، با دانش و دیدگاه ارزشمندی آشنا می شوید که اگر قرار بود فقط خودتان حرف بزنید، آن را از دست می دادید. ثانیا توجه مثبت همکاران ساکت تر خود را به دست خواهید آورد و نشان می دهید که بخشی از تیم هستید به جای آنکه با آن ها رقابت کنید. ممکن است برخلاف انتظار و عقل به نظر برسد، اما اگر همیشه عجله نکنید که زودتر به حرف های شما گوش کنند، احتمالا بیشتر مورد احترام خواهید بود.
اگر سعی کنید که نگاه همه در جلسات همیشه روی شما فقط نباشد، انرژی خود را حفظ می کنید و به سایرین نیز اجازه حرف زدن می دهید. به عنوان یک برونگرا از تعامل با سایرین انرژی می گیرید. اما الزاما به این معنا نیست که باید خودتان فقط حرف بزنید و همه انرژی خود را صرف آن کنید. زمانی که به سایرین اجازه می دهید حرف خود را بگویند، نقششان را ایفا کنند و سهم خود از اعتبار در جمع را داشته باشند، کمتر احتمال دارد که خسته شوید و بیشتر ممکن است در زمان مناسب بدرخشید.
تنها بودن در طبیعت و تحرک داشتن این فرصت را می دهد که خلاقانه و عمیقا فکر کنید. ایرباد (و دوستان) خود را در خانه جا بگذارید و اجازه دهید ذهنتان در حالیکه جذب محیط اطراف شده اید، رها باشد. اینکه به خود اجازه دهید ساکت باشید، کمک می کند مزایای درونگرا بودن را تجربه کنید. خواه به فکر یک ایده ایده آل بیافتید یا با انرژی بیشتر به محیط کار برگردید، بهتر برای انجام کارهای خود و داشتن بهترین عملکرد آماده خواهید بود.
اگر می خواهید مانند یک درونگرا فکر کنید، مدتی مانند او باشید. علاوه بر پیاده روی به تنهایی، مطالعه یکی از فعالیت های محبوب درونگرایان است. مطالعه نه تنها شما را سرگرم یا آگاه تر می کند، بلکه شما را با دیدگاه های جدید آشنا خواهد کرد.
مطالعه کتاب به خصوص رمان، گفته می شود کمک می کند قدرت همدلی و درک دیدگاه های سایرین را توسعه بخشید. ممکن است حتی کمک کند همکاران درونگرای خود را درک کرده و کمی شبیه به آن ها فکر کنید.
اگر زمان بیشتری صرف مطالعه کنید و نوع کتاب هایی که می خوانید مختلف باشد، قدرت تفکر شما توسعه خواهد یافت و خواهید توانست زمان گفتگو با سایرین درباره موضوعات بیشتری حرف بزنید.
با آنکه یقینا برای آنکه بدون اینکه فکر کنید حرف بزنید زمان خاصی وجود دارد، مانند هنگامی که در ابتدای ایده پردازی با سایرین قرار دهید، اما انجام آن همیشه بهترین سیاست نیست.
اگر مدت بیشتری را درباره موضوعات و کمتر به رقابت برای اینکه اول حرف بزنید فکر کنید، کمتر احتمال دارد چیزهایی بگویید که پشیمان شوید. توجه نکردن به جملات و کلماتی که می گویید ممکن است باعث شود احمق یا بی تفاوت به نظر برسید، به سایرین توهین کنید (از جمله رئیس خود) و کمتر از حالت فعلی بدون دانش و اطلاعات جلوه دهید. از سوی دیگر اگر قبل از صحبت بیاندیشید، جملات شما احتمالا معنای بیشتری خواهند داشت و با احترام بیشتری با آن برخورد می کنند.
اگر فکر می کنید که امتحان کمتر صحبت کردن به این معنا خواهد بود که به سایرین اعتبار بیشتری تعلق خواهد گرفت، ایده های خود را ثبت کنید تا در صورت لزوم بتوانید آن ها را نشان دهید. همچنین کلمات و مفاهیم وقتی به یاماندنی تر، حساب شده تر شکل می گیرند که بیشتر درباره آن ها فکر کنید.
درونگرایان اغلب افکار خود را می نویسند، چون وقت دارند به این افکار نظم دهند و آن ها را اصلاح کنند، بدون اینکه احساس کنند تحت فشار فقط هرچی را گفتن قرار دارند. با وقت گذاشتن برای نوشتن افکار خود، می فهمید زمان صحبت کردن به وقت خود، چطور بهتر تعامل برقرار کنید.
همچنین ممکن است متوجه شوید که نوشتن کمک خواهد کرد واضح تر فکر کنید و نظر بهتری داشته باشید تا اینکه فقط هر چیزی که به ذهنتان آمد، در لحظه آن را به زبان آورید.
تا حالا واقعا متوجه فرد ساکتی که در عقب اتاق نشسته است، شدید؟ آیا می بینید چطور به همه چیز دقت کرده و سپس آن را پردازش می کند؟ تا حالا متوجه شدید که به ندرت حرف می زند، اما زمانی که صحبت می کند حرف های عمیقی می زند؟
درونگرایان معمولا شنوندگان خوبی هستند. این جمله به این معنا نیست که فقط کمتر حرف می زنند. گوش کردن واقعی مهارت ارزشمندی است که به شنونده اجازه می دهد حرف مهمی برای گفتن داشته باشد. کمتر حرف زدن به شما فرصت بیشتر شنیدن را می دهد و احتمالا نسبت به زمانی که بیشتر شبیه یک برونگرا باشید، بیشتر چیزهایی را که از دست می دادید یاد می گیرید. نه تنها با دانش و دیدگاه سایرین آشنا خواهید شد، بلکه اطلاعاتی درباره شخصیت ها و سبک ارتباطی همکاران خود به دست می آورید.
زمانی که حرف می زنید، چیز معنادارتری برای گفتن دارید. از طرفی زمانی که به این شکل مانند درونگرایان صحبت می کنید، احتمالا برایتان ارزش بیشتری قائل می شوند و شما را بابت اینکه ساکت بوده اید به حرف هایشان گوش کرده اید، تحسین خواهند کرد.
درونگرایان چون ممکن است بیشتر گوش و فکر کنند و کمتر حرف بزنند، مزایای خاصی دارند. چون زمانی که حرف بزنند، افراد بیشتری احتمالا به آن ها گوش کنند، به این دلیل که می دانند واقعی حرفی برای گفتن ندارند. با امتحان بعضی از فعالیت ها و طرز فکرهایی که درونگرایان ترجیح می دهند، می توانید بدون از دست دادن نقاط قوت خود، از نقاط قوت آن ها استفاده کنید. پس یک موقعیت دو سر برد است.
مضحک است اما اگر یاد بگیرید رویکردی همراه با سکوت و آرامش بیشتر نسبت به مسائل داشته باشید، بیشتر احتمال دارد که حرف هایتان شنیده شود و ارزشمند باشید و احتمالا برای موفقیت شغلی شما به شکلی مفید خواهد بود که فکر آن را هرگز نمی کردید. هچنین بهتر می توانید درک کنید، با سایرین همکاری داشته باشید و از درونگرایان حاضر در زندگی و محیط کار خود یاد بگیرید.