1403/09/25 11:52 PM - 10 روز قبل
شاید شما هم چنین تیپ شخصیتی داشته باشید که زمان مواجه شدن با یک مشکل ذهن شما فورا به سمت راه حل می رود. احساسات وجود دارند، اما معمولا اولین چیزی نیستند که تمرکز خود را بر آن ها بگذارید. کالبدشکافی مسائل، تجزیه و تحلیل شرایط و نتیجه گیری برای یک راهکار، شیوه برخورد افراد با تیپ شخصیتی INTJ با مشکلات است.
اما به عنوان چنین تیپ شخصیتی باید به این نتیجه هم برسید که ارتباط با مردم اطرافتان مهمتر از پیداکردن یک راه حل است. ممکن است پارتنر شما کاملا ناراحت پیش شما بیاید. شما فورا وارد حالت «حل مشکل» خود شوید و پیشنهاد دهید که باید چه کاری انجام دهد.
اما این رفتار به جای آنکه باعث شود او احساس بهتری کند، از شما فاصله بگیرد و ناراحت شود و بعدا حتی بگوید «من دنبال یک راه حل نبودم. تنها چیزی که نیاز داشتم این بود که به حرف هایم گوش کنی و کنارم باشی.»
به عنوان تیپ شخصیتی INTJ، سیم کشی مغز شما طوری است که به منطق و استراتژی توجه می کند. اما هوش عاطفی می تواند به ما کمک کند حلال مشکلات، دوستان و رهبران بهتری باشیم. در واقع، تحقیق سایت Truity نشان می دهد که هوش عاطفی یا هیجانی برای مهارت رهبری و داشتن عملکرد بالا، حیاتی است.
ممکن است فکر کنید در چنین شرایطی باید به کسی تبدیل شوید که خودتان نیستید. اما هدف این است که احساسات (خود و سایرین) را بشناسید و از آن برای بهبود عملکرد خود در برخورد با چالش های زندگی استفاده کنید.
در این مقاله بررسی می کنیم که چطور بین منطق و هوش هیجانی تعادل ایجاد کنید. شما یاد خواهید گرفت که همدلی و منطق آیا و چطور می توانند کنار همدیگر باشند و این ترکیب چطور در هر مرحله زندگی خود را نشان دهد. پس همراهمان بمانید. قبل از شروع اگر از تیپ شخصیتی خود مطمئن نیستید، می توانید در تست ام بی تی آی تست و تایپ شرکت کرده و گزارش کامل آن را نیز دریافت کنید.
این روزها اصطلاح «هوش هیجانی یا عاطفی» را زیاد می شنویم. اما واقعا معنای آن چیست؟ هوش هیجانی (EQ) در ساده ترین شکل خود توانایی شناخت، درک، مدیریت و تحت تاثیر قرار دادن احساسات خود و سایرین است. EQ پنج مولفه اصلی دارد که عبارتند از:
برای افراد تیپ شخصیتی INTJ، احساسات در جایگاه دوم نسبت به منطق قرار می گیرند. اما هوش عاطفی می تواند واقعا تکمیل کننده نقاط قوت تحلیلی ذاتی شما باشد. داشتن EQ بالاتر به معنای روابط بهتر، کار تیمی موثرتر و داشتن درک واضح تر از عناصر احساسی اطرافمان است (و برای همه اینا نیازی نیست رویکرد منطقی خود را قربانی کنید!).
هوش هیجانی ابزاری را در اختیار شخصیت های INTJ قرار می دهد که رشد کنند، ساده تر موقعیت های اجتماعی را مدیریت کرده و متوجه سرنخ های عاطفی شوند که ممکن است ما در حالت عادی متوجه آن نباشیم.
زمانی که در برخورد با موقعیت های احساسی همان رفتار تحلیلگرانه ای را در پیش بگیرید که می خواهید مشکلات را حل کنید، احساسات را تجزیه تحلیل می کنید، دلیل اصلی آن ها را متوجه می شوید و واکنش های احساسی خود را بهتر مدیریت می کنید. در حقیقت، ترکیب هوش هیجانی با قدرت ذاتی هوش شما ممکن است قدرتمندترین ابزاری باشد که در اختیار می گیرید.
برای شناخت بهتر هوش هیجانی، مقاله زیر را بخوانید:
افراد با تیپ شخصیتی INTJ بابت استقلال، ذهن قدرتمند تحلیلگر و رویکرد استراتژیک خود در زندگی شناخته شده اند. حل مشکل در محیط کار؟ برنامه ریزی برای آینده؟ روی این افراد حساب کنید! آن ها عاشق تجزیه و تحلیل منطقی چیزهای مختلف هستند.
داده ها، الگوها و برنامه ربزی بلندمدت ویژگی های آن ها است که این شخصیت ها را از سایرین متمایز می کند. توانایی اندیشیدن عمیق و عمل کردن قاطعانه به این افراد در شرایطی کمک می کند که نیازمند تفکر پیچیده و رسیدن به راه حل های نوآورانه هستند.
این افراد ترجیح می دهند به صورت تنها یا در قالب تیم های کوچک کار کنند که در آن بتوانند قدرت تفکر خود را به کار بگیرند، بدون حواس پرتی های احساسی. اتکا به خود برای آن ها مهم است و این استقلال اجازه می دهد به شیوه خود و بدون توجه به انتظارهای سایرین، به راه حل ها برسند.
بنابراین با توجه به داشتن این تفکر منطقی، احساسات برای این افراد مانند یک زبان بیگانه است. ریشه آن در این حقیقت قرار دارد که کارکرد احساسی درون ریز (Fi) این افراد که بر آگاهی احساسی اثر می گذارد، اغلب زیاد توسعه نیافته است. آن ها ممکن است عمیقا احساس کنند، اما این احساسات معمولا درونشان جمع می شود. نتیجه آن این است که سرد به نظر می رسند، حتی زمانی که عمیقا اهمیت می دهند.
البته باید با صداقت گفت که احساسات همیشه منطقی نیستند. این شخصیت ها برای منطق و ساختار ارزش قائل می شوند، بنابراین زمان مواجه شدن با احساسات بی پرده دیگران برایشان سخت است که بدانند چطور باید واکنش نشان دهند.
واکنش ابتدایی آن ها این است که راه حل پیشنهاد دهند تا مشکل را رفع کنند، این رویکرد آن ها در برخورد با همه چیز است. اما تمام مشکلات را نباید فورا حل کرد و گاهی راه حل چیزی نیست که سایرین حتی دنبال آن باشند.
بسیاری از این افراد ممکن است با این سناریو ارتباط برقرار کنند. یکی از همکاران شما به این علت ناراحت است که سر موقع پروژه تحویل داده نشده است. شما ممکن است فورا فکر کنید که چطور این موضوع را حل کنید تا مجددا رخ ندهد، درست است؟
شما مراحل لازم را ترسیم می کنید، تغییرات در زمان تحویل پروژه را پیشنهاد می دهید و به راه حل های منطقی اشاره می کنید. اما همکار شما به جای آنکه آرام شود، بیشتر عصبانی می شود. از نظر او، مشکل تنها تحویل ندادن به موقع پروژه نبوده است.
استرس، احساس شکست خوردگی و تاثیر احساسی تمامی این مسائل نیز او را درگیر کرده اند. در چنین لحظاتی، شخصیت های INTJ گاهی لایه های مخفی احساسی شرایط را نادیده می گیرند. از نظر آن ها مشکلی وجود دارد که باید حل شود. اما از نظر همکار آن ها، به جنبه احساسی ماجرا باید دقت کرد.
نتیجه این اختلاف تنش است، حتی زمانی که نیت شما خیر باشد. در چنین لحظاتی هوش هیجانی جلوی سوء تفاهم را می گیرد و حتی به ایجاد ارتباط های محکم تر و معنادارتر کمک می کند.
برای درک بهتر عملکرد این افراد در تیم، مقاله زیر را مطالعه کنید:
ما می دانیم که احساسات همیشه با منطق جور در نمی آیند، اما به این معنا نیست که به عنوان چنین تیپ شخصیتی نمی توانید عملکرد بهتری در مدیریت آن ها داشته باشید. در این بخش به راهکارهای عملی اشاره می کنیم که با استفاده از آن ها می توانید بدون اینکه خیلی از منطقه امن خود بیرون آیید، هوش عاطفی بیشتری داشته باشید.
تیپ های شخصیتی INTJ به صورت ذاتی درون نگر هستند، بنابراین خودآگاهی نقطه شروعی ساده تر برایشان است. چرا ژورنال نویسی را امتحان نمی کنید؟ احساسات خود را روی کاغذ بیاورید و اینکه چه چیزی محرک آن ها خواهد بود تا بتوانید متوجه الگوها شوید.
ژورنال نویسی طی سال های گذشته به من به عنوان چنین تیپ شخصیتی کمک کرده است خودم و شرایطم را بسیار بهتر درک کنم (علاوه بر اینکه کمک می کند از آشفتگی ذهن خود بکاهید!).
ذهن آگاهی ابزار مفید دیگری است که شما را متوجه به احساسات خود، در همان حین که نمایان می شوند، می کند به جای آنکه به آن ها توجه نکنید. این تفکر اشتباه وجود دارد که ذهن آگاهی و مدیتیشن فرقی ندارند، در حالی که اینطور نیست. هدف ذهن آگاهی کمک به افزایش آگاهی شما (از تمام چیزهای اطرافتان و احساساتان است) و هدف دیگری ایجاد افکار واحد است.
توصیه می کنیم روزانه 10 دقیقه را به نوشتن درباره احساسات خود اختصاص دهید. گزینه دیگر تمرین ذهن آگاهی با تمرکز بر نفس کشیدنتان است تا به احساسات خود در لحظه دقت کنید.
همدلی ممکن است سخت باشد، به خصوص زمانی که احساسات سایرین منطقی به نظر نمی رسند. برای همدل بودن، با فعالانه شنیدن صحبت های طرف مقابل شروع کنید، قبل اینکه فورا بخواهید راه حل یا توصیه ای را پیشنهاد دهید. به زبان بدن، لحن صدا و کلمات او دقت کرده و سعی کنید احساسات او را بهتر درک کنید.
مرتبه بعدی که فردی سعی می کند درباره احساسات خود با شما حرف بزند، آنچه را که گفته اند برایشان تکرار کنید تا مطمئن شوید بدانید علت احساساتشان چیست.
زمانی که احساسات شدت می یابند، به راحتی ممکن است آشفته شوید. برای مدیریت احساسات خود، چند نفس عمیق بکشید یا زمانی که استرس دارید لحظه ای دور شوید. انجام آن کمک می کند با اندیشه و تفکر بیشتری واکنش نشان داده به جای آنکه در لحظه واکنشی بروز دهید.
زمانی که احساس می کنید احساسات متبلور شده اند، 5 نفس عمیق بکشید یا لحظه ای از ماجرا فاصله بگیرید تا قبل از واکنش نشان دادن، آشفتگی ذهن خود را از بین ببرید.
در میان گذاشتن احساسات ممکن است برای شما ناخوشایند باشد، اما حتی انجام آن به مقدار کم کمک می کند ارتباط های محکمتری بسازید. با ابراز احساسات ساده مانند قدردانی یا ناراحتی در تعامل های روزانه شروع کنید.
به مرور زمان انجام آن باعث خواهد شد مطرح کردن احساسات بدون مشکل و طبیعی تر به نظر برسد. گاهی فقط ابزار واکنش ها یا دیدگاه های شما کاملا ارتباط شما با اطرافیانتان را تغییر می دهد. با ابزار احساسات کوچک خود در موقعیت های روزمره تمرین کنید، مانند گفتن «واقعا از کمکت ممنونم» یا «این رفتار ناراحتم کرد.»
برای تصمیم گیری بهتر درباره شغل خود به عنوان چنین تیپ شخصیتی، مقاله زیر را بخوانید:
در بالا گفتیم که چطور هوش هیجانی تکمیل کننده و تقویت بخش نقاط قوت ذاتی تیپ شخصیتی INTJ است. اما در زندگی واقعی شرایط چطور خواهد بود؟
شما به طور ذاتی فردی استراتژیست و راهکاردهنده هستید، اما حتی بهترین نقشه ها زمانی که تیم مشکل داشته باشد، شکست می خورند. با افزایش هوش هیجانی خود می توانید به احساسات اعضای تیمتان بیشتر دقت کنید.
زمانی که لحظاتی را به گوش کردن، واقعا گوش کردن، اختصاص دهید، متوجه خواهید شد که تیم شما بیشتر احساس حمایت شدن می کند. نتیجه آن ایجاد اعتماد، کاهش تنش است و باعث می شود راهکارهای منظم شما موثرتر باشند. به طور خلاصه بگوییم، با ترکیب نقاط قوت منطق خود و همدلی می توانید یک رهبر قدرتمندتر و سازگارتر باشید.
احساسات برای بسیاری از افراد با تیپ شخصیتی INTJ چالش آفرین هستند، به خصوص در روابط فردی. مردم قبل از اینکه یک راه حل بخواهند، اصلا اگر آن را بخواهند، اغلب می خواهند احساس کنند که درک می شوند. توجه خود را بر این موضوع بگذارید.
با تمرین همدلی و صرف لحظاتی برای گوش کردن و توجه به آنچه که طرف مقابل احساس می کند، فضایی برای ارتباط های عمیق تر فراهم می کنید. همدلی تعامل های شما را بهتر می کند، چون کمک می کند نگاهی کلی تر به ماجرا داشته باشید. بنابراین جنبه های منطقی و احساسی شما می توانند در کنار یکدیگر باشند تا کمک کنند روابط محکم تری را شکل دهید.
تیپ های شخصیتی INTJ عاشق رشد و پیشرفت شخصی اند. بنابراین، توسعه هوش عاطفی در تخصص شما است. شما از قبل مهارت بالایی در تحلیل مشکلات پیچیده دارید، بنابراین چرا از همین رویکرد در درک احساسات خود استفاده نکنید؟ برای درک آنچه حساس می کنید، تلاش کرده و علت آن را جستجو کنید.
هرچه بیشتر در تصمیم های خود درک عاطفی را لحاظ کنید، به فردی کامل تر، هم از نظر شخصی و هم حرفه ای، تبدیل می شوید. افزایش EQ کمک می کند تمام پتانسیل خود را بررسی کرده و با منطق و همدلی با مشکلات پیچیده زندگی خود برخورد کنید.
در پایان باید بگوییم هوش هیجانی شخصیت شما را به عنوان تیپ INTJ تغییر نمی دهد. بلکه باعث استفاده از نقاط قوت طبیعی شما (منطق، استراتژی و حل مشکل) در حین توجه به احساسات اطرافیانتان می شود. با شناخت احساسات خود و سایرین می توانید تصمیم های بهتری بگیرید، روابط محکمتری شکل دهید و از نظر حرفه ای و فردی موفق شوید. با قدم های کوچک شروع کنید و متوجه خواهید شد که همدلی و منطق نه تنها می توانند کنار یکدیگر باشند، بلکه هر جنبه از زندگی شما را بهبود می بخشند.