1404/08/13 7:02 PM - 10 ساعت قبل
در مقاله چطور هر تیپ انیاگرام سعی می کند در حالیکه در حال فروپاشی است، ثابت کند حالش خوب است – قسمت اول، رفتار 5 تیپ ابتدایی سیستم اینیاگرام را بررسی کردیم. در این مقاله تیپ های باقیمانده را توضیح خواهیم داد. همراهمان بمانید. قبل از شروع اگر هنوز از تیپ شخصیتی خود مطلع نیستید، می توانید در تست اینیاگرام تست و تایپ شرکت کرده و گزارش کامل آن را نیز دریافت کنید.
فرد با تیپ شش اینیاگرام می گوید «حالم خوبه»، در حالیکه در حال بررسی مجدد قفل درها، چت های گروهی، حساب بانکی، فشار خون خود و این است که آیا متنی که برای او 2 ساعت قبل فرستاده اید، نشانه هایی از پرخاشگری منفعلانه داشته است یا نه.
حال این افراد خوب است، اگر خوب بودن به معنای زندگی در حالت آماده باش دائمی، انبار کردن کنسرو لوبیا و جستجوی عبارت هایی مانند «چطور بفهمم بهترین دوستم مخفیانه از من متنفر بوده یا فقط خسته است» در گوگل باشد. این افراد آماده اند. برای همه چیز. به جز آرامش فکری.
تا حالا نظر 12 نفر مختلف را پرسیده اند، تمام این نظرها را نادیده گرفته و یک فایل اکسل درست کرده اند تا ببینند کدام نظرهای تخصصی با یکدیگر در تناقض قرار دارند. لیست کارهایی که باید انجام دهند 6 صفحه است. فکشان قفل شده است. گفتگوهای درون ذهنشان مانند صدای یک گروه همسرای یونانی مضطرب است.
اگر به آن ها بگویید «فقط به خودت اعتماد کن»، طوری به شما خیره می شوند که انگار گفته اید بدون چتر نجات و مهمتر از آن بدون نقشه پشتیبان از هواپیما بیرون بپرند. اگر شما بگویید «در امان هستی»، از شما خواهند پرسید «ولی از کجا می دونی؟»
اما از شوخی بگذریم، زمانی که تیپ ششی ها در حال فروپاشی هستند، سعی می کنند با کسب اطمینان بیشتر از دیگران، از سیستم های مختلف و اطلاعات، با این وضعیت مقابله کنند. ذهن آن ها سرشار از بدترین سناریوهای ممکن، چه می شد اگر... و صداهای درونی متناقض می شود.
خودتردیدی این شخصیت ها شدت می یابد. آن ها ممکن است به جوامع، مربیان یا حتی حال و هوای شریک عاطفی خود نگاه کنند تا تشخیص دهند در امان یا در آستانه نابودی هستند. این افراد اغلب به خودشان فشار می آورند تا نیازهای سایرین را برآورده کنند، به این امید که در ازای این وفاداری محافظت یا تایید را به دست آورند. اما زیر این وفاداری ترس عمیق طرد شدن، مورد حمایت قرار نگرفتن یا ناامنی در یک جهان آشفته نهفته است. به جز گونه جنسی تیپ ششی ها.
این تیپ که ضد تیپ شش محسوب می شود، با تمام اشتیاق به جنگ ترس می رود. این شخصیت ها ترس را انکار می کنند، با قدرت از دل آن رد می شوند و آن را به مبارزه می طلبند که نزدیک تر شود. این شخصیت ها نمی خواهند محافظت شوند، بلکه می خواهند همان کسی باشند که هیچکس جرات ندارد با او در بیافتد.
در حالیکه سایر تیپ ششی ها ممکن است زیر بار ناامنی خرد شوند، تیپ ششی های جنسی زره بر تن می کنند. قدرت آن ها اغلب فیزیکی است، صدایشان بلند است و مرزهای خود را مانند سیم خاردار محکم می کنند.
ایجاد ترس سپر آن ها است، چون اگر قوی به نظر برسند مورد حمله قرار نمی گیرند. اگر بر فضای اتاق مسلط شوند، هیچ کس آشوب درونشان را نخواهد دید. اما ترس همچنان وجود دارد، زیر آن ظاهر جسور و قلدر پنهان شده است و به اینکه نباید آسیب پذیر به نظر برسند، دامن می زند.
رشد برای تمام تیپ ششی ها زمانی رخ می دهد که «اطمینان خاطر» تیپ نهی ها را به دست آورند. یعنی یاد بگیرند که افکار وسواسی را متوقف کنند. اینکه بدون احساس گناه استراحت کنند. دست از اینکه تصمیم گیری را به دیگران واگذار کنند بکشند و به جای آن به شهود خود اعتماد کنند که معمولا بیشتر از چیزی که خودشان باور داشته باشند، قدرتمند است.
امنیت این افراد ناشی از بیش از حد آماده بودن یا اجرای نمایش وفاداری نیست، بلکه از آن جایگاه آرام و استوار درونی می آید که می گوید «من از پس این بر می آیم.» نه به این خاطر که خطر از بین رفته است، بلکه به این دلیل که دیگر برده آن خطر نیستند.
برای افزایش بهره وری خود، مقاله زیر را بخوانید:
فرد با تیپ هفت اینیاگرام می گوید «حالم خوبه!» در حالیکه دارد یک سفر ناگهانی رزرو می کند، یک پادکست جدید راه می اندازد، به سرعت تعداد زیادی کوکی شکلاتی می پزد و همزمان پنج ریلز در اینستاگرام برای شما می فرستد و به طور کامل انبوهی از اضطراب را که آرام آرام پشت سرش تلنبار می شود، نادیده می گیرد.
تقویم این شخصیت ها پر از برنامه های گوناگون است. با صدای بلند می خندند. چشمانشان بیش از حد برق می زند. آن ها فقط با چشیدن مزه اسپرسو، بررسی ایده های سفر و این باور که اگر به اندازه کافی فقط سرشان شلوغ باشد و اینکه می توانند از یاس وجودی فرار کنند، زنده مانده اند.
این افراد اصرار دارند که حالشان خوب است. اما امسال سه مرتبه شغلشان را عوض کرده اند، هشت سرگرمی جدید را شروع کرده و ناگهان تصمیم گرفته اند که امروز وقت یادگیری زبان ایتالیایی، شروع نجاری و راه اندازی یک سازمان غیرانتفاعی برای نجات طوطی ها است. هر کاری فقط برای اینکه با «آن حس خاص» تنها نمانند.
اگر از آن ها بپرسید واقعا حالشان چطور است، نیشخندی می زنند، شوخی می کنند و بحث را به گفتگو درباره شما می کشند. اگر دوباره سوال خود را بپرسید، موضوع را عوض می کنند، یک شوخی دیگر کرده و شما را به یک مهمانی خیریه برای جمع آوری کمک های مالی دعوت می کنند.
اما از شوخی بگذریم. زمانی که تیپ هفتی ها در حال فروپاشی هستند، بیشتر به حواس پرتی پناه می برند. آن ها دنبال لذت، تحریک و گزینه های جدید جذاب می روند تا از ترس درونی دردناک، انوه یا پوچی که نمی خواهند احساس کنند، فرار کنند.
آن ها رفتار تکانشی، آشفته و واکنش گرایانه نشان می دهند و تلاش می کنند به جای پذیرش درد، از آن فرار کنند. هر چیزی که دیدگاه مثبت آن ها را تهدید کند یا آن را دفع کرده، یا به شکل دیگری توجیهش میکنند یا کم اهمیت جلوه اش میدهند.
اما آرامش و شفا یافتن از طریق انجام دادن کارهای بیشتر به دست نمی آیند. بلکه از سرعت خود کاستن، تمرکز کردن و در لحظه قرار گرفتن با چیزی که واقعی است، حتی اگر سرگرم کننده نباشد، به دست می آیند. همانطور که تیپ هفتی ها بهبود می یابند، به جای آنکه از چیزهای ناخوشایند فرار کنند، با آن ها روبرو می شوند.
این شخصیت ها دیگر از این تجربه به آن تجربه نمی پرند، بلکه به آن ها فکر می کنند. این افراد خودآگاه تر، باثبات تر و متفکرتر می شوند و عمیقا درباره آنچه اهمیت دارد فکر می کنند، به جای اینکه سرسری به صورت سطحی از همه چیز عبور کنند.
این افراد به جای ترس از محدودیت ها، یاد می گیرند عمق را دوست داشته باشند. آن ها از تلاش برای استفاده کردن از جهان برای تحریک حواس خود دست می کشند و شروع به مراقبت از آن و خودشان با خرد و هدفمندی می کنند. ذهن آن ها که زمانی همزمان 20 ایده مختلف را بررسی می کرد، حالا تمرکز کردن را شروع می کند.
سپس به زیر تیپ هفتی های اجتماعی می رسیم که ضدتیپ هستند. تیپ هفتی هایی که با سیری ناپذیری مخالفت می کنند و می گویند «من نه. من پاکم. من می بخشم.» تیپ هفتی های اجتماعی میل به بیشتر را با تظاهر به کمتر خواستن سرکوب می کنند.
آن ها به یاری رسان، ایده آلیست و قدیس های با ماموریت تبدیل جهان به مکانی بهتر تبدیل می شوند، اما در زیر این بشردوستی، اغلب یک عطش پنهان به دیده شدن، تحسین شدن و دوست داشتنی بودن به خاطر فداکاری هایشان وجود دارد.
آن ها کوچکترین تکه کیک را بر می دارند. در روابط بیش از حد از خود مایه می گذارند. کارهای امدادی را هماهنگی می کنند و هرگز درخواست کمک نمی کنند. در ظاهر این افراد تقریبا شبیه به افراد با تیپ یک یا دو انیاگرام هستند یعنی مسئولیت پذیر، بخشنده و حتی زاهد.
اما نفس این افراد هنوز چیزی می خواهد. آن ها می خواهند احساس خوبی داشته باشند، آنقدر خوب که بخشی از وجودشان را که می ترسد خودخواه یا بد باشد، ساکت کند. ایده آل گرایی این افراد برایشان یک سپر است. خدمت رسانی آن ها نقش یک استراتژی را دارد.
رشد واقعی برای تیپ هفتی های اجتماعی زمانی رخ می دهد که به خودشان اجازه دهند نیازهایی داشته باشند. اینکه بپذیرند چیزی می خواهند. اینکه آن ها نیز می توانند انسان هایی آشفته، متناقض و مشتاق باشند که مجبور نیستند همیشه بدرخشند یا قهرمان بازی در بیاورند. یگانگی واقعی فقط در تلاش برای دنیایی بهتر نیست، بلکه در کند حرکت کردن و مهربان بودن با خود با همان شفقتی است که نسبت به دیگران عرضه می کنند.
به کمک مقاله زیر در محیط کار نظم بیشتری داشته باشید:
فرد با تیپ هشت اینیاگرام در حالیکه در کابینت را چنان می کوبد که ستون های خانه به لرزه در می آیند، می گوید «حالم خوبه!»
این رفتار برای گفتگو و حرف زدن نیست. بلکه اتمام حجت است. یک اعلام خطر. فک این افراد قفل شده است. از چشمانشان آتش می بارد. تمام هیبتشان داد می زند «حتی فکر این هم نکن که حالم رو بپرسی، مگر اینکه بخواهی دود شوی بری هوا!»
آن ها گریه نمی کنند، دارند خودشان را خالی می کنند. درد نمی کشند، بر اوضاع کاملا تسلط دارند. شلوغش نکرده اند، فقط این شما هستید که زیادی از خود خونسردی نشان می دهید و شاید هم احمقید. اگر این شخصیت ها در درون احساس کنند اوضاع از دستشان در رفته است، سخت گیری خود بر محیط بیرون را دوچندان می کنند.
تسلط را به دست می گیرند. ترس به وجود می آورند. بر میدان جنگ فقط با اتکا به نیروی اداره خود مسلط می شوند. آن ها ضعیف نخواهند بود. آسیب پذیر نخواهند بود. بلکه ترجیح می دهند همانجا آتش بگیرند و خاکستر شوند اما اجازه ندهند شما اشکشان را ببینید. اما اگر با دقت گوش کنید، ممکن است صدای ناله ضعیف قلبی را که زیر 17 لایه سیم خاردار پنهان شده است و زمزمه می کند «من فقط می خوام احساس امنیت کنم»، بشنوید.
اما شوخی را کنار بگذاریم. زمانی که تیپ هشتی ها در حال فروپاشی هستند، اغلب حالت تهاجمی به خود می گیرند. آن ها درد خود را با اشک ریختن نشان نمی دهند، بلکه به شکل آتش شعله ور و واکنشی می شوند. این افراد کنترلگرتر، عصبی تر و واکنشی تر می شوند.
درگیری برایشان به سپر تبدیل می شود. خشم برایشان نقش زره را پیدا می کند. آسیب پذیری؟ یک نقطه ضعف کشنده است. بنابراین با بلندتر کردن صدای خود، سرسخت تر شدن و نفوذناپذیرتر شدن، از خودشان محافظت می کنند.
اما این نوع قدرت زمانی که فقط برای محافظت از خود استفاده شود، مخرب خواهد بود. آن ها را منزوی می کند. از پا در می آورد و اعتماد را از بین می برد.
رشد واقعی زمانی رخ می دهد که تیپ هشتی ها تصمیم بگیرند از سلطه جویی به تعهد و از خودگذشتی تغییر رویکرد دهند. زمانی که آن ها به خود اجازه دهند «لطیف بودن» را بدون خجالت احساس کنند، از قدرت خود برای برقراری ارتباط استفاده کنند، نه تحت کنترل گرفتن.
چنین تغییر رفتاری در ابتدا ترسناک است. آسیب پذیری مانند این است که خودتان را تسلیم کنید. اما در واقع مسیری است که توسط آن به بزرگترین نقطه قوتشان می رسند. تیپ هشتی ها زمانی که سفره دل خود را باز می کنند، قدرت را از دست نمی دهند بلکه آن را متحول می کنند.
آن ها تبدیل به محافظ هایی می شوند که به جای آسیب رساندن، شفا می بخشند. جنگجویانی که به جای دیوار، پل می سازند. آن ها یاد می گیرند درخواست کمک کنند، نرم باشند و اعتماد کنند. این تیپ ها با این کار به همان نیروی شگرف قهرمان و دلسوزی تبدیل می شوند که همیشه قرار بوده باشند.
قدرت آن ها زمانی که به نفع دیگران استفاده شود، شگفتی ساز است. عشقشان ها زمانی که آزاد شود، دنیا را متحول می کند. اما اول از همه باید کسی را به درون خود راه دهند.
برای موفقیت بیشتر در زندگی از مقاله زیر کمک بگیرید:
فرد با تیپ نه اینیاگرام می گوید «من حالم کاملا خوبه» در حالیکه به ناکجاآباد زل زده و از نظر احساسی، در خود فرو رفته و به پناهگاه آرام انکار پناه برده است. نه بابا! آن ها اصلا از مشکلات خود فرار نمی کنند! بلکه فقط دارند نفسی تازه می کنند. چرت می زنند. یک مرخصی سه روزه از دنیا گرفته اند. هفت فصل از سریالی که آن را حتی دوست ندارند پشت سرهم دیده و خودشان را قانع کرده اند که مرتب کردن کشوی خرت و پرت ها یک کار مفید برای مدیریت اوضاع بوده است.
شما می توانید طوفان را در چشمانشان ببینید، اما اصرار می کنند همه چیز ردیف است. آن ها خواهند گفت «هیچ مشکلی وجود نداره»، در حالیکه مانند یک دیوار به رنگ بژ، از نظر احساسی خنثی و بی روح هستند. هر جمله آن ها با «نمی دونم، شاید» شروع شده و با «اما احتمالا چیز مهمی هم نیست» تمام می شود.
در اعماق وجودشان بخشی است که فریاد می زند. اما این فریاد با بی تفاوتی با ظاهری آرام، خوردن نودل فوری و تماشای بی پایان ویدیوهای یوتیوب درباره خراطی چوب، خفه شده است. از آن ها بپرسید حالشان چطور است، جواب می دهند «فقط خسته ام.» دوباره بپرسید، لبخند کم رنگی می زنند و می گویند «چیزی نیست.» برای مرتبه سوم بپرسید و موضوع را به لباس شب مهمانی هفته پیش روی شما تغییر می دهند.
اما از شوخی بگذریم. زمانی که تیپ نهی ها در حال فروپاشی هستند، در لاک خود فرو می روند. ارتباط خود را با خواسته ها، خشم خود و آنچه برایشان اهمیت فوری دارد، قطع می کنند. بی حس بودن راهکار این افراد برای بقا است.
اگر فقط بتوانند درد، آن هیاهو و تنش درونی را بی حس کنند، شاید بتوانند دوام بیاورند. بنابراین ذهنشان را خاموش می کنند. حواسشان را پرت می کنند. از نظر احساسی با هرچه آسان تر یا راحت تر است، یکی می شوند. رویاهایشان را در اولویت آخر می گذارند. نیازهای خود را بیان نمی کنند. انرژی آن ها در رخوت و بی عملی تحلیل می رود.
اما رشد برای این شخصیت ها زمانی که سعی می کنند «آرامش را حفظ کنند» رخ نمی دهد. بلکه وقتی اتفاق می افتد که قدرت خود را به رسمیت بشناسند و آن را به کار بگیرند. یعنی از خواسته های خود آگاه شوند. اعلام وجود کنند. برای آنچه اهمیت دارد اقدام کنند. نه برای راضی نگه داشتن دیگران یا اجتناب از درگیری، بلکه به این دلیل که نظر، رویاها و زندگی آن ها معنایی دارد.
این افراد در بهترین حالت شخصیتی خود فوق العاده انگیزه بخش هستند. آن ها از فردی منفعل به هدفمند تبدیل می شوند. دیگر منتظر اجازه نمی مانند و خودشان خالق تغییر می شوند. حضور آن ها باثبات و سرزنده می شود. خودشان را بدون اینکه دچار خود مهم بینی شوند، جدی می گیرند.
آن ها یاد می گیرند صلح به معنای نبود درگیری نیست، بلکه به معنای هدف داشتن است. اینکه خشمشان خطرناک نیست، بلکه چراغ راهنمایی برای نشان دادن آنچه اهمیت دارد است. از طرفی زمانی که این افراد به آتش درون خود اعتماد می کنند، دست از بی هدف گذراندن در زندگی می کشند و شروع به زندگی می کنند، با شفافیت، اعتماد به نفس و قدرتی آرام.
برای شناخت بهتر رفتار خود مقاله زیر را بخوانید:
هر کدام از تیپ های اینیاگرام در برهه ای از زندگی خود به آرامی، زیر لب یا فریاد گفته «حالم خوبه»، در حالیکه آگاهانه در تالابی از احساسات سرکوب شده، انرژی بی راهه رفته یا آشوب خاموش غرق می شده است. اما نکته اینجا است که تیپ شخصیتی شما مشکل نیست.
تیپ شما راهکار است. دریچه ای است که یاد گرفته اید از طریق آن دنیا را ببینید، زره ای که پوشیده اید، نقابی که به صورت زده اید، رقصی که بر آن مسلط شده اید تا احساس امنیت، دیده شدن و اهمیت کنید.
اشکالی ندارد گاهی از هم فرو بپاشید. اشکالی ندارد آن فرد قوی، بامزه یا کسی که همه چیز را درست می کند، نباشید. شما اجازه دارید آشفته، آسیب پذیر و نرم باشید. شما اجازه دارید دست از نقش بازی کردن بردارید و شفا یافتن را شروع کنید.
مسیری که در پیش روی هر کدام از ما قرار دارد، ما را ملزم نمی کند هویتمان را رها کنیم. فقط از ما می خواهد عمیق تر شویم. از چسبیدن به عادت های سطحی تیپ خود دست برداریم و به حقیقی که در زیر آن نفهته است، گوش دهیم. چون وقتی رشد می کنیم، به فرد جدیدی تبدیل نمی شویم. بلکه بیشتر خود واقعیمان می شویم. و این خیلی بهتر از این است که «خوب» باشیم.