1398/11/19 10:53 AM - 4 سال قبل
در این مقاله می خواهیم به این بپردازیم که چطور یک روش شخصیت شناسی که بتواند شخصیت شما را به 4 حرف تقلیل دهد ممکن است در این که یک پیشنهاد شغلی را به دست بیاورید یا نه، تاثیر داشته باشد.
تست مایرز بریگز یا ام بی تی آی که ممکن است اسم آن را قبلاً شنیده باشید، به محبوب ترین تست شخصیت شناسی در جهان تبدیل شده است.
بسیاری از شرکت ها از آن برای تحلیل داوطلبان شغلی استفاده می کنند، مدیران امروزه از آن برای تعیین شخصیت افراد و تیم سازی استفاده می کنند بدین معنی که کدام کارمند ممکن است به خوبی با دیگری کنار بیاید. برخی نیز ممکن است در رزومه خود از آن برای معرفی شخصیت شان به سایرین استفاده کنند.
Merve Emre، یک استاد زبان انگلیسی در دانشگاه آکسفورد و مشاور سابق شرکت Bain & Co.، در کتاب خود به اسم «کارگزاران شخصیت: تاریخچه عجیب مایرز بریگز و تولد تست شخصیت شناسی» به تاریخچه و شرح وقایع مربوط به تست ام بی تی آی پرداخته است.
تاریخچه عجیب تست ام بی تی آی با دو مادر و دختر به اسامی کاترین کوک بریگز و ایزابل بریگز مایرز شروع می شود. کاترین که از کالج کشاورزی میشیگان در قرن 19 فارغ التحصیل شده بود، می خواست متوجه شود چطور می تواند از تکنیک های علوم آزمایشی که یاد گرفته است برای کمک به فرآیند تربیت کودکان استفاده کند.
Emre گفت «او اعتقاد داشت اگر بتوانید به یک کودک کمک کنید شخصیت خود را کشف کند، می توانید به آن ها کمک کنید یک نوع ارتباط روحانی با روح خود داشته باشند و سپس می توانید به آن ها کمک کنید چطور می توانند در مراحل بعدی زندگی خود به یک تخصص برسند.»
کاترین نظریه تیپ شخصیتی خود را گسترش داد و از افراد با تیپ های «متفکر»، «بی اختیار»، «اجرایی» و «اجتماعی» یاد کرد.
اما در سال 1932، او با کتابی به اسم «تیپ های روانشناسی» برخورد کرد که توسط تحلیل گر روان سوئیسی کارل یونگ نوشته شده بود و از ایده های «برونگرایی در مقابل درونگرایی» و «فکری در برابر احساسی» به عنوان یک راه جدید برای دسته بندی افراد از نظر شخصیت استفاده کرد.
ایزابل که علاقه مادر به نظریه تیپ شناسی را ارث برده بود، سپس در اوایل دهه 40 شروع به طراحی اولین نمونه تست مایرز بریگز کرد.
این تست افراد را به عنوان یکی از 16 تیپ شخصیتی ممکن در بین 4 طیف دسته بندی می کند یعنی: برونگرا در برابر درونگرا، شهودی در برابر حسی، فکری در برابر احساسی و قضاوتی در برابر ادراکی.
Emre به ما ملحق شد تا در مورد این قضیه بحث کنیم که شرکت ها هر چند وقت یک مرتبه از این تست استفاده می کنند و چرا او فکر می کند این تست به محبوب ترین تست شخصیت شناسی در جهان تبدیل شده است. ادامه مطلب حاصل این گفتگوها است.
استفاده از این تست شخصیت شناسی واقعا زیاد است. بنابراین جدیدترین آمارها نشان می دهد از هر 5 شرکتی که در فهرست 1000 شرکت برتر مجله فورچن قرار می گیرند یکی از آن ها از این تست در فرآیند استخدام خود استفاده می کنند. 89 درصد شرکت های 100 شرکت منتخب فورچن یا از آن در فرآیند استخدام یا در محیط کار برای تمرین های تیم سازی، مربیگری رهبری، مدیریت استعداد اجرایی و مسائلی از این دست استفاده می کنند.
بازار کار برای تست های شخصیت شناسی که در محیط کار استفاده می شوند به سمت 2 میلیارد دلار درآمد افزایش یافته است. بسیاری از شرکت ها که این تست ها را منتشر و مدیریت می کنند خصوصی هستند، بنابراین دقیقا آگاهی از سهم بازار تست مایرز بریگز سخت است ولی در اواخر دهه 90 تخمین زده شده بود که سهم این تست از بازار 25 تا 30 درصد است.
قبل از این که من یک استاد زبان انگلیسی در دانشگاه شوم، در واقع یک مشاور مدیریت بودم و در شرکت Bain & Co. کار کردم و در آن جا برای اولین بار با این تست برخورد کردم. بنابراین تمام شرکت های مشاوره ای (گروه مشاوره ای بوستون)، مک کینزی، Bain، دیلویت، اکسنچر یقینا از آن استفاده می کنند.
آن دست از شرکت هایی که احتمالا از آن استفاده می کنند در دسته خدمات دهنده ها قرار می گیرند. شرکت هایی که افرادی را استخدام می کنند که شغل آن مدیریت سایر افراد است.
بخشی از این استفاده در فرآیند استخدام است. من یک خواهر دارم که برای کار در یک شرکت باید در مصاحبه شغلی شرکت می کرد. اولین مرحله آن مصاحبه انجام یک سری تست شخصیت شناسی بود که در بین آن ها تست ام بی تی آی قرار داشت.
بعدا به او زمانی که استخدام شد، گفتند بخشی از علت عبور از آن مرحله اول داشتن یک تیپ شخصیتی بسیار خاص مایرز بریگز بود، تیپی که آن ها واقعا به دنبال آن بودند که فکر می کنم در مورد او تیپ INTJ بود.
بنابراین استفاده از این تست می تواند به این خاصی باشد. می تواند همانطور که گفتم بیشتر در فرآیند مدیریت محیط کار و تمرین های تیم سازی باشد.
زمانی که من در شرکت Bain بودم، یک مدیر داشتم که هر کارمند جدید را مجبور می کرد که با انجام این تست نتیجه آن را به او گزارش دهد و سپس تیپ شخصیتی مایرز بریگز آن ها را روی یک وایت بورد می نوشت و سعی می کرد پیش بینی و مشخص کند براساس این که چه کسی باید به چه کسی گزارش دهد یا چه کسی با چه کسی کار کند و تیپ های شخصیتی که داشتند چه مشکلاتی در محیط کار ممکن است به وجود آورند.
بنابراین استفاده از این تست می تواند واقعا به عنوان راهی برای تلاش به نظم دادن به محیط کار باشد تا در نتیجه آن کشمکش ها را با حداقل برسانید و همکاری را به بالاترین سطح ببرید و افراد را به طور کلی راضی و شاد نگه دارید تا به نوعی جلوی بهره وری روز کاری را نگیرید.
یک سری آمار در مورد آن وجود دارد. اکثر این آمار از سوی سازمان MBTI و ناشر این تست منتشر شده است، بنابراین من نمی توانم اعتبار یا اعتماد پذیری آن ها را تایید کنم.
نکته جالب زمانی که به آن دسته از شغل هایی نگاه می کنید که با تیپ های مختلف به جلو پیش برده می شوند، این است که تمامی آن ها به شکل قابل توجهی موقعیت شغلی پر سود یقه سفید هستند که به دسترسی به درجه بالایی از تحصیلات نیاز دارند.
بنابراین این طوری نیست که فردی تست مایرز بریگز را انجام دهد و با نگاه به این برچسب های تیپ شناسی بگوید «شما قرار است یک کارشناس امور بهداشتی شوید.»
زمانی که ایزابل مایرز بریگز این تست را در دهه 40 طراحی کرد، او قویا اعتقاد داشت هیچ کس با بهره هوشی زیر 100 ارزش تست گرفتن ندارد چون آن ها توانایی شناختی برای فرق گذاشتن بین اولویت ها و انتخاب های خود را ندارند. شما می توانید به طریقی ببینید که در حال حاضر در مورد دسترسی افراد به این نوع زبان شخصیت یک محدودیت وجود دارد.
به نظر من چند دلیل در این قضیه نقش دارند. ابتدا به علت زبان توضیح تیپ شخصیتی است که فوق العاده ساده است. شما و من همیشه در گفتگوهای روزمره خود از اصطلاحاتی مانند برونگرا و درونگرا، فکری و احساسی استفاده می کنیم.
بنابراین نیازی نیست کاملا یک زبان جدید یا یک سیستم تفکری جدید در مورد انسان ها را بیاموزید. کلماتی وجود دارند که ما به دفعات و گاهی اوقات بدون فکر برای توصیف افرادی که می شناسیم به کار می بریم و به نظر من با یک نوع قدرت نطق و بیان مرتبط است که از قبل درون ما وجود دارد.
همچنین به نظر من این تست عملکرد بسیار خوبی در متقاعد سازی افراد داشته است که قصد قضاوت در مورد افراد را ندارد و نمی خواهد به شما بگوید که باید شخصیت تان را عوض کنید.
تنها از شما می خواهد خودتان را همانطور که هستید بپذیرید و از طریق این پذیرش شروع به تصمیم گیری هایی که کنید که باعث شادی تان خواهد شد و رفتارتان را در راستای اولویت ها و ارجحیت های خود قرار دهید.
و به نظر من چنین چیزی واقعا یک فانتزی جذاب است. همچنین فکر می کنم که این تست در آن واحد به شما قول می دهد به نوعی شما را نمایان خواهد کرد، یعنی یک جنبه شاخص و بی همتا از شخصی که دارید را خواهید شناخت، همچنین به شما می گوید که افراد دیگری نیز مانند شما در این دنیا هستند.
دوستان من در شرکت Tinder یا OKCupid همیشه به من تصاویری از پروفایل افرادی را می فرستند که در آن ها تیپ شخصیتی خود را در آن قرار دادند.
من فکر می کنم این کار بسیار جالب است چون با این کار می گویند «ببینید، فردی که به پروفایل من نگاه می کند در این فکر است که می خواهد با من یک قرار بگذارد یا نه، نتیجه تست مایرز بریگز من به نوعی شخصیتم را نشان می دهد.»
و این احتمال وجود دارد که فردی به آن نگاه کند و بگوید «اوه، این فرد یک ISTJ است. من نیز یک ISTJ هستم، بین ما از قبل یک ارتباطی وجود دارد.» بنابراین این تست به نوعی از طریق زبان خود یک رابطه اجتماعی به وجود می آورد.