1403/06/31 11:46 PM - 2 ماه قبل
آیا هیچ ارتباطی بین غمگین بودن و تیپ شخصیتی MBTI شما وجود دارد؟ سایت psychologyjunkie از بیش از 5 هزار نفر نظرسنجی انجام داده است. یکی از سوال های این نظرسنجی این بوده است که «چه احساسی را بیشتر از همه دائما تجربه می کنید؟» این نظرسنجی 21 گزینه داشته است از «لذت»، گرفته تا «بدبینی» و «شادی».
غم نیز یکی از گزینه ها بوده است و از افراد خواسته شده بود که فقط 1 تا 3 احساسی را که بیشتر از همه تجربه می کنند، انتخاب کنند. در این مقاله می خواهیم نتیجه این نظرسنجی و بعضی از نظرات افراد شرکت کننده در آن درباره احساساتشان را بررسی کنیم. پس همراهمان بمانید. قبل از شروع اگر از تیپ شخصیتی خود مطمئن نیستید، می توانید در تست ام بی تی آی تست و تایپ شرکت کرده و گزارش کامل آن را نیز دریافت کنید.
افراد با تیپ شخصیتی ISTJ معمولا قابل اعتماد و باثباتند. آن ها جزو تیپ هایی نیستند که احساسات خود را آشکارا نشان دهند. بلکه، احساسات خود را در این حین که باید به آن ها رسیدگی شود، کنار می زنند و فقط زمانی احساسات خود را بیرون می ریزند که کاملا تنها باشند و بتوانند بدون ترس از قضاوت و آسیب پذیری، با آن ها برخورد کنند.
تیپ شخصیتی پدربزرگ من ISTJ بود. او همیشه باثبات و ملاحظه نگر بود. هیچ چیزی ظاهرا او را تحریک و عصبانی نمی کرد. اما او همچنین احساسی ترین و مهربان ترین فردی بود که می شناختم. می دانستم که در لحظات خلوتش، به خود اجازه می دهد چیزهایی را احساس کند که به ندرت به سایرین نشان می داد.
اما متوجه شدم زمانی که او احساسی می شود، ساکت می شود، می خندد و همه چیز را درون خود نگه می دارد. تیپ های شخصیتی ISTJ زیر ظاهر آرام خود، حساس تر از آنچه هستند که نشان می دهند.
فردی با چنین تیپ شخصیتی می گوید «من احساس می کنم که باید احساساتم را برای افراد دیگر کنترل کنم.» دیگری گفت «نمی گویم دقیقا فرد غمگینی هستم. من باید بد و خوب را با هم پردازش کنم و نمی توانم آن را نادیده بگیرم.» نظر دیگری این بود که «من واقعا حساس هستم. من خیلی راحت گریه می کنم ولی نمی خواهم آن را نشان دهم. من عمیقا تحت تاثیر تبلیغات بیمه، یک فیلم بچگانه و خیلی چیزهای دیگر قرار می گیرم.»
مهم است شخصیت های ISTJ بدانند که سرکوبی طولانی مدت احساسات آسیب می زند. ISTJهایی که برنامه زمانی شلوغی دارند، هرگز برای بیان و ابراز احساسات خود وقت نمی گذارند. بلکه دائما آن ها را کنار می زنند تا بتوانند بر مسئولیت هایشان تمرکز کنند.
زمانی که از چنین شخصیت هایی پرسیده شده است چه فعالیت هایی کمک می کنند که احساسات خود را پردازش کنند، گفته اند نوشتن احساسات خود، صحبت با یک درمانگر، خلق یک اثر هنری یا ورزش کردن در حین توجه به احساساتشان.
این تیپ ها در حالت ناسالم خود ویژگی های زیر را دارند:
واقعا جای تعجب داشت که در این نظرسنجی تیپ شخصیتی ESFP غم را زیاد انتخاب کند. این افراد در ظاهر شاد، خودجوش و بی نهایت خوشبین دیده می شوند. اما درون آن ها چیزی متفاوت از ظاهرشان است.
به طور کلی شخصیت های ESFP بیشتر احساسات خوشبینی، هیجان و لذت را انتخاب کردند، ولی در کنار تمام آن ها غم هم بود. یک شخصیت ESFP گفت «من خوشبین هستم. اما زمانی که زندگی روند آهسته ای می گیرد یا مجبور هستم وظایف خسته کننده را انجام دهم، بیشتر از حد معمول احساس غم و اضطراب می کنم.»
چندین شخصیت ESFP دیگر اظهارات مشابهی داشتند و گفتند که دوست دارند تا جای ممکن شلوغ باشند، اما اگر زندگی بیش از حد کسل کننده، کند یا آرام شود، افکار غمناک آن ها را در بر خواهد گرفت. دوست با تیپ شخصیتی ESFP من زمانی اسیر افکار منفی می شد که سعی می کرد در شب بخوابد، یعنی زمانی که زندگی آرام می گیرد، آهسته می شود و تحریک و هیجان کم است.
این افراد به عنوان تیپ های شخصیتی که کارکرد غالب آن ها حسی برون ریز است، ممکن است زمانی که تمام تحریک های حسی حاضر نباشند، بیشتر با جنبه احساسی درون ریز خود در تماس قرار گیرند. این کارکرد بخشی از وجود آن ها است که احساسات، ارزش ها و تجربه های مهم فردی را پردازش می کند.
زمانی که شخصیت های ESFP بدون اینکه سعی کنند حواس خود را پرت کنند، برای برقراری ارتباط با این کارکرد وقت بگذارند، کمک می کند کمتر احساس کنند که توسط احساساتشان آشفته شده اند.
اما برای بعضی از ESFPها، برگشتن به تحرک داشتن و تجربه کردن بیش از حد وسوسه کننده است. با آنکه فهرستی از روش های مختلف برای برخورد با غم برای این شخصیت ها وجود دارد، اما همه چیز به خود فرد بستگی دارد.
با این حال مهم است که احساسات خود را کاملا بررسی کنید، به جای اینکه تلاش کنید حواس خود را از آن ها پرت کنید. آن ها را بنویسید، با فردی مطمئن صحبت کنید و احساسات خود را بدون اینکه اسیر وسوسه حواس پرتی شوید، تایید کنید.
این تیپ ها خصوصیات احتمالی زیر را دارند:
افراد با تیپ شخصیتی INFJ، احساسات عمیقی دارند. آن ها نه فقط احساسات خود، بلکه احساسات دیگران را عمیقا احساس می کنند. این افراد را باید اسفنج های احساسی بدانیم که در احساسات و روحیه اطرافیان خود خیس شده اند.
این شخصیت ها نگاهی به تصویر بزرگ دارند و اغلب در حال تصور دنیایی بهتر برای مردم هستند. این افراد به صورت ذاتی ایده آلیست هستند و با اندوه انسانیت همدردی می کنند و می خواهند راه هایی برای بهبود همه چیز پیدا کنند.
با این حال غیرممکن است یک انسان بتواند به تنهایی این میل به تغییر دنیا و تبدیل آن به مکانی بهتر را عملی کند. بسیاری از شخصیت های INFJ می گویند زمانی احساس غم می کنند که حس کنند نمی توانند دنیای ایده آلی را که تصور کرده اند، خلق کنند.
یکی از آن ها می گوید «من احساس غم می کنم، اما اذیتم نمی کند. به نظر من اندوه، غم و تنهایی تمام چیزهایی هستند که برای درک طیف کامل تجربه انسانی، باید بفهمیم.» شخصیت های INFJ دیگر اظهارات مشابهی داشته اند.
زمانی که غم فرا می رسد، این شخصیت ها باید برای پردازش آن تنها باشند. آن ها ممکن است رو به نوشتن افکار خود، مدیتیشن آورند یا خود را غرق یک پروژه خلاقانه کنند. انجام این کارها تدبیر آن ها برای درک نویز احساسی اطرافشان است.
سایرین به یک نوع خالی شدن نیاز دارند، یعنی فردی که با او صحبت کنند و او بتواند احساساتشان را تایید کند، البته فقط پس از آنکه این افراد مدتی در خلوت خود بوده اند تا فشار احساسی روی خود را کم کنند.
به کمک مقاله زیر می توانید مقدار نادر بودن این تیپ شخصیتی و سایر تیپ ها را بفهمید:
از نظر افراد با تیپ شخصیتی INFP، غم نوعی زیبایی در خود دارد. این افراد عمیقا چیزهای مختلف را احساس می کنند و به ظرافت های دنیای احساسی خود توجه دارند. آن ها ممکن است زمانی احساس غم کنند که شکافی بین ایده آل های خود و واقعیت ببینند یا احساس کنند درک نمی شوند.
یکی از افراد با این تیپ شخصیتی می گوید «برایم مهم نیست احساس غم کنم. باعث می شود احساس کنم زنده ام.» دیگری گفت «من کلیت ذهنیت سمی مثبت نگری را قبول نمی کنم. پردازش احساسات منفی اصلا اشکالی ندارد. در هر چیزی که ما احساس می کنیم، زیبایی وجود دارد.»
از نظر این شخصیت ها، غم اغلب از طریق یک فعالیت هنری یا خلاقانه یا غوطه ور شدن در آن ها، از بین می رود. یعنی گوش دادن به موسیقی که با احساسات آن ها همخوانی داشته باشد، نوشتن داستان، تماشای فیلم یا خلق یک اثر هنری برای ابراز خودشان یا پیدا کردن خلوت و تنهایی خود.
این افراد را با کمک مقاله زیر بهتر می شناسید:
افراد با شخصیت ENFJ عمیقا در تماس با دنیای احساسی اطراف خود هستند. آن ها احساسات سایرین را جذب می کنند، گاهی حتی این احساسات را با احساسات خود اشتباه می گیرند. این توانایی برای همدلی بالا و توجه عمیق به سایرین ممکن است مانند یک شمشیر دو لبه باشد.
از طرفی آن ها این استعداد را دارند که یک فضای مثبت با فرد دیگری شکل دهند. از طرف دیگر گاهی به واسطه احساسان منفی یا دشوار سایرین آشفته می شوند. تیپ های ENFJ به عنوان شخصیت های ایده آلیست دوست دارند دنیای بهتر و مهربان تری را رقم بزنند. آن ها متوجه این هستند که مردم زیادی زجر می کشند و این چیزی است که آن ها از بسیاری از تیپ های دیگر شدیدتر احساس می کنند.
یک شخصیت ENFJ اظهار داشت «من نمی گویم که فرد غمگینی هستم. به طور کلی خوشبینم. اما در یک روز عملا افسرده و سپس شاد می شوم. من کاملا نوسان خلقی دارم.» دیگری گفت «من آدم شادی هستم. من غمگین می شوم زمانی که اطرافیانم غم دارند. من نیز آن را جذب می کنم.»
تیپ های شخصیتی ENFJ ممکن است غم خود را برای ادامه حمایت از سایرین سرکوب کنند، اما زمانی که این غم آشکار شود کاملا شدید خواهد بود. به این افراد باید یادآوری کرد که از خود مراقبت کنند و به سایرین اجازه دهند هر چند وقت یکبار کنارشان باشند.
شما می توانید این تیپ شخصیتی را به کمک مقالات زیر بهتر بشناسید:
افراد با تیپ شخصیتی ISFJ فقط قصد دارند از اطرافیان خود مراقبت کنند و اغلب نیازهای خود را در پس زمینه قرار می دهند. غم این افراد معمولا ریشه در نگرانی درباره سایرین یا احساس تحسین نشدن است.
یک ISFJ گفت «من زمانی غمگین می شود که فکر می کنم به اندازه کافی برای سایرین کاری انجام نمی دهم.» دیگری گفت « احساس می کنم از من قدردانی نمی کنند و بسیاری از افراد متوجه کارهایم نمی شوند. به سختی می توان جلوی چنین احساس ناخوشایندی را گرفت.»
تیپ های شخصیتی ISFJ اغلب انتخاب می کنند که احساسات خود را بروز ندهند، بلکه آن را با کار خالی کنند یا در خلوت خود با آن برخورد کنند. مهم است که این افراد خروجی برای احساسات خود پیدا کنند. نوشتن احساساتشان و خواندن آن ها فوق العاده مفید است یا پیداکردن یک دوست یا عضو خانواده قابل اطمینان که محرم رازشان باشد.
به کمک مقاله زیر این تیپ ها را بهتر بشناسید:
از نظر افراد با تیپ شخصیتی ISFP، غم یک تجربه انفرادی است. آن ها واقعا دوست ندارند تمام احساسات خود را نشان دهند، اما اگر راهی برای تنهایی پیدا نکنند، برایشان سخت است احساساتشان را مخفی نگه دارند. این شخصیت ها زمانی احساس غم می کنند که احساس کنند قادر به ابراز خود نیستند، مثلا درک نشده اند یا فردی که برایشان عزیز است در حال آسیب زدن است.
یک ISFP می گوید «توضیح غم سخت است، مانند موجی است که تمام وجودم را در بر می گیرد.» این افراد همیشه برای صحبت کردن درباره غم خود راحت نیستند و ترجیح می دهند آن را از طریق هنر، طبیعت یا تنهایی پردازش کنند.
بسیاری از شخصیت های ISFP ظاهری آرام و تودارتر را نشان می دهند، در حالیکه درون عمیقا حساس و از نظر عاطفی باهوشند.
مقاله زیر را برای درک خصوصیات خود حتما بخوانید:
افراد با تیپ شخصیتی ESFJ به حالت احساسی سایرین توجه دارند و اغلب احساس می کنند مسئول حس و حال کلی افراد هستند. یکی از این شخصیت ها می گوید «من فقط میخوام همه با هم کنار آیند.» اگر این افراد احساس کنند از سایرین فاصله گرفته اند یا فردی را ناامید کنند، ناراحتشان می کند و باعث می شود احساس بی قراری و عصبی بودن کنند تا زمانی که همه چیز برطرف شود.
اکثر این شخصیت ها زمانی ناراحت می شوند که احساس کنند روابط آن ها به خطر افتاده است. آن ها معمولا با این احساس با پناه بردن با عزیزان خود، صحبت درباره مسائل و اینکه احساساتشان را ابراز کنند، برخورد می کنند. داشتن فردی که گوش کند، تایید کند، نصیحت کند یا حمایت عاطفی خود را پیشنهاد دهد، مهم است.
برای درک بهتر روابط خود مقاله زیر را بخوانید:
افراد با تیپ شخصیتی INTP احساسات خود را در دوردست نگه می دارند و به جای آن جهان منطق را یعنی جایی که در آن همه چیز طبق عقل سلیم باشد، ترجیح می دهند. اما غم زمانی به وجود این افراد رخنه می کند که احساس طردشدن، درک نشدن کنند یا اینکه از خودشان عصبانی باشند.
یکی از این شخصیت ها اعتراف می کند که «من همیشه متوجه نمی شوم چرا غمگینم و آخرین چیزی که نیاز دارم این است که فردی مزاحم شود تا بفهمد علت آن چیست. فقط اوضاع را بدتر می کند.»
این افراد دوست دارند فاصله بگیرند و احساسات خود را تحلیل کنند و دنبال دلیل منطقی برای آن ها بگردند. گاهی این عمل فایده ای ندارد. چندین INTP اظهار داشته اند که آن ها زمانی که غمگین هستند، باید خالی شوند بدون اینکه نگران این باشند که چطور ممکن است رفتارشان از سوی سایرین برداشت شود. چون این شخصیت ها اغلب بدین طریق احساسات خود را معنا می کنند و می توانند دوباره سرحال شوند.
این شخصیت ها از انجام فعالیت های انفرادی، مطالعه یا غرق شدن در یک علاقه جدید لذت می برند تا حواس خودشان را پرت کرده و احساس تعادل کنند.
این شخصیت ها را با مطالعه مقاله زیر بهتر بشناسید
از نظر افراد با تیپ شخصیتی INTJ، غم مانند آشفتگی برای آرامش درونشان است. یکی از این شخصیت ها می گوید که غم را مانند چیزی می داند که باید اصلاح شود. این شخصیت ها بیشتر متحمل است که احساسات خود را مخفی کنند و برای جلوگیری از آسیب های آینده، موقعیت را بررسی کنند.
همچنین ممکن است در خلوت خود با احساساتشان برخورد کنند، به آهنگ هایی که مطابق روحیه شان باشد گوش کنند، افکارشان را بنویسند یا دنبال یک بینش یا معنای عمیق تر بگردند. از نظر شخصیت های INTJ غم یکی از شدیدترین احساسات آن ها است که به دفعات تجربه اش می کنند. اما آیا سایرین آن را می بینند؟ نه زیاد.
آن ها ترجیح می دهند احساسات خود را روی کاغذ بیاورند، به موسیقی گوش دهند که به آن ها احساس آرامش دهد یا به شیوه خود با دقت غمشان را بررسی کنند. آن ها اگر احساسات خود را نشان دهند، غیرعمدی است و معمولا از آن شدیدا نفرت دارند.
این تیپ ها را کمک مقاله زیر بیشتر بشناسید:
افراد با تیپ شخصیتی ENTJ عملگرایند و اغلب آن دسته از احساسات خود را که ظاهرا سودی ندارند، سرکوب می کنند. زمانی که غم آن ها را فرا می گیرد، معمولا آن را یک شکست می دانند یا مانعی که بر سر برنامه هایشان است.
یکی از این افراد می گوید «غم بیشتر از هر چیزی روی اعصاب است.» این شخصیت ها سریعا به حالت رفع مشکل وارد می شوند و تمرکز خود را بر آنچه می گذارند که می توانند برای تغییر موقعیت انجام دهند. از نظر آن ها غم چیزی است که باید به آن غلبه کرد، به جای آنکه احساسی برای پردازش باشد.
برای درک روابط این تیپ ها مقاله زیر را بخوانید:
افراد با تیپ شخصیتی ISTP منطقی اند و ترجیح می دهند تمرکز خود را بر زمان حال بگذارند. غم معمولا زمانی می آیند که احساس گیر کردن یا درک نشدن کنند. با آنکه این تیپ ها منطقی هستند و شخصیتی تحلیل گر دارند که به احساسات توجه نمی کند، به این معنا نیست که سنگدل باشند.
یکی از این شخصیت ها می گوید «همه فکر می کنند من احساسات ندارم. اما آن ها نمی دانند که من با دیدن صحنه های مردن یک حیوان در فیلم واقعا گریه می کنم. احساسات من درباره مسائل مربوط به حیوانات و کودکان جریحه دار می شود.»
این شخصیت ها اغلب با درگیر شدن در فعالیت های فیزیکی مانند ورزش یا پروژه هایی که مستقیما درگیر آن شوند، با غم خود برخورد می کنند. آن ها جزو کسانی نیستند که درباره احساسات خود حرف بزنند، مگر اینکه نیازی برای آن ببینند و اگر مجبور به آن باشند، می خواهند با فردی باشند که احساساتشان را مورد انتقاد قرار ندهد.
این شخصیت ها پس از آنکه احساسات خود را بیان کردند، ممکن است به عقب برگردند و هرچیزی که از نظرشان به اندازه کافی منطقی نیست، رد کنند.
خود را با پس از خواندن مقاله زیر بهتر بشناسید:
افراد با تیپ شخصیتی ENFP به واسطه ذات پرانرژی و مشتاق خود شناخته می شوند اما زمانی که احساس کنند از ارزش های خود یا هدف داشتن دور افتاده اند، ممکن است احساس غم کنند. یکی از آن ها می گوید «من زمانی که شرایط بی معنا می شود، غمگین می شوم.»
این افراد معمولا سعی می کنند نگاهی متفاوت به غم خود داشته باشند و به آن به چشم بخشی از سفری بزرگتر در مسیر رشد بنگرند. این تیپ ها ممکن است از طریق فعالیت های خلاقانه، گفتگو یا با جستجو برای تجربه های جدیدی که حس لذت آن ها را دوباره شعله ور کند، احساسات خود را بررسی کنند.
این شخصیت ها را با خواندن مقاله زیر بهتر درک کنید:
افراد با تیپ شخصیتی ENTP معمولا بیش از حد مشغول بررسی ایده های جدید هستند که خیلی طولانی درگیر غم نشوند. یکی از آن ها می گوید «من زمانی احساس غم می کنم که روابطم به طریقی شکست خورده باشد. باعث می شود احساس ناشایستگی کنم و از آن تنفر دارم. چون من فقط تمام احساساتم را ناگهان بروز می دهم و افراد بعدا آن را خیلی بیش از حد جدی می گیرند. من فقط باید این احساسات را از بدنم بیرون کنم تا بعد بتوانم نفس بکشم. یعنی مثلا بگویم چقدر احمقانه بود و سپس به زندگی عادی برگردم.»
چندین شخصیت ENTP دیگر چنین تفکری داشته اند. چون کارکرد غالب این افراد احساسی درون ریز نیست، برایشان سخت است که احساسات خود را درونشان بریزند و آن ها را پردازش کنند. آن ها اغلب فقط باید احساسات خود را بیرون بریزند تا همه چیز برایشان منطقی باشد.
این افراد در حین انجام این کار ممکن است بعضی از حرف های خود را همانطور که مجددا سرحال می شوند، پس بگیرند و برایشان مهم است که بتوانند به کسی حرف های دل خود را بزنند. کسی که بابت هر چیز کوچکی آن ها را اذیت نکند یا بیش از حد حساسیت نشان ندهد.
مقاله زیر کمک می کند این افراد خود را بهتر درک کنند:
افراد با تیپ شخصیتی ESTJ معمولا منطقی اند و تمرکز خود را بر انجام کارها می گذارند. غم از نظر آن ها چیزی است که جلوی رسیدن به اهدافشان را می گیرد. یکی از این شخصیت ها می گوید «من برای غمگین بودن وقت ندارم. زمانی که آن را احساس می کنم، اغلب به شکستی که فکر می کنم خوردم ربط دارد یا ناکارآمدی ها.» این شخصیت ها ترجیح می دهند با عمل کردن احساسات خود را تخلیه کنند و دنبال روش هایی برای حل مشکلات و حفظ جریان اوضاع می گردند.
مقاله زیر برای شناخت بهتر این افراد نوشته شده است:
افراد با تیپ شخصیتی ESTP کمتر از تمام تیپ ها اعلام کردند که غم را به صورت منظم احساس می کنند. هدف این افراد فقط زندگی در لحظه و هیجان جویی است. یکی از این شخصیت ها می گوید «من فقط به حرکت ادامه می دهم.» زمانی که آن ها غمگین هستند، معمولا مدت آن طولانی نیست و به یک واقعه خاص ربط دارد. این شخصیت ها اغلب با غرق شدن در فعالیت هایی که سریعا روحیه شان را عوض کند مانند ورزش، تمرین، فعالیت های اجتماعی یا هر چیزی که توجهشان را جلب کند، با غم مقابله می کنند.
به کمک مقاله زیر این شخصیت ها را بهتر بشناسید: