1402/03/18 2:11 PM - یک سال قبل
آرس به عنوان کهن الگو ، کلیشه ای است از تصویری مردانه از قدرت و حرکت فیزیکی، فردی متمایل به عکس العمل شدید قلبی و وابسته به غرایز و همین موارد باعث می شود آرس بدون اینکه به عواقب عملی فکر کند، به سرعت با بدن خود واکنش نشان دهد.
آرس کمترین احترام و افتخار را در میان دوازده المپی داشت، زیرا سایر المپی ها، اقداماتی را که فقط بر اساس تفکر عقلانی انجام می شد را ترجیح می دادند. پدر آرس ، زئوس ، از او متنفر بود، زیرا آرس گاهی با اعمالش که در حد مقام و منزلتش نبود، ارزش سایر خدایان یونان را، بی ارزش می کرد. رومی ها آرس را مارس، خدای جنگ می نامیدند و آرس را به خاطر نقش او به عنوان محافظ جامعه و پدر بنیانگذاران دوقلوی روم، رومولوس و رموس *، دوست داشتند. (توضیح بیشتر در انتهای همین متن)
آرس معمولاً به عنوان مردی بارز و نیرومند، ریشدار و زرههای رزمی پوشیده، با شمشیر، سپر، کلاه جنگی و نیزه به تصویر کشیده میشود.
آرس تنها پسر زئوس و هرا بود. در داستان رومی تولد آرس روایت دیگری دارد. در این روایت هرا ، آرس را از طریق گیاهی بارور شد که لمس آن حتی یک فرد عقیم را بارور میکرد. همچنین گفته می شود که هرا ، هفائستوس را به این شکل باردار شده است.
دوقلوهای غول پیکری به نام آلودای میخواستند آرس را به قتل برساندند. آنها آرس را در کودکی اسیر کردند و او را در یک کوزه برنزی به مدت سیزده ماه حبس کردند. طبق این داستان، آرس نزدیک بود که از بین برود اما هرمس وارد عمل شد و آرس را آزاد کرد. این مورد عجیب است زیرا آرس به عنوان یک خدا جاودانه بود، اگرچه ظاهراً برای بیرون آمدن از کوزه به کمک نیاز داشت!
هرا ، پریاپوس ، خدای فالیک تغییر شکل یافته را برای تعلیم آرس انتخاب کرد و پریاپوس به آرس آموخت که یک رقصنده فوق العاده باشد و یاد گرفت که با ظرافت حرکت کند که بعداً به آرس کمک کرد تا به یک جنگجوی بسیار خوب در میدان نبرد تبدیل شود.
ایدههای هومر درباره آرس در ایلیاد، غالب بوده است، زیرا آرس در کنار ترواها علیه یونانیها قرار داشت و بهعنوان یک لافزن خونخوار به تصویر کشیده شد که اغلب توسط خانوادهاش، بهویژه خواهر ناتنیاش آنتا ، شکست میخورد و زخمی میشد، توهین میشد یا شرمنده میشد. زمانی که یکی از پسران آرس به دلیل عدم خویشتن داری آرس کشته شد، توسط خانواده اش مورد سرزنش قرار گرفت، چون با حالتی بسیار احساسی وارد میدان جنگ شد.
در روایت ایلیاد **، آتنا ، آرس را با سنگی به زمین زد و وقتی آفرودیت سعی کرد به آرس کمک کند، مشت آتنا به آفرودیت اصابت کرد. آفرودیت از آرس دلسرد و دور شد و هنگامی که بعد ها آفرودیت جذب آدونیس شد، آرس خود را به یک گراز وحشی تبدیل کرد و مرد جوان خوش تیپ را کشت.
آرس به طرفداری از فردی که احساس میکرد چه در افکار و چه در خون با او مرتبط است، به جنگ کشیده می شد. این رویکرد آرس در جنگ ها باعث میشد آرس سایر ملاحظات را در نظر نگیرد. سایر المپی ها اغلب با جنگ تروا به عنوان یک تماشاگر ورزش برخورد می کردند، نیمی از طرف یونانی و نیمی از تروجان ها. آرس به این جنگ به عنوان یک بازی نگاه نمی کرد و حتی هومر نیز اذعان داشت که آرس همیشه همراه با پسرانش فوبوس و دیموس (نام دو قمر مریخ) به کمک تروجان ها می آمد.
آرس و آفرودیت ، الهه عشق، عاشق و معشوقی آشکار بودند، حتی اگر آفرودیت با هفائستوس ازدواج کرده بود. آفرودیت چندین فرزند از آرس داشت: پسران فوبوس و دیموس (مظاهر ترس و وحشت) ، و یک دختر، هارمونیا ، نامی که نشان دهنده هماهنگی بین احساسات بزرگ، عشق و جنگ است. اروس نیز دو خاستگاه و روایت در اساطیر دارد، یکی به عنوان پسر آرس و آفرودیت و دیگری به عنوان یک نیروی اولیه و مولد که از آغاز زمان با ما است. آرس و آفرودیت عشقی را به اشتراک گذاشتند که متعهدانه ترین رابطه بین هر یک از المپی ها بود.
آرس در مجموع تقریباً بیست فرزند داشت، فرزندانی که از روابط با زنان بی شماری داشت. او حداقل چهار فرزند آفرودیت را به دنیا آورد. در روم آرس را مارس (مریخ) می نامند و از این جهت دوست داشتنی است که پدر رومولوس و رموس بود که بنیانگذاران روم بودند. سه تا از پسرانش آرگونوت بودند و یکی از دخترانش ملکه آمازون پنتسیلیا بود. آرس پدری بود که فرزندانش را دوست داشت و هر زمان که به کمک نیاز داشتند به نفع آنها وارد عمل می شد.
هنگامی که یکی از پسران پوزیدون به آلسیپ دست درازی کرد، آرس او را در دم کشت. آرس انتقام مرگ پسرش اسکالافوس را در جنگ تروا گرفت و به جنگ پیوست، اگرچه زئوس او را از شرکت در این جنگ منع کرده بود. یکی دیگر از فرزندان آرس یک مار مقدس بود که از چشمه تبس محافظت می کرد. وقتی کادموس آن را کشت، مجبور شد به مدت هشت سال به آرس خدمت کند. با هارمونیا، دختر آرس و آفرودیت ازدواج کرد و شهر تبس را تأسیس کرد.
دیدگاه منفی آرس بیشتر از جانب هومر است زیرا آرس مهیبترین خدایان طرف تروجانها (تروا) بود. اما در «سرود آرس» هومری، فضایل او با جملاتی درباره «قلب توانا»، «پدر پیروزی»، «یار عدالت» و «آرس، رهبر مردانی که عصای مردانگی را به دوش میکشد"، تحسین میشود. این دیدگاه نیز بخشی از سنت یونانی و با دیدگاه مثبت رومیان به خدای جنگ است.
آرس مظهر پرخاشگری است، واکنشی تند به نبرد دارد و دوست دارد وارد وسط نبرد شود. در اساطیر، آرس نشان دهنده ندای غیرقابل کنترل و غیرمنطقی نبرد است و سرمست از هیاهو است. آرس کسی است که همیشه وارد دعوا می شود. آرس برای رقابت یا استراتژی درگیر دعوا نمی شود. این فقط یک واکنش واکنشی به یک تحریک است.
آرس قبل از اینکه جنگجو شود از معلم خود پریاپوس آموخت که رقصنده باشد. این با الگوی یک مرد فیزیکی به جای یک مرد ذهنی که احساسات و بدنش به خوبی با هم کار می کنند، مطابقت دارد. در فرهنگهای قبیلهای، جنگجویان رقصنده هستند و قبل از جنگ، با طبل و موسیقی میرقصند تا در نبرد آینده موفق شوند. متأسفانه، کهن الگوی آرس توسط مردانی که از راه دور اعمال قدرت می کنند، مانند پدرش، زئوس، کنار گذاشته می شود.
یونانیان تفکر و عقلانیت را ایده آل کردند و حتی امروز نیز اینها ارزش های پدرسالاری است. در فرهنگ ما، مردی از نوع آرس نیز بی ارزش است. شخصیت آرس مردی است که یک شغل معمولی از طبقه متوسط دارد، آخر هفتههایش را با سر و کله زدن در خانه صرف تعمیر وسایل، دعوت دوستان به کبابپزی میکند و از گذراندن وقت با فرزندان و همسرش لذت میبرد. آرس مرد یقه سفیدی نیست که کیفی را به دفتر می برد یا اینکه آرس کسی نیست که هرگز دستش را کثیف نمی کند و آخر هفته ها گلف بازی می کند و هرگز وقت زیادی را با خانواده نمی گذراند. بسیاری از مردان با ویژگیهای آرس احساس میکنند که کم ارزشتر هستند، زیرا پدران یا برادران ایدهآل و موفق آنها کلامیتر و از نظر ذهنی سریعتر هستند.
یک فرد باهوش اگر دنبال دردسر نباشد، به هیچ کس مرتبط با آرس حمله نخواهد کرد. نمونه ای از مرد آرس، بابی کندی بود، با رگه های سرسختانه و نبرد پرشور خود برای مبارزه با مافیا و اتحادیه های کارگری فاسد اقدام کرد. بابی کندی که به وفاداری، طرفداری و داشتن فرزندان بسیار معروف بود، بزرگترین آرس برادران کندی بود.
آرس همیشه وقتی کسی که به او اهمیت می دهد مورد حمله قرار می گیرد به نفع دوست خود به نبرد می پیوندد. ممکن است عصبانیت جان مک انرو در مسابقات تنیس یا ضرب و شتم عکاسان توسط شان پن زمانی که با مدونا ازدواج کرده بود را به خاطر بیاورید. اینها همه مردانی از نوع آرس هستند، اگرچه به نظر می رسد اکنون بالغ شده اند.
مرد آرس، مانند کهن الگو، پرشور و دارای احساسات شدید است. مرد آرس بلافاصله بر اساس احساسات عمل می کند، زیرا آرس یک نوع آدم لحظه ای است. او با احساسات خود در تماس است و در بدن خود راحت است که جنبه مثبت عشق ورزی است.
آرس و زنی که به الهه عشق و زیبایی شباهت دارد، از نظر شدت و طبیعت مناسب هستند. آنها هر دو افرادی هستند که در لحظه زندگی می کنند. آنها آتش بازی های احساسی، خشم چشمک زن و جدایی و آرایش های زیادی خواهند داشت. اما با وجود تمام بیانی که دارند، آنها می توانند یک رابطه نسبتا هماهنگ، با تحمل و پذیرش متقابل بیشتری نسبت به هر یک از افراد دیگر داشته باشند. اگرچه آفرودیت با هفائستوس ازدواج کرد، اما از هفایستوس راضی نبود. زنانی که دارای ویژگیهای آتنا هستند مردانی را با ذهنها و برنامههای استراتژیک تحسین میکنند و مردی مانند آرس را که بیش از حد احساساتی و تکانشی است را تحقیر میکنند.
در دنیای ما که هنوز مردسالار است، آرس هنوز همیشه مورد قدردانی قرار نمی گیرد، بنابراین برخی از ویژگی های شخصیتی او به جای پرورش یافتن سرکوب می شوند. آرس به عنوان یک فرد جوان باید خودجوش و از نظر جسمی بیانگر باشد. اگر پدری داشته باشد که هرگز با او کشتی نگیرد یا او را در آغوش نگیرد، احساسی دارد مانند زمانی که آرس جوان در کوزه حبس شد و به شدت ناراضی است. او از آن دسته آدمهایی است که وقتی چند آبجو مینوشد دستش را دور دوستش میگذارد، دوست دارد برقصد و با موسیقی حرکت کند، دوست دارد با بزرگتر شدن به لیگ بولینگ شرکت یا تیم سافتبال بپیوندد.
یک مرد آرس دوست دارد با دوستانش وقت بگذراند، در اطراف بچرخد یا رقابت کند. شخصیت آرس اهل گفتگوهای عمیق یا فلسفه نیست. آرس خودآگاه نیست، لذت پسند و خاکی است و نیاز به ابراز احساسات دارد. نوجوانی دوران مهمی برای افراد نوع آرس است. همانطور که افزایش هورمون های مردانه، تکانشگری، پرخاشگری، آرایش عاطفی و تمایلات جسمی او را افزایش می دهد. او باید گرایش تهاجمی خود را با انجام یک ورزش و یادگیری رشته تخصصی هدایت کند و در این کار مورد شناسایی و تحسین قرار گیرد. اگر اقتدار را نادیده بگیرد، ضداجتماعی می شود و ممکن است به یک باند بپیوندد یا مدرسه را رها کند. اگر آرس این انرژی «در لحظه» را در صخرهنوردی یا اتومبیلهای سریع هدایت کند، موسیقی، رقص و عاشقانه ممکن است اکتشافات بزرگی باشد که به آرس لذت زیادی میدهد.
آرس از قبل فکر نمیکند یا برنامهریزی نمیکند، بنابراین دبیرستان و کالج ایده اولیهای درباره اینکه آیا او یک شکست بالقوه یا موفقیت خواهد بود ارائه نمیدهند. اگر شخصیت آرس به فرصت مناسبی که در اوایل زندگی برایش پیش می آید پاسخ دهد، قبل از اینکه استعدادهایش به هدر رود یا در پی خلاف برود، می تواند به خوبی هدایت و سرانجام خوش داشته باشد. اما شخصیت آرس همچنین می تواند با کوتاه کردن زندگی تحصیلی، موسیقی یا ورزشی خود به خود آسیب برساند. آرس به سمت عمل کشیده می شود و دوست دارد با ابزار کار کند.آرس به راحتی بی حوصله و بی قرار است، بنابراین آن مردی نیست که بخواهد تمام روز پشت میز بنشیند و کاغذها را هل دهد. مشاغلی که او را به وجد می آورند، از قبیل پیوستن به ارتش، یا تبدیل شدن به یک ورزشکار حرفه ای یا رقصنده هستند.
اغلب عمیقترین ارتباطات آرس در جنگ یا نوع دیگری از درگیری ایجاد شده است، به عنوان یک سرباز، در یک تیم یا در یک گروه، جایی که او باید تهاجمی میشد و برایش ارزش قائل بودند. در این نوع موقعیت از پرخاشگری او قدردانی می شود. در اینجا آرس می تواند گریه کند و هیچ کس چیز بدی در مورد آن فکر نمی کند. سایت های ساختمانی و میادین نفتی مشاغلی هستند که بسیاری از مردان تیپ آرس را به سمت خود می کشاند. موفقیت آرس تا حدی به شانس بستگی دارد، زیرا آرس برنامه بلندمدتی ندارد. آرس مشکلاتی با اقتدار خواهد داشت، اما اگر زندگی اش به خوبی پیش برود، یاد گرفته است که بر خود سلطنت کند و عصبانیت خود را حفظ کند.
مردان آرس نه برای ازدواج برنامه ریزی می کنند و نه از آن اجتناب می کنند. مرد آرس فقط به شدت درگیر می شود تا جایی که در حال حاضر برای مدت طولانی در آن است. او معمولاً از آن دسته پسرهایی است که در جوانی ازدواج می کند، فوراً شغلی پیدا می کند و ممکن است به دلیل بارداری ناخواسته مجبور به ازدواج شود. اما اگر زن را دوست داشته باشد، باز هم بتواند با دوستانش بیرون برود و همسرش به این سبک زندگی راضی باشد، می توانند ازدواج موفقی داشته باشند.
اگر آرس نتواند شغلی داشته باشد، یا زن تغییر کند، مشکلاتی به وجود می آید. همچنین، مرد آرس ممکن است متوجه شود که با بزرگتر شدن برای عقل خود ارزش بیشتری قائل است، و این زنی که زمانی او را جذب کرده ممکن است بسیار محدود به نظر برسد، ممکن است از او پیشی بگیرد. ممکن است بتوانند آن را حل کنند، اما در غیر این صورت ممکن است استرس بین آنها ایجاد شود. خدای آرس عاشق بود نه شوهر. زئوس از رفتار آرس متنفر بود و آرس فاقد ویژگی ها و انگیزه هایی است که به راحتی به شغل و ازدواج منجر می شود.
مردی با شخصیت آرس فقط باید مراقب باشد که عاشق زنی نشود که سعی می کند او را «بازسازی» کند. اگر حسادت برای همسر یک مرد آرس مشکل ساز باشد، رابطه آنها بسیار سخت خواهد شد. وفاداری برای آرس یک دستاورد سخت است که از عشق و وفاداری رشد می کند، نه چیزی که فقط به او می رسد. مرد آرس کسی نیست که هر لحظه از زمانش را حساب کند. این فقط طبیعت اوست، آرس در لحظه گم می شود و فقط فراموش می کند زنگ بزند تا بگوید دیر به خانه می رسد. اگر زن بتواند با این موضوع کنار بیاید، نباید مشکلی ایجاد شود.
مردان آرس در سالهای بعد معمولاً بیشتر از زمانهای دیگر زندگی خود راضی هستند. یک مرد خانواده طبقه کارگر مشتاقانه منتظر یک بازنشستگی شاد، لذت بردن از خانواده، انتخاب سرگرمی های قدیمی، معاشرت با دوستان قدیمی است. آرس مردی است که در کنار دریاچه خانه میسازد، زیرا دوست دارد آخر هفتهها در آنجا بچرخد و ممکن است تصمیم بگیرد در آنجا بازنشسته شود. آرس فردی است که به خود وفادار می ماند، بنابراین در سنین بالاتر خود را در موقعیتی قرار نمی دهد که مورد پسندش نباشد، اگرچه به نظر می رسید که به آینده فکر نمی کرد.
مردی که تنها آرس را به عنوان یک کهن الگو دارد، ممکن است مجموعه ای از واکنش های تکانشی باشد، تبدیل به یک مبارز خیابانی یا آن نوع مردی که همیشه به دنبال دردسر است. شما باید مراقب باشید که دکمه های او را فشار ندهید. همانطور که یک کودک آرس آزار دیده به یک آزارگر تبدیل می شود، آرس باید قربانی را در خود کشف کند تا از طرف کودک درونش احساس بی کفایتی و عصبانیت نکند.
آرس به عنوان یک بچه جوان در گروه پذیرفته میشود. او کسی است که بیشترین رقابت خواهر و برادر را در خانواده تجربه می کند. آرس باید یاد بگیرد که اجازه ندهد دیگران او را تحریک کنند.
مانند سایر خدایان، بیشتر مردم ترکیبی از دو یا سه مورد از کهن الگوها هستند. هرمس زمانی که آرس در کوزه حبس شده بود به کمک او آمد. هرمس یک ارتباطدهنده عالی است که میتواند روی پای خود فکر کند، بنابراین میتواند راههای هوشمندانهای اختراع کند تا به رهایی آرس از یک موقعیت مخرب کمک کند. اگر کسی میخواهد آرس را به خشم بکشاند، میتواند از هرمس استفاده کند و یاد بگیرد که چگونه از دعوا کردن با کسی خودداری کند.
زندگی آکادمیک یا انجام یک ورزش مستلزم فاصله عاطفی، کنترل خود و نظم و انضباط است. اینها همه ویژگی های آپولو هستند که آرس می تواند از آنها استفاده کند، زیرا آرس یاد می گیرد که از عقل خود به طور مؤثرتری استفاده کند. آتنا همچنین یک کهن الگو است که از فرد میخواهد لحظهای را برای تأمل، گوش دادن به ندای درون و صبر برای انجام عمل، صرف کند. آرس می تواند یاد بگیرد که به این صدای درونی به عنوان نوعی مشاور درون خودش گوش دهد. این تامل می تواند به آرس کمک کند تا در معاملاتش منطقی تر باشد. بنابراین، آرس میتواند از تخیل فعال برای فراخوانی هر یک از این کهن الگوها استفاده کند، زمانی که نیاز به درک مشکلی دارد، بدون اینکه عجولانه عمل کند و کار اشتباهی انجام دهد.
آرس، خدای جنگ یونانی با گذشت زمان و در فرهنگ دیگری به مریخ ( مارس) رومی تبدیل شد و در دوران گذار به محافظ محترم جامعه تبدیل شد. بنابراین هر مرد آرس ظرفیت تغییر و تکامل را دارد. وقتی آرس عاشق زنان زیادی بود و در هر نبردی شرکت می کرد، ممکن است خود را آن مردی نمی دانست که باید در آن جا بیفتد. اما اکثر مردان تیپ آرس این کار را می کنند. اگر پسر آرس با والدین مناسبی تربیت شده باشد که او را همان طور که هست درک کرده و پذیرفته باشند، می تواند یک مرد خانواده خوشبخت باشد که واقعاً از همراهی همسر و فرزندانش لذت می برد. آرس یک محافظ طبیعی است و برای کمک به هر یک از فرزندانش می جنگد یا هر کاری لازم را انجام می دهد و باعث می شود همسرش از نظر عاطفی احساس امنیت کند. وقتی بزرگتر می شود، از آن دسته از مردانی است که بیشتر در اجتماع خود مشارکت می کند و حاضر است برای حقوق و امنیت دیگران مبارزه کند.
بر اساس داستان های اسطوره شناسی روم، آرس عاشق زنی شد بنام رئا سیلویا که از جمله زنانی بود که به پیمان وستال در آمده بود که طبق آن نمی بایست ازدوج کند. باکره های وستال هفت کاهن زن بودند که نگهبان آتش معبد وستا بودند. در پی آشنایی آرس و رئا، رئا دو پسر را باردار شد که پس از تولد آنها را رومولوس و رموس نامیدند. بخاطر سرپیچی رئا از قانون وستال ها و بچه دار شدن، به پیشنهاد پادشاه آمولیوس، دوقلو ها را به رودخانه تیبر انداختند اما آنها توسط ماده گرگی نجات پیداکردند و از شیر گرگ تغذیه کردند تا کمی بزرگ شدند و بعدها چوپانی آنها را پیدا کرد و سرپرستی رمولوس و رموس را به عهده گرفتند. بعد از اینکه آنها بالغ شدند،ف پادشاه آمولیوس را سرنگون کردند و شهری را بنا کردند که آنرا روم (رم) که ابتدای نام آنها بود، نامیدند و رمولوس پادشاه روم شد.
ایلیاد یک دیوان شعر حماسی . کهن از یونان باستان است که توسط هومر شاعر نابینای یونانی در حدود هشت فرن قبل از میلاد مسیح نوشته شده است. ایلیاد شامل 15.693 بیت شعر است و به همراه ادیسه ، از کهن ترین آثار ادبی غرب هستند.
داستان جنگ تروا هم در ایلیاد گفته شده است و در این داستان زیبا و حماسی، بیشترین خدایان و اسطوره های یونان درگیر جنگ تروا هستند که میتوان به زئوس ، هرا، آتنا، آفرودیت، آرس، آپولو، آرتمیس، هفائستوس، پوزیدون، پاریس ، هلن، ایریس، آشیل، هکتور ، ثتیس ، منلاس و نستور و برخی قهرمانان دیگر اشاره کرد.
جنگ تروا در اثر کینه توزی هرا و آتنا از پاریس پسر شاه تروا شروع شد که در انتخاب زیباترین الهه ها، بین هرا و آفردیت و آتنا، آفرودیت را انتخاب کرد و در پی آن هرا برای انتقام از پاریس، عشق هلن، همسر منالئوس شاه اسپارت را در سر پاریس انداخت و پس از اینکه پاریس، هلن را ربود و به تروا رفت، جنگی طولانی بین یونان به فرماندهی آگاممنون و تروا به فرماندهی هکتور (برادر بزرگتر پاریس و شاهزاده اول تروا) درگرفت.
ادیسه هم از سروده های هومر است که داستان بازگشت یکی از سران جنگ تروا بنام ادیسیوس است.