1398/02/07 12:32 PM - یک سال قبل
از پند یونیان باستان«خودتان را بشناسید» تا روانشناسی غربی، موضوع خودشناسی همیشه یک موضوع قابل توجه در بین فلاسفه و روانشناسان قرن اخیر بوده است.
بنابراین واقعاً خودشناسی چیست؟
پیشینه اولین بررسی روانشناسانه خودشانسی به سال 1972 بر میگردد، یعنی زمانی که روانشناسان معروف شلی دووال و رابرت ویکلاند نظریه خودشناسی را مطرح کردند.
تئوری آنها به این شکل بود:
«زمانی که ما به خودمان توجه میکنیم، رفتار فعلی خود را ارزیابی و آن را با استانداردها و ارزشهای داخلی خود مقایسه میکنیم. ما به عنوان افرادی که به صورت بی طرفانه خودمان را ارزیابی میکنیم خودآگاه میشویم.»
در حقیقت، آنها به خودشناسی به عنوان یک مکانیسم مهم خود کنترلی نگاه میکنند.
روانشناس دانیل گولمن در کتاب پر فروش خود به اسم «هوش هیجانی» به شکل عمومیتری خودشناسی را تعریف میکند یعنی «آگاهی از حالات، ارجحیات، منابع و بصیرتهای درونی».
این تعریف بیشتر روی توانایی ما در نظارت به جهان درونیمان، افکار و عواطفمان در زمانی که شکل میگیرند، توجه دارد.
به نظر من، مهم است متوجه شویم خودشناسی تنها در این مورد نیست که در مورد خودمان آگاهی به دست آوریم بلکه همچنین به نحوه توجه ما و دقت به جهان درونیمان مربوط میشود.
خصوصیت قضاوت نکردن یک بخش مهم از خودشناسی است. همانطور که متوجه میشویم درون ما چه خبر است، آن را به عنوان بخشی اجتناب ناپذیر از انسان بودن میپذیریم و تایید میکنیم به جای این که خودمان را در مورد آن سرزنش کنیم (به عنوان مثال ممکن است به یاد آورید بابت بعضی از کارها به خودتان گفتهاید من نباید یا باید این کار را انجام دهم).
علاوه بر این، خودشناسی فراتر از تنها کسب دانش در مورد خودمان است. همچنین در مورد توجه به حالت درونی ما با ذهنیتی ساده و با قلبی پذیرا است. ذهن انسان در ذخیرهسازی اطلاعات در مورد نحوه واکنش او نسبت به یک رویداد خاص، برای ایجاد نقشه زندگی عاطفی انسان، فوقالعاده مهارت دارد.
اغلب اوقات چنین اطلاعاتی ذهن ما را شرطی میکنند تا در زمان روبرو شدن با یک رویداد مشابه در آینده واکنشی خاصی از خود نشان دهد. خودشناسی به ما اجازه میدهد نسبت به این شرطی سازی و ذهنیت از پیش ایجاد شده آگاهی داشته باشیم که میتواند بنیاد آزادسازی ذهن از آن را به وجود آورد.
چرا خودشناسی مهم است؟
طبق گفته دانیان گولمن خودشناسی سنگ زیرین هوش هیجانی است. یعنی توانایی توجه لحظه به لحظه به عواطف و افکارمان کلید درک بهتر خودمان، پذیرفتن کسی که هستیم و مدیریت کنشگرایانه افکار، احساسات و رفتارمان به شمار میرود.
علاوه بر این، افراد خودشناس آگاهانه عمل میکنند تا این که واکنش آنها به صورت منفعل باشد، در نتیجه سلامت روانی خوبی دارند و دیدگاه آنها نسبت به زندگی مثبت است. آنها همچنین زندگی را با عمق بیشتری تجربه میکنند و احتمال این که نسبت به خود و سایرین مهربانتر باشند، بیشتر است.
تعدادی از تحقیقات نشان داده است خودشناسی یک ویژگی مهم رهبران موفق کسب و کار است. در تحقیقی که از سوی دانشگاه کرنل و شرکت Green Peak Partners با بررسی 72 مدیر اجرایی در شرکتهای دولتی و خصوصی با درآمد 50 میلیون دلار تا 5 میلیارد دلار انجام شده است، مشخص شد «یک امتیاز بالا در بحث خودشناسی قویترین عامل پیشبینی موفقیت کلی بود.»
چرا به سادگی نمیتوانیم خودمان را بیشتر بشناسیم؟
خب تا این جا متوجه شدید خودشناسی بسیار مهم است، اما چرا ما خودمان را بیشتر نمیشناسیم؟
باید بگوییم آشکارترین پاسخ این است که اکثر اوقات ما در جای درست برای نگاه به خودمان قرار نداریم. به عبارت دیگر، ما در جایی که باید به درون و مسائل اطرافمان توجه کنیم نیستیم.
روانشناسان متیو کیلینگزورث و دانیل تی. گیلبرت متوجه شد که تقریبا نیمی از اوقات ما در حالت «خودکار» یا ناآگاه نسبت به کاری که انجام میدهیم یا احساسی که میکنیم قرار داریم، چون ذهن ما در جای دیگری سیر میکند و از لحظه به دور است.
علاوه بر سرگردانی دائم ذهن، تعصبات شناختی گوناگون نیز توانایی ما را در درک دقیقتر خودمان تحت تاثیر قرار میدهند.
به عنوان مثال، تعصب تاییدی میتواند ما را گول بزند تا به دنبال راهی برای تایید پیش زمینه ذهنی در مورد چیزی بگردیم یا اطلاعات را به طریقی تفسیر میکند تا این تایید انجام شود. (یقینا با این احساس آشنا هستید، به عنوان مثال زمانی که پیشنهاد شغلی که به شما شده است را پذیرفتهاید ولی باز هم به دنبال یک اطمینان خاطر بیشتر هستید که این شغل کاملا برای شما است).
علاوه بر این، اگر بخواهیم نگاه جامعتری نسبت به خودمان با توجه به دیدگاه و نظرات دیگران به دست آوریم، میل نداشتن به دریافت بازخورد و نظر سایرین میتواند علیه ما وارد عمل شود.
چیزی که بیشتر این موضوع را پیچیده میکند جنبههای متفاوتی از خودمان است که در زندگی روزمره با آن ارتباط برقرار میکنیم.
دنیل کانمن، برنده جایزه نوبل به دلیل تلاشهایش در زمینه روانشناسی رفتار، در مورد تفاوت بین تجربه خود و به یادآوری خود و این که چطور این قضیه میتواند روی تصمیمگیری ما تاثیر بگذارد نظر جالبی دارد.
او توضیح میدهد احساس ما در مورد تجربه یک لحظه و نحوه به یادآوری آن تجربه میتواند بسیار متفاوت و تنها 50 درصد درست باشد و این اختلاف میتواند روی داستانی که به خودمان میگوییم یعنی شیوه ارتباط ما با خودمان و سایرین و تصمیمی که میگیریم تاثیر قابل توجهی بگذارد و حتی اکثر اوقات متوجه این تفاوت نمیشویم.
5 راه برای پرورش خودشناسی
1) فضایی برای خودتان به وجود آورید. زمانی که در یک اتاق تاریک بدون پنجره هستید، مشاهده واضح چیزهای مختلف نسبتا سخت است. فضایی که برای خودتان به وجود میآورید شکاف روی دیوار است که به ورود نور به محیط اجازه میدهد. هر روز وقت و فضای خاصی برای خود در نظر بگیرید، شاید سر صبح یا نیم ساعت قبل از خواب که از تمامی عوامل مزاحم دنیای دیجیتال دور هستید و میتوانید برای خودتان، مطالعه، نوشتن، مدیتیشن یا ارتباط با خودتان، مقداری وقت داشته باشید. می توانید از تست های خودشناسی و شخصیت شناسی سایت تست و تایپ هم بهره ببرید تا سریعتر به شخصیت خود پی ببرید.
2) ذهن آگاهی را تمرین کنید. ذهن آگاهی کلید خودشناسی است. جان کابات ذهن آگاهی را در قالب «توجه کردن به یک شکل خاص، به عمد، در لحظه حال، بدون قضاوت» تعریف میکند. از طریق تمرین ذهن آگاهی، شما بیشتر در زمان حال با خودتان قرار دارید و میتوانید در مکان لازم برای مشاهده درون خود و اطرافتان قرار بگیرید. ذهن آگاهی به معنای نشستن و پا را روی پا انداختن یا سرکوبی افکارتان نیست. بلکه در مورد توجه به حالت درونیتان در زمان شکلگیری آن است. میتوانید هر زمانی که بخواهید ذهن آگاهی را از طریق گوش دادن با تمام وجود، خوردن یا قدم زدن با تمام وجود تمرین کنید.
3) یک دفترچه یادداشت یا خاطرات داشته باشید. نوشتن نه تنها به ما کمک میکند افکارمان را پردازش کنیم بلکه همچنین باعث میشود با خودمان بیشتر ارتباط برقرار کنیم و در حالت آشتی و صلح باشیم. نوشتن همچنین میتواند یک حالت رها از فشار ذهنی به وجود آورد چون به افکار خود اجازه میدهید روی کاغذ جاری شوند. تحقیقات انجام شده نشان میدهد نوشتن چیزهایی که بابت آن سپاسگذار هستیم یا حتی چیزهایی که با آنها درگیر هستیم به بالا بردن سطح شادی و رضایت در ما کمک میکند. همچنین میتوانید از دفترچه یادداشت یا خاطرات برای ثبت حالت درونی خود استفاده کنید. میتوانید این تمرین را در خانه انجام دهید، نصف روز از آخر هفته را به توجه دقیق به دنیای درونی خود اختصاص دهید یعنی چه احساسی دارید، به خودتان چه چیزی میخواهید بگویید و هر ساعت هر چیزی که میبینید را ثبت کنید. در مورد چیزهایی که مینویسید شگفتزده خواهید شد!
4) تمرین کنید که یک شنونده خوب باشید. گوش کردن مانند شنیدن نیست. گوش کردن به معنای حضور در لحظه و توجه به عواطف، حرکت بدن و زبان سایر افراد است. در مورد نشان دادن همدردی و درک بدون دائما ارزیابی یا قضاوت کردن است. زمانی که شنونده خوبی شوید، همچنین بهتر به صدای درونی خودتان گوش خواهید کرد و بهترین دوست خودتان میشوید.
5) دیدگاههای متفاوتی به دست آورید. بازخورد و نظر سایرین را بخواهید. گاهی اوقات ما میتوانیم نسبت به درخواست نظر دیگران از خودمان بترسیم، درست است اغلب اوقات ارائه بازخورد براساس تعصبات یا حتی غیر صادقانه انجام میشود اما هرچه بیشتر خودتان و سایرین را درک کنید، به تفاوت بین آنها و بازخوردهای متعادل، واقعی و اصیل پی خواهید برد. تحقیقات نشان داده است انجام بازخورد 360 درجه در محیط کار یک ابزار مفید برای بهبود خودشناسی مدیران است. تمامی ما نقاط کوری داریم، بنابراین مهم است دیدگاههای متفاوتی به دست آوریم تا بتوانیم تصویر کاملی از خودمان داشته باشیم.
خودشناسی به عنوان «مهمترین موضوع در روانشناسی، از هر دو دیدگاه توسعهای و تحولی» یک موضوع جامع و پیچیده است. به عنوان انسان، ما هرگز به طور کامل خودمان را ممکن است درک نکنیم، اگر قرار باشد این کار به عنوان یک مقصد نام گیرد. ولی اگر خودشناسی را به شکل سفر اکتشاف، درک و خودمان شدن در نظر بگیریم، زندگی ارزش زیستن را دارد.